درسی از سیره سیاسی حضرت آقا برای جریان انقلابی

با رویکردها و مواضع غلطی که افراد مؤثر سیاسی مطرح و پیگیری می‌کنند، چه کنیم؟

درسی از سیره سیاسی حضرت آقا برای جریان انقلابی

به گزارش جهت پرس؛ سیدیاسر  جبرائیلی نوشت: در این باره، بخش عمده‌ای از شخصیت‌های سیاسی کشور را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد. گروهی از شخصیت‌ها جایگاه و شأنی برای خود قائل‌اند که اساساً درباره مسائل مهم مبتلابه کشور، هیچ‌گونه موضعی نمی‌گیرند. ملاحظه‌شان هم این است که مثلاً اگر درباره فلان کار غلط یک دستگاه دولتی موضع‌گیری نمایند، چون مسئول آن دستگاه تخریب می‌شود، وارد منازعات سیاسی شده‌اند و این منازعه، دور از شأن آن‌ها و بلکه به ضرر وحدت و همدلی و آرامش کشور است. در مقابل این گروه، گروه دیگری نیز قرار دارند که موضع‌گیری می‌کنند، اما مواضعشان، مستقیماً ناظر به اشخاصی است که عملکرد غلطی داشته‌اند یا موضع غلطی گرفته‌اند. به نحوی که بعضاً موضوع مورد نقد کنار گذاشته می‌شود و برای نمایش یک رویکرد و عملکرد غلط، به نقایص شخصیت صاحب آن رویکرد و عملکرد پرداخته می‌شود. نتیجه چنین فضایی این است که از یک جماعت قابل توجهی، در برابر اقدام‌ها و مواضع غلط، هیچ صدایی بلند نمی‌شود؛ و جماعت دیگری هم که موضع می‌گیرند، چون اشخاص را محور نقد قرار می‌دهند نه افعال را، موضع‌گیری‌شان بی اثر می‌شود. در نتیجه آن راه غلطی که باید جلویش گرفته می‌شد، طی می‌شود.
یکی از درس‌هایی که از سیره سیاسی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای باید آموخت، این است که اولاً هرگز درباره مسائل مهم و اساسی کشور سکوت نکرده‌اند، ثانیاً هنگام موضع‌گیری درباره رویدادها و مسائل، اشخاص را محور اظهار نظر خود قرار نداده‌اند، بلکه فعل یا قول غلط را نقد کرده و عمل صحیح و سخن صحیح را بیان کرده‌اند. یعنی ایشان به هیچ عنوان سکوت نکرده‌اند، اما بدون اسم بردن از افراد، قول را، یا فعل را با منطق و استدلال قوی نقد کرده‌اند. یکی از مصادیق این رویکرد، ناظر به کارهای غلطی است که مهدی هاشمی معدوم (برادر داماد آقای منتظری) در خارج از کشور به نام نهضت‌های آزادیبخش انجام می‌داد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در واکنش به این رویکرد غلط، سکوت نکردند، بلکه در مهم‌ترین تریبون سیاسی کشور، یعنی تریبون نماز جمعه موضع جدی گرفتند. مفهوم صدور انقلاب را تبیین کرده و تصریح کردند که مراد از صدور انقلاب، یک اقدام فرهنگی است، نه نظامی. اما هیچ اشاره‌ای به نام مهدی هاشمی نکردند. تصور بفرمائید حضرت آقا در تریبون نظام جمعه بجای تبیین مفهوم صدور انقلاب و نفی اقدامات غیراصولی مهدی هاشمی، از او نام می‌بردند و به شخص او حمله می‌کردند. آیا ابعاد منازعه سیاسی که ممکن بود آغاز شود، با توجه به حمایت‌های تمام قد آقای منتظری از مهدی هاشمی، در تصور می‌گنجد؟
اگر این روش اسلامی، برای شخصیت‌های مؤثر کشور مبنا باشد، هم از سکوت در برابر انحرافات و اشتباهات رنج نخواهیم برد، هم شاهد منازعات سیاسی بی‌حاصل نخواهیم بود. سیاست‌ورزی در پستوهای محفلی از یک سو و پنجه‌کشی در پست‌های مجازی از سوی دیگر، نسبتی با وظیفه امر به معروف و نهی از منکر ندارد.