برخی سلبریتی‌ها ۲ سال بعد از ائتلاف با جریان ایران‌ستیز چه وضعی دارند؟

خطیبی هم به جمع افسرده‌ها پیوست

وقایع سال 1401 باعث شد برخی از هنرمندان، ورزشکاران و افراد مشهور ایران را ترک کنند و برای کار و زندگی به خارج از کشور مهاجرت کنند. آوردن قید «مهاجرت» و «کار و زندگی» در ابتدای این گزارش به آن خاطر است که این افراد، باتوجه به سوابقشان در رسانه‌ها، تیم‌های ورزشی و همین‌طور سینمای جریان اصلی ایران، چندان به منش و مرام سیاسی مشخصی پایبند نیستند و اساساً سود و زیان هر اکت و کنش را پیش از به فعلیت رساندن آن محاسبه می‌کنند. بنابراین نمی‌توانند مدعی شوند که برای «مردم» و دردهایشان دست به انتحار زده و از کشور خارج شده‌اند، چون بیان چنین حرفی هر مرغ پخته سرد و گرم چشیده‌ای را به خنده می‌اندازد.

خطیبی هم به جمع افسرده‌ها پیوست
248693

به گزارش جهت پرس؛ در ادامه، برای روشن شدن مدعایم با مثال و توضیح واضحات به سراغ این ادعا که افرادی همچون ‌حمید فرخ‌نژاد‌، ‌اشکان خطیبی‌، ‌احسان کرمی‌ و… محض رضای خلق خدا! ایران را ترک نکرده‌اند، خواهم رفت. البته شاید از خود بپرسید که مگر همه هنرمندان ایرانی خارج از کشور، مملکت خود را به این بهانه ترک کرده و غم غربت را به جان خریده‌اند؟ قطعاً این‌طور نیست و طبیعتاً بسیاری از هنرمندان مشهور ما برای ترک کشور دلایل موجه، شخصی و قابل احترامی داشته‌اند که حسابشان را از این افراد جدا خواهد کرد.

در بررسی مسئله مهاجرت این اشخاص به غرب و شرق عالم باید در کنار «روندها و بزنگاه‌های تاریخی-سیاسی»، به علل دیگر هم توجه نشان داد و تر و خشک را با هم نسوزاند. در این گزارش با مراجعه به تعدادی از بازیگران مهاجرت‌کرده، نگاهی هم به حال و هوای فعلی این جمع می‌اندازیم.

خطای محاسباتی حمید فرخ‌نژاد کار دستش داد

پُرواضح بود که اتفاقات سال 1401 باعث شد تعدادی از سلبریتی‌ها با محاسبه غلط خود عطای ماندن در ایران را به لقایش ببخشند و برای قهرمان شدن پا به مرزهای ینگه‌دنیا بگذارند. ‌حمید فرخ‌نژاد‌ مهم‌ترین و قابل بحث‌ترین سوژه در میان افراد خروج‌کرده است.
او برخلاف تعداد زیادی از هم‌قطارانش -که برخی بعد و بعضی هم‌زمان با وقایع 1401 و پس از آن از ایران رفتند- بازیگر مهم و شاخصی در سینمای داستان‌گوی ما بود و یکی از نزدیک‌ترین فیگورها به مفهوم «سوپراستار» در صنعت نیم‌بند سرگرمی در ایران محسوب می‌شد.
فرخ‌نژاد به‌قدری نفع شخصی برایش ویژه و بااهمیت بود که در مصاحبه‌ای با رسانه «تی‌وی پلاس» عنوان کرد: «برای من اهمیتی ندارد که چه بر سر وضعیت 80 میلیون ایرانی می‌آید، اگر بخواهد بلایی سر پسرم بیاید» (نقل به مضمون).
تصویر ذهنی مردم ایران بدون روتوش رسانه‌ها از فرخ‌نژاد نه بازی‌های او در سینما و تلویزیون است و نه موضع به‌اصطلاح سیاسی‌اش در مواجهه با نظم مستقر. او منفعت شخصی را مثل هر انسان دیگری برای خود و خانواده‌اش لحاظ می‌کند و محال ممکن است که جایی برای این مورد در تحلیل نهایی‌اش مبنی بر خروج خود و خانواده‌اش از ایران قرار نداده باشد.
فرخ‌نژاد در تازه‌ترین گفت‌وگوی خود با رسانه‌های خارج‌نشین (برنامه منوتوهاب در شبکه من‌وتو)، سوای صحبت‌های مغشوشش در مورد وضعیت مملکت، با اشاره به وضعیت برزخی فیلم سینمایی «میجر» ساخته ‌احسان عبدی‌پور‌، برای مرتبه چندم به منافع شخصی‌اش ارجاع داد و تلویحاً گفت که سرنوشت فیلم موردنظر چندان برایش اهمیت ندارد.
فرخ‌نژاد تهیه‌کننده «میجر» است و طبعا باید پیش از پشت کردن به همه‌چیز و خروج از ایران، فکری به حال دسترنج همکارانش می‌کرد. اما برای او و همفکرانش در «صنعت مخالفت»، هزینه-فایده انجام هر کُنش و واکنش پیش از هرچیز محاسبه می‌شود.
از این‌ها گذشته، حال و هوای این روزهای فرخ‌نژاد، برخلاف تصویری که رسانه جریان اصلی اپوزیسیون از او ساخته‌، شباهتی به ایام بهاره خروجش از ایران ندارد. کافی‌ است مصاحبه اخیر این شخص با رسانه ورشکسته و در حال احتضار «منوتو» را مرور کنید؛ او علی‌رغم اینکه چندان از کرده خود پشیمان نیست، ولی وقتی مصاحبه‌کننده محتوای سؤال‌ها را به سمت مهم‌ترین نقطه عطف زندگی کاری و شخصی‌اش یعنی مهاجرت از ایران می‌برد، رنگ و رویش را می‌بازد و به این نکته اذعان می‌کند که اگر باز هم به گذشته برگردد، همین فیلم‌ها و نقش‌ها را از نو بازی می‌کند و ابایی از انتخاب‌هایش در سینمای تجاری ایران ندارد.
پس چطور زندگی کردن اهمیت به‌مراتب بیشتری از حرف و حدیث مردم دارد و فرخ‌نژاد، سوای چهره‌ای که از خود ساخته، بیش از هرکس دیگری به این واقعیت که جیب و معاش از هرچیز ارزشمندتر است اشراف دارد.

به آب و آتش نزن، فرش قرمزی برایت پهن نمی‌شود
‌اشکان خطیبی‌ در بین بازیگران خارج‌شده از ایران سر پُربادتری دارد و هنوز فکر می‌کند در حال اجرای پروژه براندازی است و نمی‌خواهد قبول کند که فضای این روزهای ایران چندان شباهتی به نیمه دوم سال 1401 ندارد.
او وقتی در ایران بود به مدت 20 سال در تلویزیون، سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی حضوری کم‌وبیش فعال داشت، اما پس از تحویل نگرفته شدن بازی‌اش در فیلم سینمایی «سینما نیمکت»، کفه فعالیت‌های هنری خود را به سمت اجرای تئاتر و حضور در برنامه‌های سرگرم‌کننده تلویزیونی سنگین‌تر کرد.
با وجود این، خطیبی در هنگامه اتفاقات مربوط به سال 1401 از ایران -طبق گفته خودش در مصاحبه با «ایران اینترنشنال»- فرار کرد و بچه‌های گروه تئاترش در کشور را تنها گذاشت.

شوخی شوخی جدی شد
‌برزو ارجمند‌ و ‌احسان کرمی‌ یک سال قبل از وقوع اتفاقات 1401 به بهانه اجرای نمایش «پازل» از ایران خارج شدند، اما همزمانی حادثه فروریختن ساختمان متروپل با شرکت آن‌ها در مراسم عروسی «ساسی مانکن» باعث خشم کاربران اینستاگرام از آن‌ها شد و این دو را هدف انتقادات تُند و تیز قرار داد.

پروژه بردار و رستگار شو
‌گلشیفته فراهانی‌ در میان بازیگران فارسی‌زبان خارج از کشور یک مورد استثنایی است. بازی این بازیگر شاید نسبت به دیگر ایرانیان چندان در مرتبه بالاتری قرار نگرفته باشد، اما آداب‌دانی او نسبت به سبک زندگی غربی و حل شدنش در فرهنگ کشور مقصد و همچنین سن و سال مناسبش است که موقعیت فراهانی را نسبت به دیگران در مرتبه ویژه‌ای قرار می‌دهد.
این بازیگر پس از حضور در فیلم سینمایی «یک مُشت دروغ» و بازی در کنار «لئوناردو دی‌کاپریو» و همین‌طور کار با کارگردانانی همچون «ریدلی اسکات»، «جیم جارموش» و… در پروژه‌‌های سیاسی متعددی هم به ایفای نقش پرداخت و چهره مهمی در انتقال پیام‌های سیاسی به اپوزیسیون بود. جذابیت های خاص را هم به این موارد اضافه کنید تا متوجه شوید که «برنارد لوی» علاقه‌مند به فرایندهای تجزیه‌طلبی در خاورمیانه و نماد «سازمان اطلاعات فرانسه» صرفا برای یک شام دوستانه با بازیگر به‌اصطلاح توانمند ما قرار شام نمی‌گذارد. فراهانی هم‌اکنون در سینمای اروپا و هالیوود در حال فعالیت است و با وجود آنکه از تولد در جایی همچون ایران دل  خوشی ندارد، اما راه به راه ایرانی بودنش را به رخ مخاطبِ بی‌حافظه مجازی می‌کشاند تا کماکان او را جدی بگیرند. فراهانی در حال پیمودن راهی است که کمتر بازیگر ایرانی مهاجرت‌کرده از کشور توانسته آن را دنبال کند ولی با وجود این، او هم چندان در فیلم‌ها و سریال‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای ندارد.