تلاش چپ برای هیاهو در انتخابات 1400
به گزارش جهت، حسین کمالی، از فعالان ستادی اصلاحطلب به تازگی مصاحبهای با محتوای “خشم در انتخابات 1400” انجام داده است که بخشی از آنرا در ادامه میخوانید: _کمالی: توصیه مهم به برگزارکنندگان انتخابات این است که شرایط روز را در نظر گیرند و شیوهای پیشه کنند که در کشور یک انتخابات واقعی برگزار شود؛ […]
به گزارش جهت، حسین کمالی، از فعالان ستادی اصلاحطلب به تازگی مصاحبهای با محتوای “خشم در انتخابات 1400” انجام داده است که بخشی از آنرا در ادامه میخوانید:
_کمالی: توصیه مهم به برگزارکنندگان انتخابات این است که شرایط روز را در نظر گیرند و شیوهای پیشه کنند که در کشور یک انتخابات واقعی برگزار شود؛ یعنی با توجه به وضعیت کشور در سطح بینالملل و در بخش داخلی، تمام امور باید به طور منطقی با هوشیاری کامل و پرهیز از تصمیمگیریهای هزینهساز اداره شود. و برای رسیدن به این مهم لازم است از اصرار بر برخی سیاستها و یک جانبه گریها خودداری شود.
*: مساله این است که افکار عمومی امیدی به «تجدید نظر» بخشی از حاکمیت ندارد.
_کمالی: ما امیدواریم این کار صورت بگیرد تا بتوانیم بعد از تجربه های تلخ و گرفتاریهای ریز و درشت جامعهای آرام داشته باشیم؛ چون مردم حقشان نیست که دچار گرفتاری و چالشهای بیشتری شوند.
*: با این حال تجربه نشان میدهد گروهی که اتفاقاً دارای اختیار هم هستند آشکارا درک کافی از تبعات مشارکت پایین ندارند و اساساً مصالح سیاسی و جناحی را به منافع عمومی ترجیح میدهند!
_کمالی: به هر صورت همه گروههای سیاسی سازوکارهایی را جدی میگیرند تا بتوانند رأی مردم را به سمت خودشان جلب کنند و اداره امور به آنها سپرده شود. البته باید گفت اینکه یک شخص یا یک گروه و یک جمعیت منفعت ملی را نادیده بگیرد و فقط به مصالح گروهی و جناحی فکر کند، قطعاً با نگاه ملی و مردمی فاصله دارد.
*: این گروههای منفعتطلب که به راحتی چشم بر مصالح عمومی میبندند باید کنترل شوند. سوال این است که خنثیسازی تحرکات رادیکال و هزینهساز آنها بر عهده کدام نهاد یا چه اشخاصی است؟
_کمالی: کار اگر به گونهای پیش رود که منفعتطلبان بتوانند به مقصودشان برسند، میزان نارضایتی عمومی شدت و حدت پیدا خواهد کرد و در نتیجه کنترل از دست عاملان ایجاد نارضایتی هم خارج میشود که در چنین وضعیتی خود آنها هم در آتش خشم عمومی خواهند سوخت. بنابراین باید به خودشان بیایند و دست از تصمیمگیریهای خسارتزا بردارند.[1]
*کسانی که در جریان تحلیلهای مربوط به “تحریم خاموش انتخابات” از جانب اصلاحطلبان از ابتدای سال 98 باشند با خوانش این پرسش و پاسخها به وضوح درمییابند که منظور کمالی و پرسشگر اعتمادآنلاین در واقع امر اینست که اگر شورای نگهبان نامزد یا نامزدان بدسابقه اصلاحطلبان را تأیید صلاحیت نکند، اولا انتخابات به خواست اصلاحطلبان با مشارکت کم برگزار میشود و ثانیا یک خشم عمومی خیابانی شکل خواهد گرفت که ارکان نظام در آن خواهند سوخت!
ما در گام اول این قضاوت را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم که نقش وزیر کشور و نهادهای تأمین کننده امنیت انتخابات در قبال این سخنان آنارشیک و بیقاعده چیست؟!
در گام دوم لازم به اشاره است که بارها توضیح دادهایم که شورای نگهبان نباید و نمیتواند نامزدهای بدسابقه را به اسم رقابت سیاسی در سبد انتخاب مردم بگذارد.
از سوی دیگر انتخابات در ایران فی نفسه و حتی در صورت تکحزبی بودن یک انتخابات رقابتی است و گزینه رقابت در آن وابسته به تأیید صلاحیت این و آن نیست.
همچنین است که اصلاحطلبان بر اساس اصول دموکراسی اولا باید به مردم و نظام پاسخ بدهند که چرا فعالیتهای آنها به گونهای بوده که حتی یک نامزد مطمئن دارای صلاحیت هم برای ریاست جمهوری پرورش ندادهاند و پرونده بسیاری از آقایان در فتنه و براندازی و ترور همچنان مفتوح است!
ثانیا و بالفرض، در صورتیکه چپها نتوانند هیچ نامزد حائز صلاحیتی معرفی کنند باید به سمت معرفی چهرههای جدید و یا نامزدهای ائتلافی حرکت کنند. (نظیر رفتاری که چپها در انتخابات دولت یازدهم و مجلس دهم انجام دادند)
این قاعده دموکراسی و منطق سیاست است اما در اظهارات امثال کمالی و موسوی خوئینیها که از چند ماه قبل نیز آغاز شده است به صورتی کاملا واضح میبینیم که آقایان طریق آنارشیسم را برگزیده، بواسطه بحث مشارکت کم در حال تهدید نظام هستند و عملا پای در راه اغتشاش خیابانی گذاشتهاند.
این فتنهگری آشکار نیازمند رصد و تبیین دقیق از سوی خواص کشور و البته تأملات امنیتی دارد.
در بحث انتخابات و مشارکت بیان این نکته ضروریست که اگرچه “مشارکت حداکثری” یک امتیاز و حسن بزرگ است اما عامل حیات و قوام یک انتخابات رعایت مُرّ قانون است و در صورت رعایت آن؛ نتیجه با هر میزان مشارکتی لازمالاتباع است.
گفتنیست، غیر از کمالی، سعید حجاریان نیز پیشبینی کرده است که بهار سال 1400؛ “سیاه بهار” خواهد بود و در انتخابات 1400 شاهد اغتشاش هستیم.
او چندی قبل در یادداشتی نوشته بود:
“ممکن است در بحبوحه انتخابات ۱۴۰۰، مثلاً هفته منتهی به رأیگیری، تورم بیش از میزان فعلی شتاب بگیرد و قیمتها بهشکلی سرسامآور افزایش پیدا کند. این موضوع از آنجایی واجد اهمیت است که معمولاً تورم نوروز به نیمههای بهار یا حتی اوایل خردادماه سرریز میکند یعنی همان معضلی که در ادبیات ما به «سیاه بهار» یا «گدا بهار» مشهور است. اینها در حالی است که دولت برخلاف دیگر ادوار قادر به مدیریت بحران معیشت (ولو بهصورت مقطعی بهوسیله تزریق پول) نیست، زیرا اساساً اسباب آن را در اختیار ندارد. با این اوصاف ممکن است در بزنگاه انتخابات برخی هرجومرجهای بخشی و منطقهای پدید آید. مانند انباشت مطالبات معوق دیماه ۱۳۹۶ یا آنچه در آبانماه ۱۳۹۸ رخ داد. در نتیجه بنا به عادت مألوف، میان طرفداران نظام از یک سو، و مردم معترض و مستأصل و جان بر کف درگیری پدید میآید!”
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.