برهم زدنِ خطای محاسباتیِ اسرائیل یعنی چه؟

صحبت های یک مدرس دانشگاه در ارتباط با اتفاقات رخ داده در میان ایران و اسرائیل و نحوه ی بخورد غیر قابل پیشبینی ایران در برابر اسرائیل را در این خبر ملاحظه فرمایید.

برهم زدنِ خطای محاسباتیِ اسرائیل یعنی چه؟
199586

به گزارش جهت پرس؛ مهدی خانعلی‌زاده، مدرس دانشگاه در روزنامه فرهیختگان نوشت: تجربه عملیات وعده صادق2 نشان داد اسرائیل به دلایل مختلف- ازجمله شرایط گذار سیاسی در ایالات‌متحده و روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری این کشور – در حال حاضر نمی‌تواند روی همراهی میدانی متحدان اروپایی و غربی خود حساب کند و در نوعی از تنهایی استراتژیک موقت قرار دارد. به همین دلیل و باوجود عملیات روانی فراوان، شاهد تثبیت پیام ایران در جریان عملیات موشکی علیه سرزمین‌های اشغالی‌ایم و تل‌آویو هم ترجیح می‌دهد به‌جای مواجهه جدی با تهران که زمینه را برای ورود پررنگ‌تر ایران به میدان فراهم می‌کند، به اقدامات نظامی خود در غزه و لبنان ادامه دهد.

درواقع آنچه در روزهای آینده باید از سوی سیاستمداران و نظامیان کشورمان مورد طراحی قرار بگیرد، «خطا» بودن این محاسبه است؛ محاسبه‌ای بر مبنای عدم واکنش ایران به عملیات اسرائیل. تمام ظرفیت‌های سیاسی و نظامی کشور در روزهای آینده باید در مسیر اثبات این خطا به اسرائیل و حامیان آن باشند، یعنی تل‌آویو باید در این باور قرار بگیرد که ایران به کوچک‌ترین فعالیت ضدمقاومتی رژیم در منطقه حساس است و اجازه استفاده از توهم «تله جنگ» را به‌عنوان مخدر نمی‌دهد.

این دقیقاً همان نکته‌ای است که رهبر انقلاب در سخنان روز گذشته خود به آن اشاره و روی آن تأکید کردند. آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر ضرورت به هم خوردن محاسبات غلط اسرائیل درباره ایران، گفتند: «آنها درباره ایران دچار خطای محاسباتی‌ هستند؛ چراکه ایران و جوانان و ملت ایران را نمی‌شناسند و هنوز نتوانسته‌اند قدرت، توانایی، ابتکار و اراده ملت ایران را درست بفهمند که ما باید این را به آنها بفهمانیم.»

خطای محاسباتی اسرائیل علیه ایران به مفهومی به‌عنوان «Perception» یا «ادراک» بازمی‌گردد. در تعریف ادراک می‌توان این‌گونه گفت که ممکن است دو بازیگر در نظام بین‌الملل دارای یک میزان از قدرت سخت – بخوانید تسلیحات و تجهیزات نظامی – باشند اما به دلایل مختلف، ادراکی که از بازیگر اول وجود دارد، آن را یک بازیگر قدرتمند و ادراکی که از بازیگر دوم وجود دارد، آن را یک بازیگر ضعیف معرفی می‌کند. علت این است که بازیگر اول توانسته خود را در ذهن دیگران بازیگری قدرتمند و بااراده معرفی و تثبیت کند. در این فضا، اسرائیل این‌گونه ادراک کرده که با عملیات محدود چندشب پیش، ایران وارد میدان جنگ غزه و لبنان نخواهد شد. به همین دلیل، دستورکار ایران باید این باشد که این ادراک – که به‌غلط و باخطا حاصل‌شده – تغییر پیدا کند.

ایران می‌تواند و باید ادراک جدیدی از راهبرد خود به‌طرف مقابل تحمیل کند تا ضمن اثبات خطای محاسباتی اسرائیل، زمینه را برای عدم تکرار چنین خطایی از سوی طرف مقابل فراهم کند.