بایکوت اخبار مثبت ایران در الجزیره

شبکه الجزیره تلاش می‌کند اخبار مثبت درباره نقش ایران را در تحولات منطقه بایکوت کند. این رویکرد نه‌تنها بر تصویر ایران در فضای رسانه‌ای تاثیر گذاشته، بلکه به تقویت روایت‌های یک‌جانبه در راستای منافع قطر و سیاست‌های خاص آن منجر شده است

بایکوت اخبار مثبت ایران در الجزیره
229859

به گزارش جهت پرس؛ الجزیره خیلی صریح عنوانی بر خود نهاده که نشان دهد اگر فراتر از مرز‌های قطر کار خبری می‌کند، می‌خواهد اخبار را آن‌طور که منافع «جزیره» تأمین شود، پوشش دهد. برای همین هم وقتی ابوعبیده در سخنرانی تشکرآمیز خود بابت تحقق آتش‌بس علاوه بر میانجی‌ها، یعنی قطر و مصر، یک‌به‌یک نام حامیان خود را می‌برد، رسانه قطری روی نام ایران خط می‌گیرد و تقدیر سخنگوی قسام از ایران بابت عملیات‌های وعده صادق را در فضای مجازی پوشش نمی‌دهد.
هدف این رسانه در بزرگ‌نمایی نقش قطر در تحولات منطقه، کوچک‌نمایی نقش سایر بازیگران ازجمله ایران را می‌طلبد و این مواجهه در فضای سیاسی جهان امری بدیهی است. آنچه غیرطبیعی و نابجاست، این توقع از الجزیره است که بدون هیچ چشمداشتی اخبار محور مقاومت را پوشش داده و جای خالی یک رسانه اصیل در پوشش تحولات میدان را پر کند.
الجزیره می‌تواند به‌عنوان یک الگوی رسانه‌ای برای ساخت تریبون واقعی میدان به کار گرفته شود، اما نمی‌تواند جای آن را بگیرد. چرایی این گزاره را باید در دل اهدافی جست‌و‌جو کرد که قطر از احداث یک رسانه در نظر داشته است. قطر به‌عنوان یک کشور کوچک، همواره سیاستی مبتنی بر میانجی‌گری در بحران‌های منطقه‌ای را دنبال کرده تا هم از تقابل‌های پرهزینه منطقه در امان بماند و هم محدودیت جغرافیایی خود را جبران کرده و وجهه سیاسی‌اش را قوت ببخشد.
الجزیره به‌عنوان یک ابزار رسانه‌ای، در این زمینه نقش مهمی ایفا کرده است. این رسانه برای جایگاه پیداکردن قطر در جهان عرب، پوشش اخبار منطقه را از دریچه ناسیونالیسم عربی و با محوریت یک قطر پرنفوذ پیگیری می‌کند تا به‌این‌ترتیب هدفی را که قذافی، صدام و بن‌سلمان از مسیر نظامی دنبال می‌کردند و در دستیابی به آن ناکام بودند، با جادوی رسانه به نفع خاندان «آل ثانی» محقق سازد.

مقاومت را عربی روایت می‌کنند
شبکه الجزیره در سال‌های اخیر تلاش کرده تا روایتی عربی از مقاومت در برابر اسرائیل ارائه دهد. این شبکه که به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رسانه‌های جهان عرب شناخته می‌شود، در پوشش تحولات منطقه‌ای به‌ویژه درگیری‌های فلسطین، سیاستی دوگانه را دنبال کرده است. از یک‌سو، الجزیره با استفاده از موج احساسات ضداسرائیلی در جهان اسلام، جایگاه خود را به‌عنوان یک رسانه تأثیرگذار در این حوزه تقویت کرده است.
اما از سوی دیگر، این شبکه کوشیده تا روایت مقاومت را از جنبه دینی و ایدئولوژیک آن جدا کرده و به شکلی ناسیونالیستی و عربی بازتعریف کند. این استراتژی به الجزیره کمک کرده تا در میان مخاطبان عرب، جایگاه ویژه‌ای کسب کند و هم‌زمان از حساسیت‌های سیاسی برخی کشور‌های عربی در قبال گروه‌های مقاومت بکاهد.
آنچه الجزیره انجام می‌دهد، بیش از آنکه بازتاب‌دهنده واقعیت میدان باشد، تلاشی برای مصادره روایت مقاومت به نفع سیاست‌های خاص خود است. این شبکه به‌جای اینکه تنها به انتشار اخبار بپردازد، روایتی را ارائه می‌دهد که در آن نقش بازیگران غیرعرب در محور مقاومت کم‌رنگ‌تر شده و در عوض، هویت عربی مقاومت برجسته می‌شود. این رویکرد نشان می‌دهد برای درک کامل تحولات منطقه، نباید تنها به خروجی رسانه‌ها بسنده کرد، بلکه باید اهداف پنهان آن‌ها را نیز موردتوجه قرار داد.

قطر محدودیت جغرافیایی‌اش را با رسانه جبران می‌کند
شبکه الجزیره که در سال ۱۹۹۶ با حمایت دولت قطر تأسیس شد، از همان ابتدا اهدافی فراتر از یک رسانه خبری صرف داشت. این شبکه به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین رسانه‌های جهان عرب، نقش مهمی در شکل‌دهی افکار عمومی ایفا کرده است. قطر با تأسیس الجزیره، به دنبال تحقق چندین هدف استراتژیک بوده که می‌توان آن‌ها را در چند محور اصلی خلاصه کرد.
این کشور به‌عنوان یک کشور کوچک در خلیج‌فارس، همواره به دنبال راه‌هایی برای جبران ضعف جغرافیایی خود با استفاده از ظرفیت رسانه و افزایش نفوذ منطقه‌ای و بین‌المللی است. تأسیس الجزیره به این کشور کمک کرد تا فراتر از وزن جغرافیایی و جمعیتی خود، در تحولات خاورمیانه و حتی سیاست جهانی تأثیرگذار باشد.
این شبکه توانسته است با پوشش گسترده اخبار و برنامه‌های تحلیلی، جایگاه قطر را به‌عنوان یک بازیگر مهم در دیپلماسی منطقه‌ای تثبیت کند. پیش از ظهور الجزیره، رسانه‌های جهان عرب عمدتاً تحت کنترل دولت‌های بزرگ‌تر، به‌ویژه عربستان سعودی و مصر بودند. الجزیره با ورود خود، این انحصار را شکست و به یکی از قدرتمندترین ابزار‌های رسانه‌ای جهان عرب تبدیل شد.
الجزیره، علاوه بر پوشش اخبار، به ابزاری برای تقویت قدرت نرم قطر تبدیل شده است. این شبکه با پرداختن به مسائل مورد توجه افکار عمومی جهان عرب، از جمله جنگ‌های فلسطین، انقلاب‌های عربی و سیاست‌های غرب در منطقه، توانسته است محبوبیت قطر را افزایش داده و این کشور را به‌عنوان یک حامی عدالت در منطقه معرفی کند. الجزیره بار‌ها در بحران‌های سیاسی منطقه‌ای نقش‌آفرینی کرده است.
این شبکه از اعتراضات در تونس، مصر، لیبی و سوریه حمایت کرد و به تسریع برخی از این تحولات کمک کرد. اما هم‌زمان، در پوشش اعتراضات داخلی کشور‌های هم‌پیمان قطر، از جمله بحرین، رویکردی محافظه‌کارانه‌تر داشت. الجزیره، فراتر از یک رسانه خبری، ابزاری استراتژیک برای پیشبرد اهداف قطر در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی است.
این شبکه نه‌تنها نفوذ قطر را افزایش داده، بلکه به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در رقابت‌های ژئوپلیتیکی خاورمیانه عمل کرده است. سیاست‌های الجزیره در مواردی با منافع محور مقاومت همسو بوده، اما در نهایت، این رسانه همواره در خدمت منافع قطر قرار داشته و تلاش کرده است تا روایت‌های خبری را در جهت اهداف استراتژیک این کشور هدایت کند.

منافع قطر بر منافع مقاومت اولویت دارد 
عملکرد شبکه الجزیره در قبال تحولات سوریه نشان داده است که این رسانه در تقابل میان منافع محور مقاومت و منافع قطر، همواره اولویت را به منافع کشور متبوع خود داده است. یکی از بارزترین نمونه‌های این رویکرد، نحوه پوشش الجزیره از جنگ داخلی سوریه و ظهور گروه‌های مسلح همچون جبهه النصره بود.
این شبکه به‌جای تمرکز بر نقش اسرائیل در سوءاستفاده از هرج و مرج سوریه که ضمن اشغال سوریه زیرساخت‌های نظامی این کشور را نابود می‌کرد صرفاً بر روایتی اغراق شده از زندان صیدنایا تأکید می‌کرد تا اینگونه القا کند که روی کار آمدن حاکمان جدید سوریه وضعیت را بهتر کرده و نه بدتر. این در حالی بود که اسرائیل در همان زمان با بهره‌گیری از آشفتگی داخلی سوریه، به بمباران مناطق استراتژیک این کشور پرداخت و اشغال جولان را تثبیت کرد.
این شیوه پوشش خبری، به‌طور غیرمستقیم به نفع گروه‌هایی همچون جبهه‌النصره تمام شد، زیرا باعث شد توجه افکار عمومی از تهدید‌های اسرائیل برای مردم سوریه و احتمال همدستی آن‌ها با حامیان ترک جبهه‌النصره منحرف شود. عملکرد الجزیره در سوریه نمونه‌ای آشکار از این واقعیت است که رسانه‌ها تنها بازتاب‌دهنده اخبار نیستند، بلکه در بسیاری از موارد، روایت‌های خاصی را در راستای منافع سیاسی دولت‌های حامی خود شکل می‌دهند.

هویت عربی منطقه فراتر از تکلم به عربی است
برای موفقیت رسانه‌ای در خاورمیانه، تنها تکلم به زبان عربی کافی نیست؛ بلکه شناخت عمیق از هویت، فرهنگ و ذهنیت جوامع عربی ضروری است. یکی از چالش‌های رسانه‌های محور مقاومت این است که گاه بدون درک کامل از حساسیت‌های فرهنگی و تاریخی جهان عرب، صرفاً به انتقال پیام‌های خود با زبان عربی اکتفا می‌کنند.
این در حالی است که پذیرش یک روایت رسانه‌ای در منطقه، وابسته به میزان تطابق آن با بافت اجتماعی و ذهنیت مردم عرب منطقه است. هویت عربی در خاورمیانه، برخلاف تصور برخی، صرفاً یک مؤلفه زبانی نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از باور‌ها، سنت‌ها، تاریخ مشترک و گرایش‌های فکری است که در سیاست، دیپلماسی و حتی درک از مقاومت تأثیرگذار است.
به همین دلیل، رسانه‌هایی که قصد دارند در این فضا نفوذ کنند، باید بتوانند خود را با این ساختار فرهنگی هماهنگ سازند. صرف استفاده از ادبیات عربی، بدون در نظر گرفتن پیشینه تاریخی، نماد‌ها و اولویت‌های فکری جوامع عربی، ممکن است نه‌تنها تأثیرگذار نباشد، بلکه موجب ایجاد فاصله نیز شود. در بسیاری از کشور‌های عربی، ملی‌گرایی عربی همچنان یک مؤلفه مهم در هویت سیاسی است.
رسانه‌های محور مقاومت اگر بتوانند پیام‌های خود را در چهارچوب این ملی‌گرایی تعریف کنند، شانس بیشتری برای پذیرش دارند. رسانه‌های محور مقاومت برای موفقیت در افکار عمومی جهان عرب، باید فراتر از زبان، هویت و تاریخ این منطقه را بشناسند و روایت‌هایی متناسب با آن ارائه دهند تا بتوانند به یک جریان رسانه‌ای فراگیر تبدیل شوند.