این انقلاب صاحب دارد
شاید اسماً حاکمیت دست ادا و اطواردارها باشد، ولی حکومت دست ولایت است، حالا در مقابل چه ابوجهل باشه، چه ابوسفیان، چه اهل سقیفه، چه آل امیه، انقلاب مسیر خودش را دارد میرود.
سهیل کریمی، روزنامهنگار در خصوص انتخابات مجلس دوازدهم در یادداشتی مینویسد: نتایج انتخابات مجلس دوازدهم و از آن مهمتر درصد مشارکت در این انتخابات، بحثهای مختلفی در محافل سیاسی داشته که یکی از آنها، محفل چندین سالهی بنده و رفقای قدیمی در یک گروه است که گزیدهای از آن را با کمی دستکاری به عنوان یادداشت تحلیلی از این انتخابات تنظیم کردم؛
اینکه گفته میشود مردم در این انتخابات مشارکت نداشتند یک کم دور از واقعیت است یا لااقل این تعریف از مردم صحیح نیست. نمیگویم مردم از این وضع دارند راضی هستند ولی این هم که بالای ۴٠ درصد به اختیار، سر صندوق رأی بیاند تا بگویند پای حکومت وایستادیم، آن هم با این همه فشار و مصیبت، همچنان در دنیا نمونه ندارد.
مردم، هم کار و تلاش را میبینند هم ادعا و شعار را. دشمنی و کارشکنی را هم میبینند.
در عین حالی که آن جماعت ضد نظام که پیش از این پای صندوق میامدند ولی اینبار هدفمند نیامدند، در میدان بودن خیلی از آنها راهی برای براندازی نظام بود، نه امید برای پا گرفتن نظام. حالا چون از این روش برای برانداختن ناامید شدند، روش کنارنشینی را انتخاب کردند.
بذارید اینطور برایتان شرح دهم؛ در ماجرا جنگ، مهم این بود دشمن تمام زورش را زد که خرمشهر را در اشغال خودش نگهدارد. آونهایی هم که مخالف نظام بودند با او همراهی کردند. وقتی هم خرمشهر آزاد شد باز آن جماعت عدهای را همراه خودشان کردند که حالا دیگر آتشبس را باید بپذیریم و تن به شروط دشمن بسپاریم. ولی آنهایی که پاکار جنگ ماندند تا آخر همراه امام بودند. آنی هم که ناخالصی داشت، شد اصحاب قطعنامه. بعد در جایی دیگر هاشمی و موسوی و روحانی و رضایی زد بیرون. یا حتی شد شهید فلانی و سر ماجرای منتظری پشت پا زد به نظام و آقا.
پس مهم همینهایی هستند که پای آرمان امام ایستادند. چه قطعنامه قبول بشود چه نشود.
حالا این ۴٠ و خردهای درصد همهی سرمایه نظام است. دشمن یارگیریهاش را کرده است، زورش را زده است. فتنهش را در انداخته. تحریم را به حد اعلا رسانده است. کودتاش را کرده. آتش جنگ را برافروخته. نفوذیهایش را تا فیها خالدون نظام رسوخ داده است… و این ۴٠ درصد، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. همهی آبرویشان را گذاشتند پای اعتبار نظام و اگر قرار باشد کوچکترین خشی بر روی صورت نظام بیافتد، آنها جانشان کف دستشان است تا بیایند پای کار. چون جمهوری اسلامی را حریم حکومتی حضرت صاحب میدانند. فتنهی هرزهگی همین بود دیگر. یک درصدکی هم از سر هیجان یا سرگرمی و یا رو در بایستی در ماجرا هستند که به موقعش کنار خواهند کشید. ولی اینها زیاد نیستند و در عوض نسل پایکار بعدی، بسیار بصیرتر از نسلهای قبل وارد گود خواهند شد که در چند سال آینده حماسهی آنها را شاهد خواهیم بود.
پس اینکه گفته میشود درصد مشارکت در انتخابات شیب نزولی داشته این شیب، نزولی نیست. رو به ثباته. سَرَند انقلاب کار خودش را دارد میکند. دور ریزها و پرتیها از خالصها جدا میشوند. یعنی همان خاصیت اصلی فتنه در آموزهی اهل بیت. سیر ما به سمت ظهور است نه نزول. و ظهور هم اینطور پایکارهایی میطلبد. نه شلایمان و هُرهُری مذهب و مذبذب، نه فرصتطلب و طلبکار از انقلاب، نه متوقع و کاسبکارف نه غَشدار و شیشهخردهچی. ما در آینده باز هم شاهد سرند شدن بیشتر خواهیم بود که همان درصدک گفته شده است، ولی رویشهامان هم با شدت بیشتری صورت میگیرد.
این انقلاب صاحب دارد، عمار و مقداد و میثم و سلمان و ابوذر هم دارد. شاید اسماً حاکمیت دست ادا و اطواردارها باشد، ولی حکومت دست ولایت است. حالا در مقابل چه ابوجهل باشه، چه ابوسفیان، چه اهل سقیفه، چه آل امیه، انقلاب مسیر خودش را دارد میرود.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.