جنجال رسانه‌ای در حکمرانی سایبری

از آب‌وبرق تا سیم‌کارت سفید؛ قیاس‌های غلطی که افکار عمومی را منحرف کرد

در روزهایی که برخی رسانه‌ها با روایت‌های جنجالی و مثال‌های نادرست، موضوع سیم‌کارت‌های سفید را به بحران ملی تبدیل کرده‌اند، این یادداشت توضیح می‌دهد واقعیت ماجرا بسیار ساده‌تر است و دسترسی متفاوت کاربران بر اساس نیاز، نه پنهان‌کاری است و نه تبعیض؛ بلکه بخشی از حکمرانی ضروری فضای مجازی است.

از آب‌وبرق تا سیم‌کارت سفید؛ قیاس‌های غلطی که افکار عمومی را منحرف کرد
273959

به گزارش جهت پرس؛ _علیرضا هداوند: پس از انتشار خبرهایی درباره سیم‌کارت‌های سفید، بسیاری از رسانه‌های رسمی از جمله اعتمادآنلاین به‌سرعت به سمت تولید مطالب مطالبه‌گرانه درباره «اینترنت آزاد» رفتند. اما لازم است تأکید شود در هیچ‌یک از کشورهای بزرگ و پیشرفته، چیزی تحت عنوان «دسترسی آزاد و بدون محدودیت به اطلاعات» وجود ندارد و این عبارت بیشتر کاربرد سیاسی و بعضاً تحریک‌آمیز دارد تا واقعیت عینی.

برخی افراد اینترنت را همانند آب و برق، نیاز روزانه و حیاتی جامعه معرفی می‌کنند. اصل ضرورت اینترنت قابل انکار نیست، اما آیا مصرف آب یک خانوار با مصرف آب یک نیروگاه برق‌آبی یا یک مزرعه پرورش ماهی یکسان است؟ طبیعتاً خیر. همین قیاس درباره اینترنت نیز صادق است. گروهی دیگر تلاش می‌کنند همه مشکلات اقتصادی و نارضایتی‌ها را به اینترنت پیوند بزنند؛ رویکردی که می‌تواند پوششی برای کم‌کاری‌ها یا خطاهای مدیریتی باشد. درحالی‌که در مقایسه با مسائل معیشتی، اینترنت اولویت نخست مردم نیست.

برخی تحلیلگران، از جمله آقای سیدمرتضی افقه، از عباراتی مانند «قطره‌چکانی کردن اینترنت» یا «تبعیض اجتماعی» استفاده کرده‌اند؛ اما این نوع ادبیات با واقعیت سازگار نیست. همان‌طور که طبیعی است مسیر رفت‌وآمد یک نماینده مجلس با یک دانش‌آموز یا کارمند یکسان نباشد، نوع و سطح دسترسی به اینترنت نیز باید مبتنی بر نیاز باشد. مثال «قطع آب یک بخش از شهر» نیز اساساً قیاس درستی نیست، زیرا قرار نیست دسترسی هیچ‌کس قطع شود؛ بلکه شخصی‌سازی اینترنت به معنای ارائه نوعی دسترسی متناسب با نیازهای هر کاربر است.

آقای رضا الفت‌نسب نیز دوباره اینترنت را با آب و برق مقایسه کرده و از «غیرممکن بودن کنترل فضای سایبری» سخن گفته است. چنین دیدگاهی نه تنها کمکی به حکمرانی سایبری نمی‌کند، بلکه عملاً دولت را از ضرورت مدیریت این فضا دور می‌سازد.

طرح موضوع «شوک بزرگ» درباره فهرست دارندگان اینترنت سفید نیز بزرگ‌نمایی دیگری است. واقعیت ساده‌تر از این حرف‌هاست؛ بسیاری از خبرنگاران، فعالان رسانه‌ای و برخی مسئولان به‌طور مشخص و بر اساس نیاز کاری، دسترسی بدون فیلتر داشته‌اند و این موضوع نه محرمانه بوده و نه نشانه وجود شبکه‌های پنهان.

در نهایت باید گفت ایجاد هراس از حکمرانی سایبری یا ترساندن دولت از تصمیم‌گیری قاطع، رویکردی اشتباه است؛ به‌ویژه در شرایطی که طرف مقابل در جنگ ترکیبی و رسانه‌ای، در این حوزه برتری قابل توجهی دارد.