آیا دکتر پزشکیان نباید سخنرانی کنند؟

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در گفت‌و‌گویی که احتمالا در واکنش به برخی اشتباهات کلامی رئیس‌جمهور است، گفته است “سخنرانی‌های روسای جمهور ایران تا به حال زیاد بوده است… پزشکیان علاوه بر اینکه حوصله سخنرانی ندارد حوصله خواندن از روی نوشته‌ها هم ندارد”.

آیا دکتر پزشکیان نباید سخنرانی کنند؟
181966

به گزارش جهت پرس؛ سید یاسر جبرائیلی نوشت: یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در گفت‌و‌گویی که احتمالا در واکنش به برخی اشتباهات کلامی رئیس‌جمهور است، گفته است “سخنرانی‌های روسای جمهور ایران تا به حال زیاد بوده است… پزشکیان علاوه بر اینکه حوصله سخنرانی ندارد حوصله خواندن از روی نوشته‌ها هم ندارد”.
این موضع‌گیری، مرا به یاد مقاله‌ای انداخت که چند ماه پیش رابرت گیتس وزیر دفاع سابق آمریکا در نقد بی‌کنشی‌های عمومی مقامات دولت بایدن نوشته بود. گیتس به یک جمله مشهور از فرانکلین روزولت -جزو محبوب‌ترین رئیس‌جمهوران تاریخ آمریکا- استناد کرده بود که “بزرگترین وظیفه یک دولتمرد، تعلیم دادن است”(The greatest duty of a stateman is to educate).
سپس بایدن و مقامات دولت وی را سرزنش کرده بود که چرا درباره دلایل سیاست‌هایی که حاکمیت اتخاذ می‌کند و اقداماتی که انجام می‌دهد، مردم را آگاه و همراه نمی‌کنند.
اینجا قصد پرداختن به مسائل آمریکا را ندارم و فقط یک جمله می‌گویم که اجرای سیاست‌های آمریکایی با آگاه‌سازی مردم این کشور نسبت این سیاست‌ها، اساسا ممکن نیست. آگاهی مردم، از قضا مانع سیاست‌های حاکمیت آمریکا خواهد بود. زمانی نوآم چامسکی به زیبایی نوشت که شکافی عظیم میان افکار عمومی و سیاست عمومی در آمریکا وجود دارد (There’s a tremendous gap between public opinion and public policy).
اما اعتراف باید کرد که حرف روزولت دقیق است.

حتی رئیس یک بنگاه اقتصادی هم برای موفقیت خود، باید پیوسته درباره دلایل تصمیماتش با کارکنان صحبت نماید، برایشان چشم‌انداز ترسیم کند، آنها را از آخرین دستاوردها مطلع کند، مشکلات را و همچنین راهکارها را با کارکنان خود در میان بگذارد. انسان، ماشین نیست. باور می‌خواهد، روحیه می‌خواهد، انگیزه می‌خواهد، آرمان و آینده می‌خواهد.
در رابطه با اداره یک کشور، اهمیت این مسئله صدچندان می‌شود‌. کارکنان یک بنگاه اقتصادی، مستخدم رئیس بنگاه هستند. اما در رابطه با کشور، این رئیس‌جمهور است که مستخدم مردم است. مردم با رای خود او را بر مسند قدرت نشانده‌اند و به همراه آرای خود، قلوب خود را تقدیم منتخب‌شان کرده‌اند. لذا همچنانکه دکتر پزشکیان بارها تاکید کرده، رئیس‌جمهور بدون همراهی مردم نخواهد توانست کاری از پیش ببرد.
لازمه این همراهی این است که رئیس‌جمهور پیوسته با مردم خود سخن بگوید. ابعاد گفتمان خود را برای مردم روشن سازد. از زاویه گفتمان خود، مسائل را آسیب‌شناسی کند و از زاویه همین گفتمان، راهکارها را با مردم در جریان بگذارد. مردم آگاه، مردم همراه خواهند بود.
دکتر پزشکیان مکرر خود را عدالتخواه و رهرو راه امیرالمومنین(ع) و ملتزم به سیاست‌های رهبری معرفی کرده‌اند و مردم نیز با این گفتمان اعتماد کرده‌اند. حتی آنانکه به رقیب ایشان رای داده‌اند، صد در صد معقتد به این گفتمان هستند و ایستادگی روی این گفتمان، به راحتی می‌تواند از دکتر پزشکیان رئیس‌جمهوری برای همه ایرانیان بسازد.
پیشنهاد حقیر این است که ایشان در سخنرانی‌ها، مسائل اولویت‌دار کشور را فهرست کرده و از منظر همین گفتمان بررسی‌شان کنند. بگویند کجا از سیره امیرالمومنین و فرمایشات رهبری فاصله گرفته‌ایم و مردم دچار مشکل شده‌اند، و چگونه می‌خواهند با تمسک به این گفتمان، مشکلات را رفع کند. تمرکزشان نیز روی چند مسئله اساسی باشد و رویکردشان، حل همه مسائل عالم در ۴ سال نباشد‌. پیشنهاد این قلم، این شش حوزه است که با تفصیلات، خدمت شهید رئیسی نیز تقدیم کرده بودم: نقش آفرینی در نظم نوین جهانی، رفع نیازهای اساسی مردم، تقویت هویت ایرانی-اسلامی، اجرای چند پروژه عظیم ملی، تحصیل فناوری‌های برترساز، حل مسئله ارز و بانک.
مقامات دولتی نیز باید در حوزه تخصصی خود، ادبیاتی را که از سوی دکتر پزشکیان تولید می‌شود، امتداد ببخشند و ضریب بدهند.
اینکه رئیس‌جمهور را از سخنرانی نهی کنیم و او را به پشت پرده سیاست بفرستیم، کمک به او نیست، سنگ‌اندازی در کار اوست.