بعد از بیهوش شدن ناگهانی آرمیتا گراوند، دختر ۱۶ سالهای که به همراه همکلاسیهای خود در مترو حضور داشت، رسانههای خارجی به ویژه اینترنشنال، از همان لحظه اول مدعی شدند که ماموری موسوم به حجاببان، با آرمیتا بر سر حجاب درگیر شده و سپس او را هل داده است.
اما با گذشت اندکی زمان، فیلمی از حضور مادر آرمیتا در کنار پدرش در بیمارستان منتشر شد. مادر آرمیتا در واکنش به دروغ بازداشتش گفت: «من راضی نیستم عکسهای شخصی دخترم را در فضای مجازی پخش کنند. من فقط خواستم مردم برای دخترم دعا کنند. چیزهایی که درباره من و خانوادهام میگویند بسیار زشت است. حرفهایی که میزنند واقعا دروغ است.»
پدر آرمیتا نیز در ادامه گفت: «همسرم کنارم هست. دخترم کنارم هست. کنار مریضم هستم. روزی شش هفت بار دخترم را میبینم. هر موقع و هر ساعتی به بیمارستان میآیم، اجازه میدهند که او را ببینم.»
یکی دیگر از مواردی که از سوی رسانههای معاند و مخالفین نظام به طور مکرر مطرح میشد، این بود که چرا فیلم داخل واگنی که آرمیتا در آن بیهوش شده را، منتشر نمیکنند. با وجود آنکه کل مدت زمان ورود آرمیتا به مترو و بیهوش شدنش حدود ۳ ثانیه زمان برد، اما براندازان مدعی بودند چون فیلم دوربین داخل واگن منتشر نمیشود، پس حتما در این ۳ ثانیه بین آرمیتا و یک مامور، درگیری به وجود آمده و او را هل داده است! رسانههای خارجی و عملههای مجازی آنها، به طور سازمان یافته و با ادبیاتی مشترک، درخواست داشتند تا فیلم داخل واگن منتشر شود.
اما موضوع اصلی که در پروژه آرمیتا ثابت شد، این بود که مردم ایران هیچ اعتمادی به رسانههای برانداز، به ویژه شبکه صهیونیستی اینترنشنال ندارند. این رسانهها در طول چند روز گذشته، تمام توان و امکانات خود را به کار بستند تا با انتشار انواع دروغها، مردم ایران را به کف خیابان بیاورند. اما در هیچ کجای ایران، هیچگونه تجمع، اعتراض یا اغتشاشی شکل نگرفت.
البته بیاعتباری رسانههای خارجی برای مردم ایران، صرفا به این چند روز محدود نیست. به عنوان مثال، سال گذشته سازمان ضدایرانی و معاند «کانون حقوق بشر ایران» که مقر آن در آلمان است، مدعی شد فردی به نام حسن فیروزی بازداشت شده و جان او به شدت در خطر است. این سازمان مدعی شده بود که فیروزی در یک سلول انفرادی زیر نظر اطلاعات سپاه قرار گرفته و تحت شکنجه است و این شکنجهها باعث شده که کلیهی چپ او از بین برود و هر لحظه احتمال دارد به دلیل خونریزی داخلی، جانش را از دست بدهد.
دروغ بودن این ادعا از همان اول با استناد به برخی شواهد، مشخص شد. متخصصین مغز و اعصاب اعلام کردند که آثار ضربه و شکستگی در تصاویر سیتی اسکن وجود ندارد. بلکه آثاری از جراحی سر در گذشته به چشم میخورد.
اما نکته قابل توجه این است که حتی جریان برانداز هم به دروغ بودن ادعای شکستگی سر مهسا امینی اعتراف کرد. چند نفر از چهرههای اپوزیسیون خارج نشین و از حامیان سلطنتطلبان که متخصص مغز و اعصاب هم هستند، اعلام کردند که از همان اول مشخص بود که آثاری از ضربه و شکستگی در سیتی اسکن مهسا امینی وجود نداشت و آثار جراحی قبلی نیز به چشم میخورد!