در سال ۹۲ برخی افراد از مسجد مکی درخواست جلسه با دکتر جلیلی داشتند که ایشان گفته بود انشالله شنبه بعد از انتخابات درخدمت هستم! اگر بنای حمایت دارید خب اعلام کنید ولی اگر بده بستان هست من اهلش نیستم.
در انتخابات ۱۴۰۰ هم پیغام و پسغام هایی انجام شد که دکتر گفت من اهل تعامل هستم نه معامله و ما اجازه گرفتیم نگاه ایشان درباره اهل سنت و خصوصا استان سیستان و بلوچستان را منتقل کنیم. بنده به همراه دو نفر دیگر در جلسه ای که برخی چهره های درجه یک مسجد مکی بودند حاضر شدیم و اینطور نظرات دکتر را توضیح دادیم:
«من خجالت می کشم که برای وظیفه ذاتی خودم با مردم کشورم معامله کنم. آباد کردن آن استان وظیفه من هست و نباید برای انجام آن معامله کرد!
وقتی مناطقی مثل باباییان و شیرآباد و کمپ مرادآباد در زاهدان و چابهار هست من بعنوان یک مسوول در این کشور خجالت می کشم.
من معتقدم آن استان که بارها به روستاهای آن هم رفته ام نیازمند یک چهره ملی توانمند هست تا حجم مسایل متعدد آن را کاهش بدهد.
ظرفیت تجارت اقلا ۱۶ میلیارد دلاری با پاکستان، ایجاد منطقه آزاد انرژی با این کشور و… طرح های ملی هستند که میتوانند آنجا را متحول نمایند.
لذا ما به شما وعده بیجا نمیدهیم ولی به مردم قول میدهیم که در صورت انتخاب این طرحها را حتما اجرا کنیم.»
دوستان مسجد ولی گفتند این حرفها مطلوب ما نیست. بگید چند تا استاندار، سفیر یا وزیر می دهید؟ که گفتیم حرف ما همان بود. این بدان معنا نیست که اگر شخصی را از اهل سنت مناسب دیدند استفاده نکنند ولی وعده آن را به شما نمی دهیم و این را معامله با رای مردم میدانیم که بسیار «تحقیرآمیز» است!
آنها گفتند: جهانگیری دور قبل به ما قول دو وزیر داد و عمل نکرد!
این دوره هم صولت مرتضوی آمده و قول هایی داده است! (بعدا فهمیدم جناب رییسی با این اقدام موافق نبودند ولی ایشان بعنوان مسوول یکی از ستادها در آن جلسه قول استاندار داده بود و حتی گفته بود حرف من حرف هست و گردن من ضمانت این حرفم!)
من گفتم خب مگر خودتان نمی گویید بدان وعده ها نرسیدید؟ پس چرا هنوز بر این رویه اشتباه اصرار دارید؟ اگر واقعا به فکر مشکلات مردم هستید قول را در «برنامه» بگیرید … ادامه کامنت