فیلم سینمایی «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی و تهیهکنندگی جلیل شعبانی و حمایت موسسه اوج از 19 آبان اکران شده و مورد استقبال هم قرار گرفته است. این فیلم روایتی تاریخی از مقطعی از زندگی شهید منصور ستاری فرمانده نیروی هوایی ارتش است که از سال 1365 تا 1373 که در یک سانحه هوایی به شهادت رسید در این سمت باقی بود.
فیلم «منصور» روایت روزهای جنگ تحمیلی، تحریمها و کمبودهای تجهیزات جنگی است. چنانچه از شخصیت ستاری (با بازی محسن قصابیان) در فیلم میشنویم که او در قامت فرمانده نیروی هوایی فرمانده لشکری بیاسلحه شده است، در این شرایط برای تأمین هواپیمای جنگی به آبوآتش میزند و در این مسیر سخت با چالشهایی که دلالان و حامیان آنها که در سه قوه نفوذ دارند برخورد میکند. در این میان اما از پا نمینشیند و در اندیشه تولید ملی میافتد و ابتدا تعمیر هواپیمای جنگی و سپس ساخت آن را از روی هواپیمای اف 14 آمریکایی را در نیروی هوایی آغاز میکند.
وی در شرایطی این تصمیم را میگیرد که متولی تعمیر هواپیماهای جنگی که یک شرکت وابسته به وزارت دفاع است، به دلیل نداشتن قطعه از تعمیر هواپیماها ناتوان است و اصرار ستاری بر تولید این قطعات در داخل را نادیده میگیرد که مگر میشود!؟ او در شرایطی که تعمیر هواپیماهای جنگی به قطعات نیاز دارد و تحریمها مانع از رسیدن آنها به ایران در حال جنگ شده است با سماجت پیگیر تولید آنها در داخل میشود و پروژه اوج 110 را دراینباره راه میاندازد. پروژهای که با منافع گروههایی در داخل در تعارض است و همان نیز موجب میشود تا هرروز سنگی جلوی راهش بیندازند.
ستاری که در سکانسهای اولیه فیلم ناتوان از حل مشکلات پیشآمده و سرگردان است در اوج نومیدی در اندیشه تولید داخلی میافتد و به ستاری مقتدر و قاطعی تبدیل میشود که حتی در اوج بیماری از پای نمینشیند و به میدان میآید تا شاهد پریدن محصول داخلی باشد. او در سکانسهای میانی و پایانی فیلم منصور، شخصیتی جدی، سرسخت و قاطع با هدف مشخص است که به دلیل اعتقاد به هدفش حتی از پول خرید خانهاش برای رسیدن به آن میگذرد و از تهدیدها نیز نمیهراسد.
«حمایت» کلید موفقیت
اما آنچه شهید ستاری را در این مسیر پیش میبرد جز ایمان، اعتقاد به هدف و مهین پرستی حمایتهای سران بالای نظام از اوست. در سکانسی از فیلم از زبان شهید ستاری میشنویم: هیچ کاری نمیتوانند بکنند آقای خامنهای و هاشمی از من حمایت میکنند.(نقل به مضمون) یا در سکانس دیگری با اینکه در اجرای برنامهای شکست مواجه میشود اما به تمام افراد درگیر آن از کارگران تا سربازان سکه بهار آزادی هدیه میدهد که خود موجب تشویق آنها میشود. همین حمایتها موجب میشود تا در اوج سنگاندازیها ستاری بازهم از پای ننشیند و با گروه خود این پروژه را پیش ببرد تا درنهایت موفق شود.
در سکانسی از فیلم «منصور» روی هواپیمای ساخت داخل، واژه «خودباوری» درجشده و این شاید همان حلقه مفقودهای باشد که بتواند در این روزهای سخت، تسکیندهنده و انگیزهبخش باشد. خودباوری که توانست شهید ستاری را در پیگیری پروژهای کمک کند و حتی بالاترین سران نظام را به حمایت از او وادارد. تا در نهایت خودباوری، جدیت، پایداری و حمایت از بالا او را به هدفش برساند.
فرجام سخن
فرازوفرود فیلم «منصور» برای این روزها که باز همان قصه تحریم و این بار جنگ نابرابر اقتصادی در جریان است حرفهای بسیار دارد. چون هرچند این فیلم روایتی تاریخی مربوط به اوایل انقلاب و سالهای جنگ تحمیلی است اما حکایت این روزهای ما هم هست؛ روزهایی که همچنان ایران درگیر تحریمها و جنگی این بار اقتصادی است. «منصور» میتواند برای این روزهای ما پیام پایداری و سماجت تا پیروزی را داشته باشد و نشان دهد چگونه حمایت از تولید ملی میتواند انگیزهبخش باشد و کلید حل مشکلاتی که شاید بهسادگی حلشدنی به نظر نرسند.
«منصور» را میتوان نمونهای عینی از ضرورت حمایت از تولید ملی آن هم در شرایط تحریم دانست در شرایطی که همه درها بسته است باید خودمان دستبهکار شویم و درهای تازه را به روی خودمان باز کنیم و آن نیز جز اراده و خودباوری نیازمند دستان پرتوانی است که با حمایتهای دولتی پرتوانتر نیز میشوند.
علی میرزایی