اوایل دی ماه سال ۱۳۹۰ بود که سردار جعفری برای سردار همدانی پیغامی فرستاد و از او خواست تا در همان روز دیداری را با وی داشته باشد. نتیجه این دیدار این بود که خود را سریعاً آماده اعزام به سوریه برای مقابله با پاتک راهبردی استکبار جهانی برای انتقال بیداری اسلامی به جبهه مقاومت نماید. سردار همدانی که از ابتدای جنگ تحمیلی در کسوت فرماندهی لشکر انصارالحسین (ع) همدان و بعد از آن فرماندهی لشکر قدس گیلان، معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی، جانشینی نیروی مقاومت،جانشینی قرارگاه ثارالله تهران ، مشاور عالی فرماندهی کل سپاه و همچنین فرماندهی سپاه محمد رسول الله(ص) خدمت کرده بود دارای تجربه های موفق فرماندهی ، با کوله باری از آگاهی و شناخت بود. این سوابق باعث شد تا فرماندهی کل سپاه حساس ترین و مهمترین موضوع درگیری منطقه‌ای یعنی حمایت از یک ضلع از اضلاع جبهه مقاومت یعنی سوریه را به او بسپارد.
سند راهبردی یا نقشه راه حضور ایران در سوریه
حاج حسین پس از ورود به سوریه و بررسی شرایط، اولین اقدام را تدوین استراتژی نظامی سیاسی فرهنگی و اقتصادی و امنیتی برای ورود به این کشور دانست . وی در این باره می‌گوید: “بنده یک سند راهبردی جامع یا همان چیزی که با آن نقشه راه می گویند در پنج حوزه ماموریتی برای خروج سوریه از این بحران نوشتم. این نقشه راه به ما نشان می داد که اگر سالها در سوریه مانده ایم باید چه کار کنیم. می دانستیم در مقابل توطئه دشمنان امت اسلامی سوریه چه نقشه هایی داریم و چه اقداماتی را باید انجام دهیم. در این سند راهبردی بیش از صد و چند اقدام را برای سوریه پیش‌بینی کرده بودیم وقت گرفتیم و آمدیم ایران و این نقشه را به سردار سلیمانی دادیم و در جلسه ای که چند ساعت طول کشید با ایشان در این باره صحبت کردیم. جلسه ما از صبح تا ۱۲ ظهر به طول انجامید. ایشان بسیار دقیق این نقشه را ملاحظه کردند و بخشهایی از آن را اصلاح نمودند و به من گفتند: من کاملاً با این سند راهبردی موافقم. از آنجا که حضرت آقا فرموده بودند تا سیاست‌های فلان محور مقاومت و سوریه تحت نظر سید حسن نصرالله باشد؛ پس ایشان طبق فرمایش حضرت آقا کلیه امور مربوط به سوریه را مدیریت می کرد. بر همین اساس حاج قاسم گفتند که این نقشه راه را ببرید و به سیدحسن نشان بدهید؛ اگر موافق بودند کار را شروع کنید. ما هم رفتیم و این سند راهبردی را به ایشان نشان دادیم و قرار شد ایشان مطالعه کنند و بعد جواب را بدهند. بعد از یک هفته به ما پیغام دادند که بیاید. ما هم از دمشق به بیروت رفتیم.آنجا به اتفاق برادرمان ابا مهدی که همان آقای زاهد و فرمانده سپاه لبنان بود به حضور سید حسن نصرالله رفتیم. این جلسه که بعد از نماز مغرب و عشاء شروع شده بود تا نماز صبح به طول انجامید و به جز نیم ساعت که برای غذا خوردن متوقف شده بود؛ یکسره ادامه پیدا کرد و برای نماز صبح پایان یافت و در آن موقع بیش از ۷۵ درصد کشور سوریه در اشغال تروریست‌ها مسلح بود و ۲۵ درصد از آن، دست حکومت مرکزی مانده بود و در حقیقت بسیار خطرناک بود و کار سوریه تقریباً تمام شده بود. یک هفته طول کشید تا این سند اصلاح شود. دوباره طی جلسه ای سند راهبردی اصلاح شده را خدمت ایشان بردیم. سید حسن بعد از چندین ساعت بحث و بررسی موافقت خود را اعلام کردند و گفتند: دولتمردان سوریه درک درستی از ماهیت این نقشه راه را ندارند. الان هم که به شدت درگیر این بحران شدند. اگر شما هم این سند با اقدامات موجود در آن را یک جا به آنها بدهید؛ آنها هم آن را بایگانی می کنند. بهتر است در چند مرحله و در هر مرحله بخشی از این اقدام را در اختیارشان بگذارید. (پایگاه خبری تحلیلی انصاف با عنوان آخرین گفتگوی منتشر شده سردار همدانی پایگاه اطلاع رسانی جوان همدان)
نمی‌توان از سیادتی که امروزه جبهه مقاومت در منطقه پیدا کرده است، سخن به میان آورد و از بزرگ‌مردی نگفت که شهید حاج‌قاسم سلیمانی درباره نقش او گفته بود: «سردار همدانی فقط یک شهید نبود، همدانی یک لشکر بود، مثل شهید بهشتی که امام (ره) فرمود یک ملت بود، او شمشیر برنده لشکر انصارالحسین (ع) بود که هر جا نظام تهدیدی داشت آن را اعزام می‌کرد، شهید همدانی نگذاشت این تعلقات دنیایی برایش هدف شود، به جای نام سردار حسین همدانی شد، «ابووهب» و به جای لشکر انصارالحسین (ع)، نام شیرین مدافعان حرم را تأسیس کرد.»
شهید همدانی چگونه ورق را به نفع مدافعان حرم برگرداند؟
سردار شهید حاج‌حسین همدانی که از فرماندهان شناخته شده دوران دفاع مقدس به شمار می‌رفت و در کنار حاج‌احمد متوسلیان، شهید محمدابراهیم همت و شهید محمود شهبازی، تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) را پایه‌گذاری کرده بود، بعد از پایان جنگ هم هیچ‌گاه از جهاد خسته نشد و همچنان برای نظام و انقلاب در موقعیت‌های خاص نقش‌آفرینی کرد.
شهید همدانی در حالی سیزدهم دی‌ماه سال ۱۳۹۰ راهی سوریه شد که خبرها از سقوط دمشق حکایت می‌کرد و تروریست‌های تکفیری با محاصره این شهر تا چند صد متری حرم حضرت زینب (س) پیش تاخته بودند و دولت سوریه هم ناتوان از مقاومت نشان می‌داد و کار را تمام شده دانسته بود، اما حاج‌حسین توانست ورق را به نفع مدافعان حرم برگرداند، آن هم در شرایطی که بشار اسد آماده بود کشورش را ترک کند.
شهید همدانی درباره آن روزها گفته بود: «روزی که تروریست‌ها کاملاً به نقطه پیروزیشان نزدیک شده بودند و حلقه محاصره کاخ ریاست‌جمهوری در دمشق نزدیک‌تر شده بود تا اینکه آخرین پیشنهاد به بشار اسد داده شد، خطاب به او گفتم: حالا که همه‌چیز تمام شده و کاخ ریاست‌جمهوری در آستانه سقوط است، شما باید این آخرین پیشنهاد ما را عملی کنید. گفتند: چه کنیم؟ گفتم: در اسلحه‌خانه‌ها را باز کنیم و مردم را با اسلحه‌های موجود در آن مسلح کنید تا خود مردم جلوی این تروریست‌ها را بگیرند. شکر خدا با این پیشنهاد موافقت کردند و همان شب با این اقدام، سوریه از سقوط حتمی نجات پیدا کرد.
با تدبیر حاج‌حسین تا قبل از شهادتش در شانزدهم مهرماه سال ۱۳۹۴، حدود ۱۰۰ هزار نفر از مردم سوریه در قالب گردان و تیپ سازماندهی شدند تا مردم این کشور، برای دفاع از میهنشان به‌پاخیزند، در این مدت نیز با تلاش‌های حبیب حرم، گروه‌های جهادی از کشورهای مختلف همچون زینبیون پاکستان، فاطمیون افغانستان، الحشدالشعبی عراق و حتی حزب‌الله سوریه تشکیل شد.
کارکرد ممتاز در دفع فتنه 88
سردار شهید حسین همدانی یکی از قدیمی‌ترین فرماندهان سپاه و از بنیانگذاران تیپ۲۷ محمدرسول‌الله(ص) است که در ایام فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 88، فرماندهی سپاه تهران بزرگ با نام پرافتخارِ «سپاه محمدرسول‌الله(ص)» را برعهده داشت؛ سپاهی که در کنترل آشوب‌ها و اغتشاشات آن سال نقشی مهم ایفا کرد.
فتنه88 نظام رابه لبه پرتگاه برد و خسارات و هزینه‌های عظیمی وارد نمود که با عنایات الهی و روشنگری‌ها و هدایت‌های ولایت‌فقیه، حضور مردم در صحنه و نقش‌آفرینی قوای نظامی و انتظامی بعد از حدود هشت ماه دفع گردید.
مرکز فتنه در تهران بود و شهید حسین همدانی نیز فرماندهی سپاه تهران را برعهده داشته و در خط مقدم دفع فتنه و گلوگاه مبارزه با فتنه‌گران قرار داشت و عملکرد ممتاز و کم‌نظیری هم در این سنگر داشت.
برخی خطوط و رئوس و راهبردهای عملکردی شهید همدانی در عرصه مقابله و دفع و رفع فتنه88 چنین است:
– کارهای سردار فوق‌العاده تخصصی و دقیق بوده و با درایت و تجربه امور را اداره می‌نمود.
– همیشه تأکید می‌کرد در مواجهه با افراد حتی اغتشاشگران حتماً اخلاق رعایت شود.
فرمانده‌ای وسط معرکه
– در اوج شلوغی‌ها شخصاً وسط معرکه حاضر می‌شد تا بداند اوضاع چگونه است. شبانه‌روزی در تمام مراحل اعتراضات و اغتشاشات در صحنه حاضر بود. خیلی وقت‌ها با موتور برای سرکشی‌ها می‌رفت. این طور نبود که در قرارگاه بنشیند و فرماندهی کند.
– دو سه شب پیش از عاشورای سال88، نظریه‌پردازان فتنه به بهانه شرکت در مراسم روضه و به اسم عزاداری سیدالشهدا(ع) میتینگ سیاسی برگزار می‌کردند. دو، سه باری سردار همدانی شخصاً برای شناسایی به آن محل آمده و سرکشی کرده بود.
– در آن مقطعی که حادثه حرمت‌شکنی عاشورا اتفاق افتاد، بشخصه در میدان حاضر بود و مانند یک رزمنده بسیجی در صحنه مهار اغتشاشات حضور میدانی داشت. روز عاشورا در خیابان‌ها حضور داشت و با موتور در خیابان‌ها گشت‌زنی می‌کرد.
– مردم را از فتنه‌گران تفکیک می‌کرد.
– روابط عمومی بسیار قوی برای ارتباط با مردم داشت و سعه‌صدر بالایی در برابر افرادی که دچار خطا و اشتباه شدند.
– مهمترین اقدامش این بود که اغتشاشگران را جداسازی کرد؛ یک عده را فریب‌خورده و یک عده را معاند خواند. نقش معاندان و کسانی که در قضیه انتخابات بازی خوردند را بسیار متفاوت می‌دانست.
– فریب‌خوردگان را باید از طریق کارهای فرهنگی و آگاه‌سازی بیدار می‌کرد لذا در سال 88 کارهای فرهنگی زیادی انجام داد. از جمله از ظرفیت روحانیون مساجد و علما استفاده کرد و کارهای فرهنگی و بصیرتی از طریق بسیج مساجد، بسیج اصناف و بازاریان انجام شد.
– در دانشگاه‌ها، مساجد و هیئت‌ها اقناع‌سازی انجام داد.
– شهید همدانی با ارشاد و گفت‌وگو بسیاری از فریب‌خوردگان فتنه88 را به مسیر انقلاب برگرداند.
– نبوغ فرماندهی‌اش در مواجهه با فتنه ۱۳۸۸ باعث شد که آشوبگران و فتنه‌انگیزان به اهداف خودشان نرسند. با به خدمت گرفتن نیروهای مقابل از جبهه فتنه‌گران، تهدید را به فرصت تبدیل کرد و با یک کار کارشناسی همراه با جمع‌آوری و طرح‌ریزی دقیق نزدیک به پنج هزار نفر از آشوبگران را آموزش داد و تربیت کرد که بعدها برخی توبه‌کنندگان فتنه۸۸ جانباز شدند و حتی به شهادت رسیدند و به امنیت کشورشان کمک کردند. امری که به خوبی میرحسین موسوی به آن آگاه است و از اینکه فرماندهان سپاه مخصوصاً شهید همدانی این تهدید را به فرصت تبدیل کردند، ناخشنود است و امروز با تهمت به فرماندهان و مدافعان حرم منفورتر و رسواتر از قبل در دادگاه اذهان عمومی می‌گردد.
– همه اقداماتش طبق مجوزهای رسمی و قانونی بود و هیچ کاری را خارج از احکام دادگستری انجام نداد. در اجرای حکم هم برایش فرقی نمی‌کرد که کسی آقازاده است یا از خانواده کیست. ده‌ها نفر از افرادی که از اصلاحات یا کارگزاران یا دوم خردادی‌ها بودند، را از زندان آزاد کرد چون حرف‌شان در حد اعتراض بود. اما آنهایی که در کف خیابان مدیریت می‌کردند و آسیب می‌زدند و خسارت وارد می‌کردند، فرق داشتند و زمینه‌ساز دستگیری و محاکمه و مجازاتشان گردید.
– از توطئه کشته‌سازی دشمن در جریان فتنه88 جلوگیری کرد.
– در اغتشاشات خیلی از بسیجی‌ها آسیب دیدند و حتی چند شهید هم از بسیجیان و مردم عادی تقدیم انقلاب اسلامی گردید. با این حال شهید همدانی به هیچ وجه اجازه استفاده از اسلحه را نداد و اعتقاد داشت همین که بچه‌های بسیجی حضور داشته باشند، فتنه‌گران حساب کار دست‌شان می‌آید.
– شهید همدانی نقش مهمی در شناسایی و پیش‌بینی حرکات فتنه‌گران داشت و مدیریت اعلایش نقش بسزایی در مهار و خاموش کردن آتش افروزی‌های جریان فتنه داشت.
از عوامل شکل‌گیری حماسه نهم دی
– یکی از عوامل شکل‌گیری حماسه نهم دی 88 و ابراز برائت مردم از فتنه‌گران پس از عاشورای همان سال، تدبیر شهید همدانی بود. اگر بینش مدبرانه، هوشمندی، بصیرت‌افزایی‌ها و صبور بودنِ سرلشکرهمدانی در فتنه 88 نبود، مشخص نبود امروز دشمن با ما چه می‌کرد.
– در یوم‌الله 9 دی که روز نمایش بصیرت و ولایت‌مداری ملت ایران بود و همه مردم به صحنه آمدند، شهید همدانی هم با خانواده به عنوان یک فرد عادی بین مردم در راهپیمایی عظیم 9 دی شرکت کرد. با این حال همه صحنه‌ها را نیز مدیریت می‌کرد.
– شهید همدانی تهران را در اوج شلوغی‌ها تحویل گرفت و ساکت و آرام و باثبات و با کمترین خسارت به مردم و جامعه تحویل داد.
تبدیل تهدید فتنه ۸۸ به فرصت
– با اقدامات روشنگرانه و افشاگرانه‌اش سبب ریزش شدید جبهه فتنه‌گران و فریب‌خوردگان شد و با ترکیبی از ایمان، اخلاص، فکر، اندیشه، خرد و قاطعیت نقش عظیمی در کنترل فتنه88 داشت و تهدید فتنه ۸۸ را به فرصت تبدیل کرد.
– در فتنه 88 با ظرافت و دقت و صلابت عمل کرد و بسیاری از توطئه‌های استکبار را در کشور خنثی ساخته و با شکست قرین نمود.
– در برابر بازی‌گردانان و رهبران فتنه شجاع و قاطع بود و اعتقاد داشت: من چندین بار گفته‌ام که رهبران فتنه مثل آقای کروبی و میرحسین اگر تبرئه بشوند حتماً خدای متعال و این‌هایی که شهید، جانباز و مجروح شده‌اند هرگز رضایت نخواهند داد. ما همه این‌ها را در یک جمعی جمع کردیم و این‌ها امضا کردند که ابداً رضایت نمی‌دهند. جوانی که پدر و مادرش یک وانت داشتند و همه چیزشان را فروختند و خرج این جوان کردند، اما الان معلول و جانباز است. بنابراین موسوی و کروبی متهمان اصلی این ماجرا هستند و حداقل مجازات برای این‌ها اعدام است. مردم ما و ما رزمنده‌ها نباید اجازه کمتر از این حکم را بدهیم. منتها مصلحت نظام این است.
