زلزلهای مهیب سوریه و ترکیه را در هم نوردید، خاک به حرکت در آمد و جانهای فراوانی در زیر آوار مدفون شدند.
بزودی اما مشخص شد زمینلرزه اصلی و پسلرزههای مهیب آن تمام ماجرا نبوده است. امدادرسانیهای نامتعارف یکی از اتفاقات خبرساز بعد از وقوع زلزله ترکیه و سوریه بود.
تبعیض در امدادرسانی به زلزلهزدگان و نادیدهگرفتن فاجعه رخ داده برای مردم سوریه آنقدر زشت و شرمآور بود که جایی باری دفاع از مسببان آن باقی نگذاشت.
همه برای کمک به ترکیه آمدند حتی بچهکشها
همزمان با استمداد ترکیه از مجامع بینالمللی و کشورهای مختلف دنیا، سیل کمکها و نیروهای امدادی به سمت مناطق زلزلهزده این کشور سرازیر شد.
در بین کشورهایی که برای کمکرسانی به ترکیه صف کشیده و دستکم در ظاهر دلسوز زلزلهزدگان این کشور بودند، گروهی از بین اعضای ارتش رژیم اشغالگر قدس نیز حضور داشتند؛ همان ارتشی که سابقهای نزدیک به یک قرن در جنایت خصوصاً در کشتار کودکان فلسطینی دارد.
تبلیغات بیش از اندازه
این گروه از ابتدا رفتارهای عجیبی از خود نشان داد. تبلیغات گسترده برای عادی جلوه دادن این سفر یکی از همین رفتارهای عجیب بود. البته ارتش ترکیه همواره متهم به وابستگی به ارتش رژیم صهیونیستی بوده است اما حضور اشغالگران قدس در قالب امدادگر آن هم در ترکیه که سودای بازآفرینی امپراطوری عثمانی و سیادت بر مسلمین دنیا را دارد، یک موضوع نامتعارف است.
یواشکیها وسط تبلیغات!
همزمان با تبلیغات پرحجم صهیونیستها درباره اعزام تیم امدادرسانی ارتش رژیم اشغالگر قدس به مناطق زلزلهزده ترکیه، تصویر تنی جند از اعضای این تیم در شبکههای اجتماعی پخش شد. البته در این تصویر، چهره تعدادی از افراد سانسور و محو شده بود.
شاید این نخستینبار در دنیا باشد که اعضای یک گروه امدادی چهرههای خود را پنهان میکنند. این اتفاق سبب شد تا گمانهزنیها درباره ماهیت تیم امدادی صهیونیستها رونق بگیرد. این گمانهها زمانی قویتر شد که تیم به اصطلاح امدادی صهیونیستها تنها چند روز در مناطق زلزلهزده باقی ماند و پس از چند عملیات نجات نمایشی، به بانه ضعف امنیت در ترکیه، از این کشور خارج شد.
خاطره ایرانی تجربه ترکیهای!
قصه جاسوسیهای صهیونیستها از دولتهای دوست و دشمن البته قصه غریبی نیست. اشغالگران قدس حتی سابقه جاسوسی از نزدیکترین دوست خود یعنی آمریکا را نیز در کارنامهشان ثبت کردهاند. با این حساب بهراحتی میتوان قبول کرد که ارتش کودککش صهیونیستها برای رضای خدا به ترکیه نرفته است.
با قبول این فرض باید به یک سئوال مهم پاسخ داد و مشخص کرد که اصولا صهیونیستها به دنبال چه به ترکیه رفتهاند؟ مگر در مناطق زلزلهزده ترکیه چه تاسیسات خاصی وباقی مانده است جز مخروبههای پرتعداد و بیشمار؟
برای پاسخ به این سئوال باید به تاریخ نهچندان دور ایران، همسایه ترکیه مراجعه کرد. همانجایی که جاسوسهای صهیونیست به بهانه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی و پایش تبعات خشکسالی، در حال ثبت جزئیترین وقایع سرزمینی و مشخصات خاک مناطق مختلف کشورمان بودند. همان مشخصاتی که میتواند با یک زلزله مهیب همچون زمینلرزه ترکیه، به صورت کامل تغییر کند.
مسیر آبهای زیرزمینی، عمق مواد مذاب در لایه های پایین خاک، دمای زمین در عمقها مختلف و دهها فاکتور دیگر میتواند با یک زلزله بزرگ زیر و رو شود. علیالقاعده در چنین شرایطی، سازمانهای اطلاعاتی خصوصاً موسواد و بقیه سازمانهای صهیونیستی ناچر هستند برای حفظ برتری اطلاعاتی خود، اقدام به جمعآوری اطلاعات تازه در کوتاهترین زمان ممکن کنند و در این بین چه مسیری مناسبتر و کمدردسرتر از ادعای امداد و کمکرسانی به مردم داغدیده ترکیه؟
لزوم هوشیاری ملل مسلمان
اگر چه بسیاری از حکومتهای مسلمان به ایجاد و تقویت ارتباط با اشغالگران قدس پرداختهاند اما این دلیل نمیشود که ملل مسلمان در این مورد ساکت بمانند.
از یاد نبریم که مطالبه برای کاهش ارتباط و قطع هرگونه تماس دیپلماتیک تنها راه برای رسیدن به امنیت در برابر رژیم صهیونیستی و عوامل آن است.