یادداشت تحلیلی؛

رضا پهلوی، ناشی‌ترین اپوزیسیون تاریخ جمهوری اسلامی

محمدامین فرج‌اللهی، فعال رسانه‌ای درباره دیدار رضا پهلوی با نتانیاهو نوشت: ناشی‌ترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی در طول تاریخ بعد از انقلاب رضا پهلوی است و این دیدار به ضرر او تمام می‌شود.

رضا پهلوی، ناشی‌ترین اپوزیسیون تاریخ جمهوری اسلامی
9366

محمدامین فرج‌اللهی، فعال رسانه‌ای درباره دیدار رضا پهلوی با نتانیاهو در یادداشتی تحلیلی نوشت: این روزها رسانه‌های ضدانقلاب دارند با آب و تاب سفر رضا پهلوی به اسرائیل را پوشش می‌دهند. واقعیت آن است که این سفر هرچند یک اقدام بی‌سابقه بود، اما بیش از آن که برای او سود داشته باشد، به زیانش است.

چهل و چند سال است که جمهوری اسلامی برپا است و گروه‌های مختلف ضدانقلاب از تروریستهای مجاهدین‌خلق و کومله و دموکرات گرفته تا طیف‌های مختلف سلطنت‌طلبان وجمهوری‌خواهان و سوسیالیست‌ها علیهش فعال هستند. اینها در تمام این چهاردهه علیرغم تفاوت نظر و مشی عملیشان، در یک خط قرمز مشترک بوده‌اند و آن «اسرائیل» است. نه اینکه با اسرائیل پیوند یا به آن تمایلی نداشته باشند، نه؛ بلکه همیشه آن را پنهان و یا انکار کرده‌اند.

آخرین موردش همین سال گذشته بود که وقتی وزارت اطلاعات اعلام کرد برخی تیم‌های کومله با هدایت موساد مشغول عملیات در ایران هستند، کومله آن را تکذیب کرد. اطلاعاتِ ایران درست بود، اما ننگ همکاری با اسرائیل آنقدر سنگین بود و هست که حتی کومله هم حاضر به اعلامش نیست. سالها پس از اولین افشاگری منافقین راجع به برنامه هسته‌ای ایران در سال ٨١ مشخص شد اطلاعات این افشاگری توسط موساد کسب شده و برای افشایش سراغ همین رضا پهلوی رفته‌اند و پس از عدم موافقتش، گزینه بعدی منافقین بوده‌اند که پذیرفته‌اند. ارتباطشان با اسرائیل هم بیش از اینها است؛ اما هنوز که هنوز است حاضر نیستند آن را علنی کنند. چرا؟ چون می‌دانند در نگاه ایرانیان، اسرائیل یعنی نماد دشمنی با مردم ایران که آرزویش شخم‌زدن ایران است، و کوچکترین انتساب به آن یک پوئن بزرگ منفی محسوب می‌شود.

تازه اینها مربوط به چهار دهه اخیر است. اسرائیل سال ١٣٢٧ شمسی تشکیل شد. یک سال بعد ایران، اسرائیل را شناسایی دوفاکتو[موقت] کرد.در سالهای بعد روابط غیررسمی ایران و اسرائیل بسیار گسترده شد، نمایندگان سیاسی در پایتخت‌ها مستقر شدند، رفت‌وآمد هنرمندان و دانشجویان برقرار شد. روابط اطلاعاتی موساد و ساواک در حیطه‌های مختلف منطقه‌ای توسعه یافت، ارتش اسرائیل و ارتش ایران در سطوح عالی با هم در تعامل قرار گرفتند. اما مسئولین ایران هیچ‌گاه جرات نکردند این رابطه را علنی و رسمی و به آن افتخار کنند. مسئولین اطلاعاتی و سیاسی عالی‌رتبه اسرائیلی به ایران آمده و با شاه هم دیدار می‌کردند، اما نه سفر و نه دیدارشان خبری نمی‌شد. شاه می‌دانست در حالی که احساسات ضد اسرائیلی در کشورهای مسلمان و مردم ایران در اوج است، ارتباط و حتی نزدیکی با اسرائیل، یک پوئن منفی بزرگ است. چیزی که فرزندش از درک آن عاجز است.