یادداشت تحلیلی

ایران چگونه توانست در ماجرای سوریه در برابر جبهه غربی و عربی بایستد؟

سید نیما موسوی تحلیلگر مسائل منطقه در یادداشتی درباره روابط ایران سوریه؛ ابقای بشار اسد را مهمترین پیروزی ژئوپلتیک از زمان قاجار تا به الان دانست.

ایران چگونه توانست در ماجرای سوریه در برابر جبهه غربی و عربی بایستد؟
8216

سید نیما موسوی نوشت: پیروزی ایران در ابقای بشار اسد در سوریه مهمترین پیروزی ژئوپلتیک ایران از آغاز دوران قاجار به این سو است. از زمان شکست ایران در برابر روسیه در عصر فتحعلیشاه که بنوعی نخستین عرصه برخورد ایران با اروپای پساانقلاب صنعتی بود تا کنون غیر از جنگ مقابل عثمانی در ۱۸۲۱، ایران در کمتر نبردی پیروز بوده است. نبرد سوریه از این لحاظ ویژه بود که ایران در برابر ائتلاف بزرگی از کشورهای غربی و عربی قرار گرفته بود و همه آنها برای نابودی نظام سوریه با یکدیگر متحد بودند. از ترکیه که پشتیبانی سیاسی و نظامی برای مخالفین سوری ایجاد میکرد تا قطر که حامی مالی پروژه بود و عربستان که پشتوانه اطلاعاتی را پای کار آورده بود؛ در کنار کشورهای غربی که کارزار جهانی و رسانه‌ای علیه بشار اسد را دنبال می‌کردند و حتی سفارتخانه سوریه را در پایتخت‌های اروپایی در اختیار معارضین قرار میدادند.

در سوی دیگر ماجرا روسیه و چین گرچه مخالف رفتن سوریه ذیل فصل هفت بودند و قطعنامه سوریه را چندین بار در شورای امنیت وتو کردند ولی روس‌ها تمایلی به ابقای بشار نداشتند؛ چنانچه لاوروف در سفری که در سال ۱۳۹۰ به تهران داشت سعی کرد که مقامات ایران را از ایده ایستادگی بر سر ابقای بشار باز دارد؛ روسیه گرچه معارض طرح ناتو و لیبیاییزه کردن سوریه بود ولی طرح بدیل روسیه الگوی یمن یعنی کناره گیری رأس قدرت و ابقای ساختار سیاسی به همراه تفویض اختیار به معاون اسد یعنی فاروق الشرع بود؛ طرحی که ملک عبدالله نیز با آن همسو بود. بعدها لوران فابیوس وزیر خارجه وقت فرانسه مدعی شد که لاوروف به او گفته است که در صورت فرار بشار اسد از سوریه، روسیه حتی حاضر به پناه دادن به او هم نیست.

ایران در چنین شرایطی نه تنها توانست در برابر جبهه غربی و عربی بایستد بلکه روسیه را نیز پای بازی سوریه آورد. هنوز هم برخی تحلیلگران روس همچون «ایگور سوشکو» معتقدند سردار سلیمانی با القای تحلیل جعلی روسیه را متقاعد کرده که پای بازی سوریه بیاید؛ در حالیکه اولویت روسیه در سال ۲۰۱۵ میبایست تمام کردن بازی اوکراین پس از بحران کریمه می‌بود. در واقع ایران بود که توانست بشار اسد را در برابر این ائتلاف جهانی نگه دارد و روسیه را بعنوان مکمل بازی خود پای کار بیاورد. از سویی در افق وسیعتر  پیروزی در سوریه با پیروزی ایران در نبرد حران در سال ۵۳ پیش از میلاد قابل مقایسه است؛ نبردی که اشکانیان توانستند شکست بزرگی بر رومیان وارد کنند؛ جنگی که از قضا در ناحیه شامات کنونی اتفاق افتاد؛ تفاوت پیروزی در حران و دهه ۲۰۱۰ این بود که ایران در سال ۵۳ پیش از میلاد ابرقدرت جهان بود ولی در دهه ۲۰۱۰ ایران ابرقدرت نبود.

متأسفانه اختلافات دولت گذشته و نیروی مسلح باعث شد تا این پیروزی بزرگ در رسانه‌های فارسی بخوبی ارزشگذاری نشود و حتی رزمندگانی که در این جنگ بزرگ حضور داشتند مورد شماتت برخی فیک‌نیوزهای تلگرامی قرار بگیرند. کار تا جایی بالا گرفت که جواد ظریف در یک تحلیل سطحی در پوشه صوتی افشا شده، نیروهای مستشاری سپاه قدس در سوریه را تلویحا پیاده نظام روسیه خواند؛ از همین‌رو معتقدم رسانه‌دانان ایرانی در فقدان یک دانشگاه پیشرو باید نقش مهمی برای تبیین صحیح مسئله سوریه داشته باشند.