نقدی بر اظهارات عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب
تفکرات خطرناک یک روزنامهنگار!
ادعای دروغ عباس عبدی در توئیتر با هدف بیاهمیت نشان دادن متروپل در نگاه حاکمیت و حامیان حکومت است. این ادعا میتواند یک دوقطبی ایجاد کند.
کبری آسوپار، خبرنگار درمورد توئیتهایی یکی از روزنامهنگاران اصلاحطلب در کانال تلگرامیاش نوشت: عباس عبدی معتقد است که اصولگرایان تا قبل از پیام رهبر انقلاب، در مورد متروپل سکوت کرده بودند. او در توییتی، با نام بردن از گروهی که آنان را «نواصولگرایان» نامیده، نوشته که آنها «از زمان فروپاشی متروپل تا بیانیه رهبری که چند روز طول کشید، درباره ماجرا ساکت بودند» او حتی مدعی شده که اعلام عزای عمومی هم منوط به پیام رهبری بوده و پس از پیام رهبری، «یک باره» آمدند و «عزای عمومی» هم اعلام کردند. او در بخشی از یک توییت دیگرش هم گفته که «طرفداران حکومت در ریزش متروپل همدردی نکردند تا اینکه رهبری اطلاعیه دادند»
عبدی در این دو توییت دو نتیجه در مورد حامیان حکومت و به قول خودش نواصولگرایان میگیرد:
اول آنکه طرفداران حکومت و یا به تعبیر دیگری از او، «پیروان» با دیدگاههای رهبری بیگانه هستند.
دوم آنکه نواصولگرایان قادر به تفکر مستقل نیستند و کسی باید دست آنها بگیرد.
ممکن است منظور او از نواصولگرایان، دولت سید ابراهیم رئیسی باشد. زیرا به اعلام عزای عمومی اشاره کرده که اقدام دولت بوده است.
طبیعیست که در روز اول نمیتوان عزای عمومی اعلام کرد وقتی هنوز امیدواری منطقی نسبت به زنده ماندن کسانی که زیر آوار ماندهاند، وجود دارد. تصور کنید مادری، همسری، پدری، فرزندی بیرون از متروپل منتظر زنده بیرون آوردن عزیز خود است و رهبری و حکومت و دولت اعلام عزای عمومی و مرگ کنند، چه حسی خواهد داشت؟ آیا حاکمیت متهم به تعجیل در اعلام وضعیت افراد زیر آوار مانده و یا سرپوش گذاشتن بر فاجعه نمیشد؟
از سویی، آیا تا قبل از بیانیه رهبری، دولت در سکوت بود؟ مگر وزیر کشور دولت همین نواصولگرایان از روز اول در محل حادثه حاضر نبود؟ مگر چند روز پس از حادثه، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده به دیدار خانواده حادثه دیدگان نرفت؟ رسانههای دولت هم که تیترهای اصلیشان برای حادثه متروپل بوده است، و همه اینها هم قبل از اطلاعیه رهبری بوده، آیا عباس عبدی ندیده است یا نخواسته ببیند؟ مگر میشود یک روزنامه نگار قدیمی بدون رصد اخبار، نظریه و تحلیل بنویسد؟
و اما طرفداران حکومت بطور عام و نه فقط دولتیها که عبدی آنان را متهم میکند که تا قبل از اطلاعیه رهبری با متروپل همدردی نکردهاند، چه کسانی هستند؟ طلبههای کمک کننده به امدادگران متروپل، خبرنگاران تسنیم و فرهیختگان و … که در محل حادثه حاضر بوده و اطلاع رسانی کردند، همگی مخالفان حکومت بودند؟ روزنامههای جوان و رسالت و کیهان و وطن امروز و فرهیختگان و صبح نو که همگی تیترهای اصلی صفحه یک خود را در روزهایی متعدد و قبل از پیام رهبری، به متروپل آبادان اختصاص دادند، مخالف حکومت محسوب میشوند؟
فعالان فضای مجازی و فعالین رسانهای حامی حکومت هم که در صفحات اجتماعی خود فراتر از همدردی با متروپل، خواستار مجازات اشد مقصران حادثه بودند، به چشم عبدی نیامدند؟ صداوسیمای حکومت هم که مطابق وظیفه، در اختیار حادثه متروپل بود. دیگر برای همدردی باید چه کرد؟
آنچه از بطن ادعای دروغ عبدی درمیآید، بی اهمیت نشان دادن متروپل در نگاه حاکمیت و حامیان حکومت است. این ادعا میتواند یک دوقطبی ایجاد کند. حامیان حکومت و کل حاکمیت یک قطب، و آسیب دیدگان متروپل یک قطب. ایجاد این دوقطبی میتواند خشم و غم آسیب دیدگان حادثه را افزون کند و عزاداری را به خشمی خیابانی تبدیل کند. این خشم خیابانی چه سودی برای عبدی دارد؟
او حتی تلاش میکند پیروان رهبری و رهبر را هم دو قطب نشان دهد و بین آنها هم فاصله بیاندازد.
دوقطبی سازی را پیش از این هم، عبدی در همین حادثه پی گرفته بود. او با «جشن» نامیدن گردهمایی خانوادگی «سلام فرمانده» و حتی با کنار هم قرار دادن تصاویر عزاداران در آبادان و حاضران در آن گردهمایی، تلاش کرد مردم را هم مقابل همدیگر قرار دهد. این دوپاره کردنهای اصلاحطلبانه اگر منتج به هدف اصلی شود، جامعه را به فروپاشی کامل میرساند. برای همین است که باید متوجه خطرناکی تفکری که با دوقطبی سازی حتی از مسیر دروغ، سیاستورزی میکند، بود.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.