یادداشت تحلیلی از کارشناس امنیتی

در فاز استمرار اجباری آشوب هستیم/ دشمن دارد سرمایه‌های بیست و سی ساله خود را می‌سوزاند/ نظام می‌داند که باید شهید بدهند اما کسی نباید کشته شود

مهدی محمدی نوشت: از منظر امنیتی در فاز ‘استمرار اجباری آشوب’ هستیم. طرف طراح، در حال سوزاندن دسترسی ها و سرمایه های بیست و گاهی سی ساله خود است، فقط برای اینکه بتواند آشوب را ولو یک روز بیشتر کش بدهد.

در فاز استمرار اجباری آشوب هستیم/ دشمن دارد سرمایه‌های بیست و سی ساله خود را می‌سوزاند/ نظام می‌داند که باید شهید بدهند اما کسی نباید کشته شود
28779

مهدی محمدی،‌ مشاور رئیس مجلس در امور راهبردی در رشته توییتی نوشت: اجازه بدهید یک مرور بکنیم. از منظر امنیتی در فاز ‘استمرار اجباری آشوب’ هستیم. طرف طراح، در حال سوزاندن دسترسی ها و سرمایه های بیست و گاهی سی ساله خود  است، فقط برای اینکه بتواند آشوب را ولو یک روز بیشتر کش بدهد.

در شریف یک شبکه حداقل دو سه ساله خرج شد. در اوین شبکه بیش از ده ساله خود را سوزاندند. عبدالحمید در بلوچستان سرمایه ۳۰ ساله است. ولی برایشان مهم نیست. دسترسی ها را می سوزانند و شبکه ها را قربانی می کنند چون کابوسی بدتر از خاموش شدن شعله آشوب برایشان قابل تصور نیست.

قبلا نوشتم که موساد در هفته های اول موقعیت جامعه ایران را انقلابی ارزیابی کرده بود. اکنون کمی ارزیابی را تصحیح کرده. می گویند ایران در آغاز شکل گیری وضعیت انقلابی است. بیش از یک هفته است به بی بی سی و ایران اینترنشال ابلاغ شده به مردم القا کنید انقلاب چند سال طول می کشد!

طراحی این است که مستقل از هزینه، خیابان فعال بماند. تنها راه تحقق این هدف برای طرف طراح، وارد کردن نظام به چرخه خشونت افزایشی است.این بازی را جمهوری اسلامی از همان ساعت نخست فهمید. به همین دلیل تا امروز سیستم در مقابل سنگین ترین فشارها برای برخورد شدیدتر مقاومت کرده.

فقط در همین دو روز ۷ نیروی نظامی و امنیتی به شهادت رسیده اند. استفاده از ظرفیت انتظامی در خیابان صرفا در حد پراکندن تجمعات برای جلوگیری از رخ دادن فجایع امنیتی است. استعداد امنیتی اصلی کلافه است که تا کی باید صبر کند.

از حیث تکنیکی و تاکتیکی شاید نقدهای جدی به مهارت های ضد اغتشاش وارد باشد اما از جهت راهبردی، نظام عمدا به سمت سرکوب حرکت نکرده و نخواهد کرد. تصمیم گیران می دانند که باید شهید بدهند اما کسی نباید کشته شود.

برای مردانی که کالجبل الراسخ، چهل سال جنگیده اند خیلی سخت است. ولی خب این جنگ را هم باید بجنگند و این یکی قانون خودش را دارد.

در این روزها من از نزدیک دیده ام ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحث های بسیار پر حرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود. می دانند و‌می دانیم بدون یک برنامه اجتماعی، تدبیر امنیتی عقیم می ماند.

از حیث شناختی هم دقیقا با یک فیلم کارگردانی شده مواجهیم. در واقع خبری نیست. آشوب درست و درمانی هم نیست چه رسد به انقلاب‌. صحنه هایی در خیابان خلق می شود فقط برای اینکه ویدئوهایی از آن وایرال شود. طرف طراح امیدوار است نهایتا مردم تصمیم بگیرند بازیگر این تئاتر بشوند.

منتها مردم فقط موبایل که نمی بینند. خیابان هم می روند و مشاهده شکاف عمیق میان نهاده شناختی و داده فیزیکی، به آنها می گوید یک جای این کار می لنگد. حتی معترضان بسیار رادیکال، اکنون کمتر آشوب می کنند.

شیوه فعلی، طرف طراح را ناگزیر به سمت خشونت بیشتر خواهد بود. چاره ای ندارد. انقلاب که نشده، ولی زخم باید زده شود. ضمن اینکه ویدئو لازم دارند و ماشین تحریک مردم، بیکار بماند می میرد. همچنان امیدوارند سیستم یک جا کنترلش را از دست بدهد و احساساتی شود. اما نخواهد شد.

پیام رهبر انقلاب برای شهدای شاه چراغ یا تصمیم شورای تامین سیستان درباره فرماندهی انتظامی زاهدان را ببینید. دل، گرم،  ولی ذهن، سرد است.

نهایتا طرف طراح می داند ایران ایستادن و تماشا کردن یا خوردن و پاسخ ندادن بلد نیست. یک جایی معادله، منطقه ای و بلکه جهانی خواهد شد. در نقطه ای از مسیر قرار نداریم که بتوان به عقب برگشت.