باخت بزرگ اپوزیسیون

آنچه از اواخر شهریور ۱۴۰۱ در کشور شروع شد، صف‌آرایی تمام‌عیار اپوزیسیون و حامیانش در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران بود، برای خودشان روشن است که در عمل شکست خورده‌اند اما ابعاد این شکست چیست؟

باخت بزرگ اپوزیسیون
27914

 علیرضا کریمی در یادداشتی درباره شکست دشمنان جمهوری اسلامی ایران نوشت: آنچه از اواخر شهریور ۱۴۰۱ در کشور شروع شد، صف‌آرایی تمام‌عیار اپوزیسیون و حامیانش در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران بود، برای خودشان روشن است که در عمل شکست خورده‌اند اما ابعاد این شکست چیست؟

 سوزاندن شبکه‌ها، از خبرنگار گرفته تا دانشجو، شکست توهم‌سازی مجازی، ناتوانی در همراه‌سازی اکثریت در کف خیابان و قلیل ماندن، سوختن شبکه سلبریتی‌ها و … برخی از ابعاد شکست آنهاست اما مهمترین نیست. اپوزیسیون با تمام توان به‌میدان آمد، سعودی اینترنشنال خود را درید و بی‌بی‌سی فارسی چهره وسط‌باز را کنار گذاشت، همه و همه اثر نداشت و یک اتفاق بسیار مهم افتاد. اتفاق مهم آن بود که چهره‌ای که ضدانقلاب در سال‌های متمادی قصد داشت برای خود برسازد تنها در چهل و چند روز چون برف در آفتاب تموز آب شد و به فنا رفت. چهره‌ای که اپوزیسیون دوست داشت از خود ارائه دهد، چهره‌ای دموکرات، روادار، حامی اکثریت و احترام‌نهنده به اقلیت بود که منافع ایران برایش مهم است و ملی‌گراست. اما در عمل چه از خود نشان داد؟

 اولا نشان داد که هیچ احترامی برای خواست مردم قایل نیست و هر صدای مخالفی را سرکوب می‌کند. نشان داد مذهبی بودن از نظرش جرم است آن هم در ایرانی که هنوز اکثریت علقه‌های مذهبی دارند.

 ثانیا نشان داد که رواداریش در حد عدم تحمل چادر و عمامه است و خشونت‌هایی از خود بروز داد که کمتر کسی دیده بود. نخبه‌اش فحاش از آب درآمد و فحش سلاحش!

 ثالثا نشان داد نه‌تنها ملی‌گرا نیست بلکه تجزیه‌طلبان را به‌رسمیت می‌شناسد. منافع ملی برایش شوخی است چون منفعتی فراتر از تمامیت ارضی نیست.

 رابعا اثبات کرد که دروغ‌گوست و پشت هم دروغ‌هایش اثبات شد، نشان داد توهم می‌کارد و اباطیل درو می‌کند. واقعیت را تا حد فضای مجازی فروکاست.

 خامسا ثابت کرد که به خارج از ایران وابسته است و استقلال کشور را به منفعت خویش می‌فروشد. ریشه در جامعه ایرانی ندارد، ریشه‌اش در جامعه بین‌المللی مدعای غرب است.

 سادسا زندگی را بر مردم سخت کرد، آرامششان را گرفت، مغازه‌هایشان را به‌زور تعطیل کرد و مخالف را تهدید کرد. نیامده به قدرت، زهر در کام مردمان ریخت.

 سابعا، از همه مهم‌تر نشان داد که امنیت مردم برایش مهم نیست، حتی با داعش همنوا شد و فاجعه شیراز را توجیه کرد. نیامده پای تروریسم به کشور گشود.

 

 خیالتان تخت، اکثریت جامعه ایران دیگر لنگه دمپایی پاره هم دست این جماعت نخواهد داد، چه رسد به حکومت!