بنیاد «فارابی» زیر ذره‌بین

برای آنکه عملکرد فارابی زمان زین‌العابدین را بررسی کنیم، بهترین زمان، جشنواره فجر چهل‌ودوم بود؛ جشنواره‌ای که در آن فارابی با 12 فیلم وارد شد و توانست با «صبح اعدام» برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، با «پروین» برنده بهترین بازیگر زن و آپاراتچی‌اش جایزه ویژه هیئت‌داوران را برنده شود. البته فیلم‌های دیگری هم در فجر چهل‌ودوم بودند که در اکران توفیقاتی به‌دست آوردند، مثالش هم فروش 13 میلیاردی «قلب رقه» و فروش 10 میلیاردی «آسمان غرب» است.

بنیاد «فارابی» زیر ذره‌بین
211111

به گزارش جهت پرس؛ شنبه 17 تیرماه سال گذشته وقتی در جلسه هیئت‌امنای فارابی، قرار شد مجید زین‌العابدین برای سامان دادن به بنیاد سینمایی فارابی بیاید. «به موجب این حکم به سمت مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی منصوب می‌شوید.» وقتی زین‌العابدین کلمه‌به‌کلمه این حکم را می‌خواند، می‌دانست مهم‌ترین و شاید پرمخاطره‌ترین مسئولیت خود را قبول می‌کند. حکمی که پذیرش آن به معنی ورود به یکی از چند قطب دولتی تولیدات سینمایی در کشور بود. در حکم زین‌العابدین آمده بود: «امید است با تلاش جنابعالی شاهد شکوفایی بیش از پیش سینمای «ملی» جمهوری اسلامی ایران باشیم.» کلمه و لفظ ملی مشخصاً حدود مسئولیت فارابی را مشخص کرد. حالا فارابی مانده بود و هزاران کار نکرده. البته تنها گره کار فارابی این نبود، زین‌العابدین به‌عنوان یک مدیر تلویزیونی وارد فضای متفاوتی شده بود که روزبه‌روز گران‌تر می‌شد.

مدیر ضرغامی به فارابی می‌رود
زین‌العابدین در اواخر دوران ضرغامی مدیر شبکه سه شد و چهارسال بعد از عبدالعلی علی‌عسگری حکم نشستن روی صندلی مدیریت شبکه پنج را گرفت. داستان در اینجا متوقف نشد و علی‌عسگری در سال 1397 مدیر اولین شبکه تلویزیون یعنی شبکه یک شد. چرخش زین‌العابدین در این سال‌ها او را میان اهالی فرهنگ  چهره‌ای شناخته‌شده کرده است؛ چهره‌ای که توانسته بود نامش را میان طیف اصولگرا به‌عنوان یکی از مدیران کارآمد فرهنگی جا بیندازد، حتی اگر نظر اصولگرا‌ها را هم حذف کنیم، زین‌العابدین بین ا‌هالی فرهنگ به یک صفت شناخته می‌شود؛ «مدیری شفاف».
زین‌العابدین چه در زمان مدیریتش در بنیاد رودکی در سال 1401 و چه در زمان انتصابش به‌عنوان مدیر فارابی در سال 1403 پایبند به منتشر کردن گزارش مالی بوده. از انتشار گزارش مالی بنیاد رودکی در اسفند 1401 تا انتشار گزارش مالی فارابی در تیرماه 1403 و البته انتشار گزارش سه سال عملکرد در آبان‌ماه 1403. حالا این گزارش‌ها در فارابی چه اهمیتی دارند؟ مدیران این بنیاد از سال‌ 1400 تا تیرماه 1402 عملاً هیچ گزارشی را در دسترس عموم قرار ندادند. تجربه نشان داده مدیریت پشت‌ در‌های بسته نتیجه‌ای جز تولید ابهامات، شایعات و حتی ضرر و زیان‌های کلان ندارد؛ ضرر‌هایی که در خوشبینانه‌ترین حالت به فساد منتهی نمی‌شوند. فضایی که در آن شفافیت نباشد عملاً بازوی نقد را هم فلج می‌کند اما در دوران فارابی زین‌العابدین عملاً ماجرا تغییر کرد. نقد‌های پس از 1402 دیگر پرسش‌هایی از گمانه‌زنی‌ها نبود، حالا می‌شد با عدد و رقم درباره عملکرد فیلم‌های فارابی بحث کرد. «فرهیختگان» در گزارش‌های مختلف با توجه به عملکردهای منتشر شده فارابی؛  نقد‌هایی را  منتشر کرد. این درحالی است که اگر با دست‌فرمان متقدمان پیش می‌رفتیم برای آنکه به اعداد و ارقام اصلی فیلم‌ها و قرارداد‌ها برسیم باید از درز‌ها و پستو‌ها اعدادی را درمی‌آوردیم.

حالا وقت نقد است
زین‌العابدین اولین اقدامش در فارابی شروع به کاهش هزینه‌ها کرد یا به‌قول خودش به «چابک‌سازی» روی آورد اما چابک‌سازی مدنظر زین‌العابدین نیاز به زمانی سه‌ماهه داشت. او در حوالی جشنواره فیلم کودک‌ونوجوان سال 1402، با لحنی ضربی در پاسخ به سؤالی که از برنامه‌های او می‌پرسید: «سلوک مدیریتی من کار و کار و کار است. کار کردن در سینما زمان می‌خواهد گاهی اوقات می‌خواهیم زود به نتیجه برسیم و زود به نتیجه رسیدن کار پایدار نیست. باید کار سطحی کرد و من از کار سطحی پرهیز می‌کنم. باید صبور باشیم و کار ریشه‌ای انجام دهیم. نباید سه‌ماهه به نتیجه برسیم. منتقد باید صریح نقد کند اما صبر هم داشته باشند و از مدیری بعد از سه ماه نتیجه ۱۰ ساله طلب نکند.»
می‌توان گفت برای آنکه عملکرد فارابی زمان زین‌العابدین را بررسی کنیم، بهترین زمان، جشنواره فجر چهل‌ودوم بود؛ جشنواره‌ای که در آن فارابی با 12 فیلم وارد شد و توانست با «صبح اعدام» برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، با «پروین» برنده بهترین بازیگر زن و آپاراتچی‌اش جایزه ویژه هیئت‌داوران را برنده شود. البته فیلم‌های دیگری هم در فجر چهل‌ودوم بودند که در اکران توفیقاتی به‌دست آوردند، مثالش هم فروش 13 میلیاردی «قلب رقه» و فروش 10 میلیاردی «آسمان غرب» است.

توجه ویژه به کودک‌ونوجوان 
برای آنکه به‌صورت دقیق‌تر عملکرد زین‌العابدین را بررسی کنیم، بهتر است عملکرد این سازمان را در سال 1403 مورد بررسی قرار دهیم؛ عملکردی که حاصل آن حدود 22 فیلم می‌شود که البته این تعداد تا سال اواخر تیر سال 1403 است. نکته جالب‌توجه اینجاست که از بین این 22 فیلم که قرارداد‌های فیلمنامه یا خرید حقوق آن با فارابی بسته شده است، یک‌سوم آن از فیلم‌های کودک‌ونوجوان است. این رویکرد زین‌العابدین حتی در مصاحبه‌های او هم نمود پیدا می‌کند و عمده مصاحبه‌هایش در حوزه کودک‌ونوجوان است. زین‌العابدین در یکی از مصاحبه‌هایش مطالبی را مطرح می‌کند که نشان از همین رویکرد دارد: «حقیقتاً فیلم‌های کودک نیازمند حمایتند. ما نیازمند احیای فیلم کودک‌ونوجوانیم. تعداد تولید ما در سینمای کودک‌ونوجوان کم است و ما دچار اختلال و کسری تولید شدیم. مقدورات و امکانات ما کم است. این اشکال در دوره پساکرونا بیشتر شد. من از اقدام هیجانی برای تولید پرهیز می‌کنم. برای جشنواره نباید فیلم‌تولید کنیم و باید برای احیای سینمای کودک فیلم داشته باشیم.»
توجه به سینمای کودک‌ونوجوان حتی در هشت فیلم فارابی برای سال 1403 هم نمود پیدا می‌کند. از میان این فیلم‌ها دو فیلم مستندند و از میان 6 فیلم دیگر سه فیلمش در مخالفان ژانر کودک‌ونوجوان قرار دارد. نگاه و توجه زین‌العابدین به سینمای کودک‌ونوجوان با آنکه بسیار قابل‌تأمل است، اما این نکته شایان‌توجه است که تنها ساخت یک فیلم برای بررسی عملکرد یک سازمان یا بنیاد سینمایی کافی نیست.

صاحب اثر فقط فیلم نمی‌سازد
از نقد‌ها و نکاتی که همیشه به مدیریت سینمایی سازمان‌های حاکمیتی و شبه‌حاکمیتی مثل اوج، فارابی، حوزه هنری و… وارد می‌کنند، مسأله رهاسازی فیلم‌ها بعد از اکران است. تفکری که در سال‌های اخیر میان فیلمسازانی که آثارشان را با این سازمان‌ها ساخته‌اند جاری‌شده، این موضوع است که مالکیت یک اثر به معنای تنها پرداخت مبالغی برای ساخت اثر است و اکران آن فقط در جشنواره‌ها.
اینکه بخواهیم فیلم‌ها را برای جشنواره‌ها بسازیم تا در آینده دستاوردی ملموس در لیست اقداماتمان داشته باشیم هم از نفس سینما به دور است و هم موضوع برگشت سرمایه در فیلم‌ها عملاً از حیث موضوعیت خارج می‌شود. این وضعیت باعث شده بسیاری از فیلم‌های باکیفیت سازمان‌های حاکمیتی در جریان اکران نتوانند خودی نشان دهند. در دوران زین‌العابدین با آنکه نمایش‌ها و اکران‌ها قدرت بیشتری گرفت اما باز هم برخی فیلم‌های فارابی در صف اکران باقی ماندند. مثال بارز این موضوع هم در اکران فیلم «شماره 10» اتفاق افتاد. شماره 10 با وجود اقبال‌ها در جشنواره فجر اما در اکران نتوانست مورد اقبال مردم قرار بگیرد. تعداد کم سالن‌ها و سانس‌های اختصاص‌یافته برای شماره 10 باعث شد مالکیت این اثر به تلویزیون فروخته شود و نوروز 1403، شماره 10 به تلویزیون بیاید. با این حال تجربه شماره 10 و فیلم‌های اینچنینی باعث شد زین‌العابدین در سال‌های اخیر این تجربه را دیگر در فیلم‌هایی چون قلب رقه تکرار نکند. قلب رقه با فروشی 14 میلیاردی توانست اتفاق متفاوتی در سینمای ایران باشد؛ اثری که روی موضوعی تازه دست گذاشته بود و با استفاده از همین مسئله توانست یکی از فیلم‌های متفاوت سینمای مقاومت باشد. روز‌های تلخی که در ابتدای دوران مدیریت زین‌العابدین افتاد به‌مرور باعث شد بنیاد رویکردی تازه را در 6 ماه اول سال 1403 دنبال کند. رویکردی که هم در تنوع ژانر خود را نشان دهد و هم در اکران و پخش با قدرت بیشتری عمل کند.
برای آنکه بتوانیم از زبان سینمایی‌ها هم مطالبی را درباره عملکرد او جمع کنیم، 30 تماس با اسامی مختلف گرفتیم؛ محمدرضا شریفی‌نیا، داریوش یاری، محمدرضا ورزی، بهروز افخمی، علیرضا خمسه، مستانه مهاجر، رسول صدرعاملی، محمدرضا عرب، سعید الهی، شبنم مقدمی، پوران درخشنده، مهدی فرجی، محسن مهاجرانی، مجید شاه‌حسینی، حسین کرمی، آرش معیریان، بهروز مفید، محمدرضا شفیعی، داریوش ارجمند، محمد باشه‌آهنگر، مسعود جعفری‌جوزانی، کیانوش عیاری، سیدجواد هاشمی، حسین نمازی، منوچهر شاهسواری، احمدرضا درویش، مرضیه برومند، علی دهکردی، محمدحسین لطیفی و احمدرضا معتمدی ازجمله این افراد بودند اما یا به تلفن‌هایشان پاسخ ندادند یا اینکه نخواستند در این خصوص صحبت کنند.

با این تفاصیل دوران مدیریت زین‌العابدین به پایان رسید و سیدمهدی سجادی به‌عنوان سرپرست این بنیاد انتخاب شده است. کسی که خزانه‌داری فارابی را از سال 1397 برعهده داشته است. باید دید سجادی تا چه اندازه به نگاه زین‌العابدین نزدیک می‌شود. رویکرد زین‌العابدین در این 17 ماه توجه به تنوع ژانر، توجه به سینمای کودک‌ونوجوان و کم‌خرج شدن آثار فارابی بود. او بنیاد فارابی را در مسیر تولید نگاه داشت؛ اقدامی که مدیر بعدی هم باید در دستور کار قرار بدهد.