جای خالی آموزش در پذیرش تنوع فرهنگی / فرهنگ‌سازیِ زوری جوابگو نیست!

«تنوع فرهنگی» یکی از مهم‌ترین مسائلی است که پس از گسترش استفاده از فضای مجازی، افراد در زیست روزمره خود بیش از گذشته با آن مواجه می‌شوند. دیدن نوع خاصی از شادی یا عزاداری، وجود یک رسم خاص، نوعی از گویش در یک منطقه و… همگی در سایه این «تنوع فرهنگی» پدید آمده است؛ موضوعی که البته تنها آشنایی با آن کافی نیست و لازم است تا افراد مهارتِ گفت‌وگو برای زندگی مسالمت‌آمیز با وجود تفاوت‌ها را نیز بیاموزند. روندی که با توجه به وجود قومیت‌های مختلف در کشور ما از اهمیت بالایی برخوردار است.

جای خالی آموزش در پذیرش تنوع فرهنگی / فرهنگ‌سازیِ زوری جوابگو نیست!
209232

در این زمینه به گزارش جهت پرس؛ محمد رحیمی _ جامعه‌شناس و استاد دانشگاه _ درباره مفهوم «تنوع فرهنگی» معتقد است که در ساختارهای اجتماعی _ فرهنگی جامعه ما تا حدودی مسأله تنوع فرهنگی و گفت‌وگو به رسمیت شناخته‌ شده است واما این به رسمیت شناخته شدن باید از سطح انتزاع و قانون به واقعیت نزدیک شود.

او به ذکر مثالی پرداخته و توضیح می‌دهد: به عنوان مثال اصل ۱۵ قانون اساسی به لحاظ تنوع زبانی، مسأله تحصیل به زبان‌های محلی و قومی را به رسمیت شناخته است، اما در واقعیت برخی کاستی‌ها در این زمینه وجود دارد.

رحیمی ادامه می‌دهد: چنانچه بخواهیم گفت‌وگوی بین فرهنگ‌ها را در جامعه از حالت نمادین خارج و به سطح کنش‌های روزمره سوق دهیم، باید حوزه‌های عمومی بحث و گفت‌وگوهای اجتماعی را فعال کنیم.

جای خالی آموزش در پذیرش تنوع فرهنگی

او با اشاره به اینکه افراد در خانواده، نظام آموزشی و آموزش عالی، رسانه‌ها و… مفهوم گفت‌وگو بر سر تنوع فرهنگی را به درستی آموزش ندیده‌اند، می‌گوید: زمانی که والدین خودشان تنوع فرهنگ‌ها را به رسمیت نشناسند و نحوه مواجهه درست فرزندانشان را با فرهنگ‌ها و قومیت‌های دیگر آموزش ندهند، زمانی‌که در سیستم آموزشی امکانات آموزشی برابر نباشد یا در نظام آموزش عالی گفت‌وگو بین قومیت‌ها و امکان نقد ساختارها آسان نباشد، نمی‌توان به نهادینه شدن گفت‌وگو و تعامل فرهنگ‌ها امیدوار بود.

رحیمی با بیان اینکه در امر آموزشِ تنوع فرهنگی، نقش رسانه‌های اجتماعی را کمتر مورد توجه قرار داده‌ایم، تصریح می‌کند: رسانه‌های اجتماعی نقش مهمی در نهادینه کردن گفت‌وگو و تعامل بین فرهنگ‌ها دارند، اما زمانی که این رسانه‌ها عامدانه یا غیر عامدانه به جای وفاق و همدلی، به تنش‌های قومی دامن می‌زنند، نمی‌توان همگرایی و تعامل بین فرهنگ‌ها را انتظار داشت.

مسائل فرهنگی را نمی‌توان با زور به مردم تحمیل کرد. مسئله فرهنگی را باید با ابزارهای فرهنگی پیاده‌سازی کرد. نقش حاکمیت در زیستِ مسالمت‌آمیز قومیت‌ها، باید نقش تسهیلگری باشد نه مداخله. هر گونه مداخله در این امر، زمینه تنش‌ها و شکاف‌های قومیتی را فراهم می‌سازد

نقش حاکمیت در بهبود گفت‌وگوی فرهنگ‌ها

او حاکمیت و آموزش را دو بازوی مهم در امر پذیرش تنوع فرهنگی می‌داند و معتقد است: حاکمیت باید مسئله تنوع فرهنگی و قومیتی را در سیاست‌گذاری‌های کلان مورد توجه جدی قرار دهد، به طوری‌که افراد از هر طبقه و گروه اجتماعی، احساس بی‌عدالتی و بی‌قدرتی اجتماعی نداشته باشند. یعنی احساس کنند حاکمیت نگاه برابری به حقوق گروه‌های جنسیتی، زبانی، قومی، دینی و… دارد و فارغ از هر گونه دسته‌بندی اجتماعی امکانات برابری برای زیست مسالمت آمیز را دارند.

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: از سوی دیگر آموزش رکن مهمی در نهادینه‌سازی گفت‌وگوی بین فرهنگ‌هاست. ما برای اینکه بتوانیم تنوع فرهنگی را در جامعه کانالیزه کنیم، ناگزیریم سراغ نهادهای آموزشی برویم و در این زمینه باید از تجارب جهانی استفاده کنیم.

فرهنگ‌سازیِ زوری جوابگو نیست!

او درعین حال با تاکید بر اینکه مسائل فرهنگی را نمی‌توان با زور به مردم تحمیل کرد، بیان می‌کند: مسئله فرهنگی را باید با ابزارهای فرهنگی پیاده‌سازی کرد. نقش حاکمیت در زیستِ مسالمت‌آمیز قومیت‌ها، باید نقش تسهیلگری باشد نه مداخله. هر گونه مداخله در این امر، زمینه تنش‌ها و شکاف‌های قومیتی را فراهم می‌سازد.

رحیمی درخصوص راهکارهای ارتقای همزیستی باوجود تنوع فرهنگی در سایه وجود قومیت‌های مختلف، توضیح می‌دهد: گروه‌های قومی زمانی که احساس کنند مورد توجه هستند و به اصطلاح دیده می‌شوند و احساس تبعیض نداشته باشند، همزیستی مسالمت آمیزی خواهند داشت.

نقش قاﻧﻮن در ﻫﻤﺰیستی مسالمت‌آمیز گروه‌های قومی

او با تاکید بر اینکه قاﻧﻮن در ﻫﻤﺰیستی مسالمت‌آمیز گروه‌های قومی ﻧﻘﺶ ﭘﺮ رنگی دارد، تصریح می‌کند: ﺑﺎ ﻧﮕﺎهی اﺟﻤﺎلی ﺑﻪ ﻣﻘﺪﻣﻪ و اﺻﻮل ﻣﺘﻌﺪد ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎسی ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼمی اﻳﺮان، ﺑﻪ‌وﻳﮋه اﺻﻞ ﺳﻮم میﺗﻮان درﻳﺎﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﻴﭻﮔﻮﻧﻪ ﺗﻔﺎوتی وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﻬﺮوﻧﺪان اﻳﺮانی در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻗﺎﻧﻮن ﻳﻜﺴﺎن هستند. بنابراین هر چقدر گروه‌های قومی احساس کنند در جامعه حاکمیت قانون برقرار است، زیست مسالمت آمیز خواهند داشت.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: از سوی دیگر دولت‌های موفق، موفقیت خود در حفظ انسجام را مدیون عدم دخالت بیش از حد در سطوح محلی و به‌ویژه رساندن دخالت‌های فرهنگیِ الزام‌آور در زمینه‌هایی چون زبان، آداب و رسوم و مذهب می‌دانند. ﭘﺮﻫﻴﺰ ﺍﺯ ﺗﺒﻌﻴﺾ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﺻﺖ‌ﻫﺎﻯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺳﻰ ﺗﻤﺎﻣﻰ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ تحصیل، ﺷﻐﻞ، ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺭﻓﺎﻫﻰ ﻭ ﺗﺴﺎﻭﻯ ﺩﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯﺍﺕ ﻣﺎﺩﻯ، می‌تواند در همگرایی اقوام نقش مهمی داشته باشد.

تاثیر جوک‌های قومیتی در شکاف اجتماعی 

او درباره تاثیر جوک‌ها و شوخی‌های قومیتی در پذیرش تنوع فرهنگی نیز می‌گوید: شوخی‌های قومیتی در قالب تحقیر فرهنگی و قومیتی در هر جامعه‌ای، ارتباط تنگاتنگی با سطوح توسعه فرهنگی آن جامعه دارد. هرچقدر جوامع به لحاظ فرهنگی توسعه‌یافته باشند، در آن شاهد گفت‌وگو و تعامل مسالمت‌آمیز قومیت‌ها هستیم و در مقابل هرچقدر جوامع به لحاظ فرهنگی کمتر توسعه یافته باشند، نزاع و کشمکش‌های قومیتی و تحقیر قومیت‌ها در قالب طنز نمود خواهد داشت.

رحیمی در پایان تاکید می‌کند: این شوخی‌ها در فضای مجازی و تعاملات روزمره هنوز هم جریان دارد ولی نسبت به گذشته کم رنگ‌تر است. علت آن هم تبعات اجتماعی این جوک‌ها در برهه‌های زمانی گذشته بود که به شکاف اجتماعی دامن می‌زد. در این وضعیت که احساسات قومیت‌ها تحریک می‌شود، قومیت‌ها در تقابل با هم قرار می‌گیرند و امکان گفت‌وگو وجود ندارد، اما در شرایط فعلی که میزان و شدت این طنزها کمتر شده است باید از ظرفیت رسانه‌ها به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی مجازی که بخش عمده زمان افراد در آن سپری می‌شود استفاده کرد و از آنها در جهت گفت‌وگوی اقوام و همگرایی بین آن‌ها بهره برد.