دوری نوجوانان از سینما جدایی نسل هاست

سینمایی کودک و نوجوان ایران، ژانری که روزگاری در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ سهم عظیمی از فرهنگ سینمایی و گیشه سینما را صاحب بود امروز مورد بی مهری مسئولان سینمایی واقع شده و سهم نوجوانان کشور از سینمای ایران گرفته شده است.

دوری نوجوانان از سینما جدایی نسل هاست

به گزارش جهت پرس؛ گیشه سینمای ایران حالا تنها بر محوریت فروش حرکت می‌کند و به اصطلاح فیلم‌های گیشه پسند در دست تولید قرار میگرند. گیشه‌ای که به آثار جدی و دغدغه‌مند خود استقبالی نشان ندهد، انتظاری جز دوری از نسلی ارزشمند و آینده ساز از آن نمی‌رود و نتیجه این دوری را نه حالا بلکه در سال‌های آینده مشاهده می‌کند.

نوجوان ایرانی زمانی که جایی در تریبون‌های رسمی مانند سینما و تلوزیون نداشته باشد برای بیان صدای خود به سمت فضای مجازی می‌رود و در دنیای شلوغ، پرسرعت و پرخطر مجازی هم برای دیده شدن و جلب توجه با روش‌هایی مسموم روبه رو می‌شود و این روند اشتباه، خود باعث دوری مجدد او از فرهنگ ایرانی می‌شود.

روزگاری که صدایشان را می‌شنیدیم

فیلم‌هایی همچون «خواهران غریب»، «کلاه قرمزی»، «قصه‌های مجید»، «رنگ خدا» و… آثاری بودند که سینمای ایران پذیرای آنها بود و نه تنها فروش خوبی را تجربه می‌کردند بلکه زمینه‌ای برای معرفی سینمای ایران به جهان می‌شد

دهه ۶۰ تا ۸۰ نوجوان ایرانی صدایی رسا داشت و خواسته‌ها و سیلقه او اهمیت پیدا می‌کرد، سلیقه‌ای که تحت تاثیرکمپانی‌های انیمیشن سازی گسترده جهانی نبود و قهرمان‌های آن نسل نمی‌توانست خارج از مرز‌های کشور باشد، اما حالا رقبای جدی جهانی در دنیای کودک و نوجوان هر روز در حال خلق کاراکتر‌های جدید با جزئیاتی، آشنا و قابل لمس هستند و گیشه ما مشتاق حضور ادامه دار فیلم‌های تکراری سناریو کمدی خنگ و خنگ‌تر هست.

در دوره طلایی سینما کودک و نوجوان ایران، چرخه‌ای در حال گردش بود که چرخ اقتصاد سینما را می‌چرخاند و فرهنگ سازی نوجوانان را دور از وظایف سینما نمی‌دانست، چرخه‌ای که این روز‌ها تنها کمدی‌ای که دورهمی ستارگان مشهور باشد موتور محرک آن شده است.

از نوجوانی  درخشیدند

فضا دادن به نوجوانان تنها به خلق اثر در سینمای مختص آنها خلاصه نمی‌شود، بلکه مهارت بازیگری را می‌توان از نوجوانی آموزش و پروش داد تا بازیگران آینده کشورمان را از امروز مورد حمایت قرار بگیرند.

مهدی باقر بیگی، مجید قصه‌های هوشنگ مرادی کرمانی که یکی از ماندگار‌ترین شخصیت‌های دنیای کودک و نوجوان تاریخ سینما و تلویزون را خلق کرد و سال‌ها بعد در سریال «در مسیر زاینده رود» خاطرات بازی خود در «قصه‌های مجید» را زنده کرد.

ترلان پروانه، بازیگری که شهرت را در کودکی با بازی در سریال هایی، چون «۱۰۱ راه برای زله کردن پدر و مادر»، «جایزه بزرگ» و «خوش غیرت» تجربه کرد، و در طول سال‌ها همچنان به عنوان یکی از چهره‌های پرکار سینما ادامه داده است.

ترانه علیدوستی، کار را با بازی در «من ترانه ۱۵ سال دارم» آغاز کرد و برای همان نقش عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن فیلم فجر را در ۱۸ سالگی بدست آورد و در ادامه فعالیت‌های هنری زیادی را تجربه کرد.

علی شادمان، اولین تجربه بازی خود را درفیلم «میم مثل مادر» در ۱۰ سالگی تجربه کرد و برنده بهترین بازیگر کودک در جشنواره فیلم رشد شد. شادمان با بازی در مجموعه تلویزیونی «سرزمین مادری»، «دیوار به دیوار» و «کیمیا» به شهرت بیشتری نیز دریافت و در سالیان آخر یکی از گزینه‌های نقش اول سریال‌های نمایش خانگی شد.

این بازیگران تنها نمونه‌ای از پرورش در فضای سینما از کودکی و نوجوانی هستند و موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد. این فضاسازی امروزه کمتر از پیش شده و کمتر کسی برای آینده هنری کشور دغدغه‌مند است.

آشتی کنان در کار نیست؟

بخش کودک و نوجوان، بخشی ثابت در جشنواره‌هایی متعددی در کشور ماست و البته که جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان انحصاراً به این دسته از فیلم‌ها می‌پردازد.

این حضور‌ها اتفاقاتی مثبت و روبه جلو است، اما برای هموار ماندن مسیر خلق اثر تنها حضور در جشنواره و حتی تقدیر نمی‌تواند نیروی محرکه کافی را ایجاد کند بلکه نیاز به فرهنگ سازی و پرورش عواملی دغدغه‌مند دارد، عواملی متخصص که با پشتیبانی‌های مناسب در بازار رقابت جهانی، فرهنگ سازی و ارتباط گسترده با نوجوانان خود را پیروز شود.

سینمای ایران برای فیلم‌های بسیاری در سالیان مختلف سقف آستانه حمایت خود را نشان داده است حمایتی که در نتیجه ایمان و باور به آثار خلق شده است، باوری که سینمای کودک و نوجوان به آن نیاز دارد و وجود چند بخش در جشنواره‌ها و یا برگزاری جشنواره اختصاصی نمی‌تواند نشان دهنده آن حمایت‌های لازم باشد.

ادامه این روند تنها باعث از بین رفتن حقوق آثار ارزشمند می‌شود و در نتیجه کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها فاصله خود را با کودک و نوجوان بیشتر و بیشتر می‌کنند.