این متن را چند بار بخوانید و کمی تفکر کنید!/ بازیهای سیاسی خطرناک علیه وحدت ملی
در سالهای اخیر، شاهد استفاده گسترده از تکنیکهای تخریبی و یارگیری از رقیب در رقابتهای سیاسی ایران بودهایم. این تکنیکها که به صورت هدفمند برای تخریب چهره رقبای سیاسی و القای نادرستی به کار میروند، نه تنها به دنبال کسب قدرت سیاسی هستند، بلکه بخشی از یک طرح بزرگتر برای تضعیف بنیانهای نظام و ایجاد تفرقه در جامعه هستند.
به گزارش جهت پرس؛ سعید بامرام در رشته توییتی نوشت: در سالهای اخیر، شاهد استفاده گسترده از تکنیکهای تخریبی و یارگیری از رقیب در رقابتهای سیاسی ایران بودهایم. این تکنیکها که به صورت هدفمند برای تخریب چهره رقبای سیاسی و القای نادرستی به کار میروند، نه تنها به دنبال کسب قدرت سیاسی هستند، بلکه بخشی از یک طرح بزرگتر برای تضعیف بنیانهای نظام و ایجاد تفرقه در جامعه هستند. این بازیهای سیاسی خطرناک نه تنها به وحدت و انسجام ملی آسیب میزنند، بلکه میتوانند فرصت را برای نفوذ دشمنان خارجی فراهم آورند.
یکی از بارزترین نمونههای این تکنیک، حملات گسترده علیه شخصیت و عملکرد شهید رئیسی است. بررسی محتوای رسانههای اجتماعی نشان میدهد که بیشتر پستهای منتشر شده در مورد شهید رئیسی، حاوی اتهامات بیاساس و توهینآمیز بوده است. این حجم از حملات هدفمند، نشان از یک برنامهریزی دقیق و سازمانیافته برای تخریب چهره یک شخصیت انقلابی دارد. هدف اصلی این حملات، نه تنها تضعیف دولت وقت، بلکه مبارزه با ولایت فقیه و جریان انقلابی بود. با شهادت شهید رئیسی، برخی از این فعالان به دلیل واکنشهای شدید افکار عمومی، مجبور به تغییر تاکتیک شده و از شدت حملات خود کاستند. آنها همچنین اقدام به پاک کردن توییتها و پستهای توهینآمیز خود کردند.اما این تنها یک نمونه از این دست است.
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 نیز، شاهد بودیم که برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب با بزرگنمایی مشکلات اقتصادی کشور و نسبت دادن کامل این مشکلات به دولت وقت، تلاش کردند تا از این طریق، محبوبیت رقیب خود را کاهش دهند. در حالی که عوامل مختلفی از جمله تحریمهای بینالمللی و نوسانات قیمت نفت در بازارهای جهانی نیز در ایجاد این مشکلات نقش داشتند. این رویکرد، به جای ارائه راهکارهای عملی برای حل مشکلات، به دنبال کسب محبوبیت از طریق ایجاد احساس ناامیدی و سرخوردگی در میان مردم بود.
یکی دیگر از تکنیکهای رایج، ایجاد ارتباط کاذب بین رقیب و رویدادهای منفی است. به عنوان مثال، در جریان اغتشاشات سال 96، برخی از فعالان اصلاحطلب با انتشار مطالبی، تلاش کردند تا این اغتشاشات را به جریان اصلاحطلب مرتبط کنند و مسئولیت آن را بر عهده این جریان بگذارند. این کار باعث ایجاد بدبینی و ترس در میان مردم شده و به کاهش محبوبیت جریان رقیب کمک کرد. استفاده مکرر از این تکنیکها، پیامدهای جدی برای فضای سیاسی و اجتماعی کشور دارد. این تکنیکها باعث کاهش اعتماد عمومی به نهادهای سیاسی، قطبی شدن جامعه و کاهش مشارکت سیاسی میشوند. همچنین، این نوع رقابتها، به جای ارائه برنامهها و ایدههای جدید، به جنگ روانی و تخریب شخصیت تبدیل میشود و در نهایت به ضرر همه طرفها است.
نگرانکنندهتر آنکه، برخی از این جریانها در تلاشند تا با بهرهبرداری از این فضای ملتهب، ایران را به سمت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی سوق دهند. این در حالی است که عادیسازی روابط با دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامی، نه تنها خیانتی بزرگ به آرمانهای انقلاب اسلامی است، بلکه میتواند امنیت ملی کشور را نیز به خطر اندازد.
برای مقابله با این نوع حملات، نیازمند ارتقای حس افتخار و ایمان در جامعه و همچنین تقویت نظارت بر فضای مجازی هستیم. رسانههای اجتماعی به ابزاری قدرتمند برای انتشار شایعات و اخبار دروغ تبدیل شدهاند و این امر تهدیدی جدی برای امنیت ملی محسوب میشود. همچنین، نهادهای مسئول باید با برخورد قاطع با انتشار اخبار دروغ و شایعات، به حفظ امنیت فضای مجازی کمک کنند. در غیر این صورت، شاهد تکرار این سناریو با اهداف بلندمدتتری خواهیم بود.
به امید ارتقای حس افتخار و ایمان در جامعه