گفتاری از رحیم پور ازغدی

دولت عاشقی و رسم برادری

انتظار امام مهدی(ع) یک نوع انتظار مثبت و فعال است، نه منفی و منفعل، بنابراین انتظار  هیچ منافاتی با مهندسی اجتماعی و اصلاحی همراه با تحولات انقلابی رادیکال و قهر آمیز برای تکامل جامعه و اجرای عدالت نسبی قبل از ظهور حضرت  ندارد. این عقیده به نجات، به گونه‌ای است که نه تنها سد راه آزادی ما نمی‌شود، بلکه مشوق ماست. یعنی گفته‌اند منتظر مصلح، باید در حدی که می‌تواند صالح باشد، وگرنه منتظر مصلح نیست.

دولت عاشقی و رسم برادری

به گزارش جهت پرس؛ به مناسبت آغاز امامت حضرت مهدی عج الله گفتاری از حسن رحیم پور ازغدی درباره دولت ایشان و اینده شیعه را میخوانیم.

از مهدی(ع) هر چه بگوییم، حکایت یک قطره از دریاست. ایشان در چشم‌انداز بسیار بلندی هستند و ما از هر زاویه‌ای که بخواهیم به ایشان بنگریم باید کلاه‌مان را از سرمان برداریم تا نیفتد! ایشان روی بام جهان و بر شانه تاریخ ایستاده‌اند؛ درحالی که ما زیرِ دست و پای جهان و زیر چرخ‌های ارابه تاریخ دست وپا می‌زنیم، نه ما، بلکه همه بشریت.

قیام مهدی(ع) نقطه غلیان تاریخ و شوک بزرگ تاریخی است که علیه ستمگران جهان و برای گشودن راه تنفس بشریت محروم اتفاق می‌افتد و بر اساس روایت، نه فقط راه تنفس، که ایشان راه تعقل را هم برای بشریت باز می‌کنند. بخش‌های عظیمی از ظرفیت بالقوه تعقل و عقلانیت بشر تا قبل از ظهور ایشان تعطیل است و در روایات رسیده است که وقتی ایشان بیایند، عقلانیت، تازه فعلیت پیدا می‌کند. یعنی بعضی از موتور‌های عقل بشر، فعلاً خاموش است و به دست ایشان و در عهد ایشان روشن خواهد شد. ایشان مخالفان عقل و عدل را بر سر جایشان خواهد نشاند و بازار عقلانیت و عدالت را گرم خواهد کرد؛ چرا که این دو به یکدیگر مربوط هستند، نه عقلانیت را می‌توان جدای از عدل معنا و اجرا کرد و نه عدالت را. به علاوه، ایشان طبق روایات، ریشه کینه را در دنیا خواهد خشکاند و در دوران حاکمیت او کینه و کینه‌توزی قاچاق خواهد بود! چون ایشان عوامل کینه‌توزی را ـ که ظلم و جهل هستند ـ برخواهد انداخت و اساساً جهاد بزرگ ایشان، ضد استکبار بین‌المللی با همین اهداف صورت خواهد گرفت. او رسم برادری و دولت عاشقی را برقرار خواهد کرد.

اعتقاد به امام مهدی(ع)یعنی آینده باز است و این وضعیتی که بر جهان حاکم است، آخر خط نیست، دنیا بن بست نیست؛ و این، خبر بدی برای مستکبران عالم است. مهدویت یعنی نفی استبداد جهانی.
هیچ خبری به اندازه خبری که در نیمه شعبان به بشر داده می‌شود مهم نیست. نگاه ما به تاریخ با نگاه هِگِلی متفاوت است. ما می‌گوییم تاریخ یعنی انسانِ طولی، و جامعه یعنی انسان عرضی. ما از سرنوشت بشر و اتفاقاتی که خواهد افتاد حرف می‌زنیم. اینکه ما صرفاً با نگاه به گذشته‌ها نمی‌توانیم آینده را پیش‌بینی کنیم که یکی از اشکالاتی است که بر تاریخی‌گری شده و به جای خود، محفوظ و درست است، اما این هیچ لطمه‌ای به عقیده مهدویت نمی‌زند؛ چون نقطه عزیمت مهدویت از جای دیگری است. مبنای انتظار در آینده، نه استقرای گذشته‌هاست و نه قانون احتمالات آینده. مسئله از اساس مسئله دیگری است و این وعده خداوند و پیشگویی همه انبیاست نه پیش بینی! یک خبر است که از آینده داده می‌شود، انشا و آرزو نیست.
خبر از پروژه‌ای است که قبلاً توسط خداوند طراحی شده و اجرا خواهد شد. امام مهدی(ع) از اول، جزو پروژه خداوند بوده است. اگر امام مهدی(ع) نیاید، فلسفه خلقت انسان، مشکل پیدا می‌کند. مهدویت جزئی از ارکان خاتمیت است. او می‌آید تا کار نیمه تمام همه انبیا را تمام کند. برخی گفته‌اند: «چون مهدی تا به حال نیامده است، بعد از این هم نخواهد آمد» این چه استدلال منطقی است؟ معلوم می‌شود کسی که این حرف را زده، می‌خواهد بشریت را مأیوس کند. اینان می‌خواهند با خدایان ریز و درشتی که ایجاد کرده‌اند به حکومت خودشان ادامه دهند و به ملت‌های عدالت‌خواه بگویند که بهتر است از آینده مأیوس شوید.

نکته دیگر اینکه چون انتظار امام مهدی(ع) یک نوع انتظار مثبت و فعال است، نه منفی و منفعل، بنابراین انتظار  هیچ منافاتی با مهندسی اجتماعی و اصلاحی همراه با تحولات انقلابی رادیکال و قهر آمیز برای تکامل جامعه و اجرای عدالت نسبی قبل از ظهور حضرت  ندارد. این عقیده به نجات، به گونه‌ای است که نه تنها سد راه آزادی ما نمی‌شود، بلکه مشوق ماست. یعنی گفته‌اند منتظر مصلح، باید در حدی که می‌تواند صالح باشد، وگرنه منتظر مصلح نیست.