در گزارش جهت پرس بخوانید
کدام اصلاح طلبان علیه پزشکیان موضع گرفتند؟/سهمخواهی مانع بزرگ سر راه دولت چهاردهم
در پی معرفی وزرای پیشنهادی پزشکیان به مجلس، سهمخواهان بار دیگر به میدان آمدند و به بهانه استعفای ظریف از سمت معاونت راهبردی رئیسجمهور، هجمههای تازهای را علیه کابینه پزشکیان کلید زدهاند.
به گزارش جهت پرس؛ عطیه فکری _ مجلس روزهای سختی را پشت سر میگذارد چرا که با دولتی مواجه شده که اختلافات درون حزبی شدیدی برای تقسیم پست و مقام دارند، ماجرای اختلافات آنها اصلا وجه خوبی در بین مردم ندارد و باعث میشود جامعه روز به روز ناامیدتر از قبل نسبت به دولتمردان شوند ولی حب قدرت برخی را چنان فرا گرفته که به این نکات هیچ توجهی ندارند.
تنها چند ساعت پس از اعلام اسامی فهرست پیشنهادی کابینه چهاردهم به مجلس بود که ظریف با انتشار پستی در فضایمجازی، ضمن انتقاد ضمنی از ترکیب معرفی شده، تأکید کرد از ۱۹وزیر معرفی شده، ۳ نفر نامزد نخست، ۶نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها یا شورای راهبری بودهاند. تنها چند ساعت پس از اعلام اسامی فهرست پیشنهادی کابینه چهاردهم به مجلس بود که ظریف با انتشار پستی در فضایمجازی، ضمن انتقاد ضمنی از ترکیب معرفی شده، تأکید کرد از ۱۹وزیر معرفی شده، ۳ نفر نامزد نخست، ۶نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها یا شورای راهبری بودهاند.
اصلاح طلبان به پزشکیان وعده داده بودند که روز معرفی کابینه یوم الحساب است و همین طور هم برخورد کردند. پس از معرفی کابینه به مجلس، گروهی از اصلاح طلبان اصطلاحا شمشیر را برای پزشکیان از رو بستند و بی رحمانه مشغول به انتقاد شدند تا جایی که خود را ناامید و پشیمان توصیف کردند و حتی عمر دولت پزشکیان را کوتاه دانستند!
کدام اصلاح طلبان علیه پزشکیان موضع گرفتند؟
اصلاحطلبان که در سالهای بعد از انقلاب غالبا قدرت و دولت را در داشتند، در طول دولت سیزدهم فشار روانی زیادی را بابت طرد شدن تحمل کردند و حالا تمامی آنها خواهان سهمشان از سفره انقلاب هستند و تا پست و مقامی که میخواهند را دریافت نکنند کنار نمیکشند و ابدا اعتقادی به آمدن نیروهای تازه نفس و جوان هم ندارند. چهرههای مشهور و فعال اصلاحطلب اعم از نماینده مجلس و وزرای پیشین تا چهرههای رسانهای در شبکههای اجتماعی با عصبانیت در پی سهمشان هستند.
فعالان رسانهای اصلاحطلب هم بیکار نماندند و به تبعیت از آقایان آذری جهرمی و ظریف انتقادات خود را شروع کردند.
افراد دانشگاهی حامی اصلاحطلبان که هر کدام به دلیل حمایتها و موضعگیریهای خلاف قانون و مصلحت کشور از دانشگاه اخراج یا تعلیق شده بودند هم احساس تکلیف کردند تا در انتقاد به پزشکیان دریغ نکنند و قدمی برای مانع تراشی در ابتدای راه دولت چهاردهم بردارند.
فشارها روی پزشکیان به قدری زیاد است که در یک توییت از مردم و سایر حامیان اصلاحطلبی درخواست کرده که دولتی که هنوز شروع به کار نکرده است را قضاوت نکنند و اجازه شروع کار را به آنها بدهند بعد از عملکرو وزرای پیشنهادی ایراد بگیرند.
موضعگیریها به حدی شور شده که حتی برخی افراد و فعالان رسانهای اصولگرا هم به حمایت از پزشکیان دست به قلم بردهاند و از اینکه نباید با قهر و استعفا استقلال عملکرد و تصمیم گیری را از او گرفت در حسابهای شخصی خود توییت زدند.
واکنشهای اخیر برخی چهرههای اصلاحطلب بنگریم تا عمق تمایل به خالصسازی در میان آنان آشکار گردد. گلایههای مطروحه پیرامون فهرست تقدیمی کابینه توسط رئیسجمهور به مجلس و انتقاد صریح از وزن کم نیروهای اصلاحطلب در کابینه، از تمایل تعامل دولت با مجلس و حتی از حضور چند چهرهای در کابینه که خاستگاه سیاسی متفاوتی دارند، حاکی از آن است که کیفیت سیاستورزی در میان آنان رو به افول رفته و آنچه بر تارک مطالبات شان خودنمایی میکند، سیاسیکاری و بیتوجهی به مقتضیات میدانی و نتیجهای است که منفعت عمومی را بهدنبال دارد. گویا آنچه که اصالت دارد، صرفا تعلقداشتن به جریان اصلاحات است و اگر رئیسجمهور برای ارتقای کارآمدی قوه مجریه دستش را بهسوی نیروهایی دراز کند که بهرهگیری از آنان در نهایت بهسود دولت و مردم تمام میشود، خطایی نابخشودنی مرتکب شده که مستوجب عقوبت است!
به هر شکل اصلاحطلبان تندرو نشان دادند که از فقدان قواعد و اصول در سیاستورزی رنج میبرند و بهصورت دفعتی و با توجه به منافع حزبی و جریانی به کنش و واکنش دست میزنند؛ تا آنجایی که حتی حاضرند نامزدی که حمایت تام و تمامی از او در انتخابات کرده و حتی دارای خاستگاه اصلاحطلبی است را برای منافع خود زیر ضرب ببرند.
این فشارها کماکان ادامه دارد و باید دید که پس از اقدام ظریف در استعفا و بازگشت به دانشگاه، دولت و پزشکیان چه رویکردی را در قبال این جریان و اشخاص اتخاذ خواهند کرد.
چرا بازگشت ظریف ضرورتی ندارد؟
گزارش تحقیق و تفحص از مسئولان دوتابعیتی و دارای «گرین کارت» در مجلس شورای اسلامی در رسانههای مختلف منتشر شد. ظریف هم یکی از این مسئولان است که هم خودش و هم فرزندانش دو تابعیتی هستند. حضور فرزندان مسئولین در خارج از کشور و احتمال پیادهسازی اهداف دشمن در کشور توسط آنها بارها تأکید شده گفتهاند که خطر بزرگی از جانب آنها منافع کشور و مردم را تهدید میکند.
این گفتهها در گمانهزنی باقی نماند و در دولت یازدهم و دوازدهمبه کرات دیده شد که از تیم مذاکره کننده با دول غربی و حتی در بدنه دولت چندین جاسوس و خائن که از قضا همگی دو تابعیتی بودند، بیرون کشیده شد. لازم به مواردی از آنها در جهت تقویت حافظه عمومی اشاره شود.
به طور مثال افرادی چون سید حسین موسویان از جمله این موارد است که به اتهام جاسوسی و همکاری با دول متخاصم خارجی در پرونده مذاکرات هستهای تحت تعقیب قرار گرفته و محکوم گردید و هماکنون در اندیشکدههای آمریکایی مشغول فعالیت میباشد.
محمدجعفر محلاتی (تبعه آمریکا) و سیروس ناصری (شهروند اتریش و مقیم انگلیس) که به طور فعال در برهه تاریخی قطعنامه 598، پذیرش پروتکل الحاقی توسط ایران، ایفای نقش محوری و هدایتکنندگی در مذاکرات سعدآباد در جهت هدایت و پیشبرد توافق برجام حضور داشتهاند، اشاره نمود.
دری اصفهانی (تبعه کانادا) از دیگر محکومین به اتهام جاسوسی در تیم مذاکرهکننده هستهای بود که در رأس حساسترین بخش مذاکرات یعنی کمیته مالی ـ بانکی بوده است که پذیرش اجرای FATF به عنوان پیششرط امضا برجام و در منگنه قرار دادن نظام به نحوی که راه رفت و برگشت برای آن وجود نداشته باشد، از نتایج آن بوده است.
فریده شیرازی و مشکان مشکور (تبعه فرانسه و از مشاوران تیم مذاکرهکننده هستهای در توافق برجام) از جمله افرادی بودند که دری اصفهانی اسامی آنها را در اعترافات خود لو داد.
همگان نیز ایجاد خسارت وارده اقتصادی از سوی خاوری به عنوان مدیرعامل بانک ملی به عنوان مدیر عامل بانک ملی ایران و خروج سرمایههای هنگفت از کشور مطلعاند و نیاز به تشریح نداشته و توضیح واضحات است.
شاید ازجمله مهمترین کیسهای نفوذ در ایران که در این قسم از افراد دوتابعیتی قرار میگیرند، مربوط به محمدباقر نمازی از عوامل رژیم سابق و استاندار خوزستان در زمان شاه ملعون) و پسرش سیامک نمازی باشد.
بستگان سبی و نسبی و فرزندان مسئولین که اگر چه خود مسئولیتی ندارند اما میتوانند مقدمات نفوذ را در اتخاذ تصمیمات سیاسی فراهم نمایند. چه آنکه ممکن است با سوء استفاده سرویسهای اطلاعاتی دشمن جذب شده و یا تحت فشار قرار گیرند تا بر روی مسئولین به طور مستقیم و غیر مستقیم تأثیر گذارند و مسئولین کشور نیز به دلیل اعتماد به فرزندان و بستگان خود از یک سو و یا تحت فشار سرویسها برای حفظ منافع فرزندان و بستگان از سوی دیگر به طور مستقیم و غیر مستقیم اهداف دشمن را در کشور پیاده سازی نمایند.
از همین رو میتوان با قاطعیت گفت که حضور فردی مانند ظریف که خود و اطرافیانش همگی چند تابعیتی هستند هیچ نفعی برای کشور ندارد که حتی باید از آنها با توجه به سابقه منفی که در همکاری جاسوسان و خائنین به وطن وجود دارد، اجتناب کرد.
پزشکیان باید مستقل عمل کند
تعدد سهم خواهان از کابینه پزشکیان به قدری زیاد است که تعداد محدود صندلیهای وزارتخانهها و معاونتها، آنها را کفایت نمیکند. در میان طیف اصلاح طلبان، حتما بخشی از آنها (خصوصا طیف تندروی آنها)، نتوانستند سهمی از کابینه ببرند. همین به تنهایی کافی است تا صدای مخالفتها بلند شود. به عبارت دیگر بخش دیگری از علت عصبانی بودن اصلاح طلبان کم و زیادی سهم آنهاست وگرنه در انتصابات پزشکیان و کابینه معرفی شده چهره های اصلاح طلب کم نیستند؛ البته که اصلاح طلبان از ماجرای رای اعتماد مجلس به دلیل همان نکته چند تابعیتی بودن و موارد اینچنینی به طور جدی نگران هستند.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.