نکاتی دربارۀ «سهمیه بندی مذهبی دولت»

ایران به بدبختی لبنان دچار می شود؟

وحید خضاب تاریخ پژوه سیاسی با بازخوانی تاریخ لبنان به مسئله تقسیم مناصب حکومتی براساس وابستگی های قومی و مذهبی پرداخته است.

ایران به بدبختی لبنان دچار می شود؟
179095

به گزارش جهت پرس؛ وحید خضاب تاریخ پژوه سیاسی نوشت:  بی اغراق، فاجعه‌بارترین سیستم حکومتی‌ای که بشر به خود دیده سیستم «محاصصة» است. محاصصة یعنی تقسیم مناصب حکومتی بر اساس وابستگی‌های قومی و مذهبی.
در دنیا، فعلا عراق و لبنان رسما چنین سیستمی دارند و می‌بینیم هر بار هنگام انتخاب روسای سه‌ قوه (یا در لبنان حتی هنگام انتخاب فرمانده ارتش و فرمانده نیروهای امنیت داخلی و رئیس بانک مرکزی و … که هر کدام باید از طائفه‌ای خاص باشند) چه وضع وحشتناکی به وجود می‌آید: قفل مطلق!

یک قلم، اینکه ما در لبنان اصطلاح رایجی داریم به عنوان «الشغور الرئاسی» یعنی دورانی که کشور رئیس جمهور ندارد. رئیس جمهوردر لبنان با رأی نمایندگان مجلس، از بین مسیحیان مارونی انتخاب می شود و به دلیل اختلافات خود مارونی ها با هم، و اختلافات مارونی های مختلف با دیگر اقوام و طوایف، گاهی تا سالها نمی توانند رئیس جمهور تازه را طبق ملاک‌های محاصصة انتخاب کنند و کشور بی رئیس‌ جمهور می‌ماند!

مثلا لبنان در حد فاصل سالهای 2014 تا 2016، حدودا دو سال رئیس جمهور نداشت! الان هم که این متن را می خوانید لبنان رئیس جمهور ندارد و از 9 آبان 1401 که دوران ریاست جمهوری میشل عون تمام شده، نتوانسته اند رئیس جمهوری برای کشور انتخاب کنند!

سخنانی که این روزها دربارۀ تشکیل دولت جدید می شنویم، بیش از آنکه «سهیم کردن» اقوام و طوایف در سرنوشت کشور باشد (که امر لازمی است)، سهم دهی به اقوام و طوایف، در سمت های دولتی است. این کار خواهی‌نخواهی (و البته یقینا دور از نیت گویندگان آن) کشور را به سمت سیستم محاصصة می‌برد.

کم کم (و نه به یکباره)، داشتن «سهم» و صندلی در بخش هایی از دولت «سهم» پیروان یک مذهب یا قوم می شود و از آن پس، اگر آن صندلی به قوم دیگری یا مذهب دیگری سپرده شود، گروه نخست به شدت احساس ظلم خواهد کرد. در نتیجه، عملا این تقسیم بندی «سهامی»، تبدیل به سنت جاری در کشور خواهد شد و این، آغاز (ولو ناخواستۀ) سیستم «محاصصة» در ایران خواهد بود.

نباید گمان کنیم که در لبنان، چنین امری «قانونی» است و چون در ایران چنین قانونی نداریم، به چنین آفتی دچار نخواهیم شد.
خیر. اتفاقا در لبنان هم این مسئله عملا طبق «سنت جاری» اجرا می‌شود. یک روز شروع شده و دیگر نتوانسته‌اند از آن حلقهٔ بسته (که حتی در قانون نیست) بیرون بیاییند

حتی در ادواری مثل دوران قدرت «جنبش ملی لبنان» (الحرکة الوطنیة اللبنانیة) که ترکیبی بود از چند گروه چپ‌گرای لبنانی و دوران برو بیای کمال جنبلاط بود، جنبلاط طبق همین اصل که چنین قانونی وجود ندارد، با این که دُرزی‌مذهب بود، تلاش کرد رئیس جمهور شود ولی موفق نشد و زورش به «سنت جاری» (تاکید میکنم سنتی که حتی در قانون نیست) نرسید.

این خطر، واقعا دور از هیچ کشور چندقومیتی و چندمذهبی‌ای نیست. نباید گمان کنیم از ما دور است. آن سیستم‌های فاجعه‌بار، از گام‌های کوچکی که در ابتدا برای «وحدت» برداشته شده، شروع شده است.

در لبنان، مدتی پس از استقلال این کشور و برای «وحدت بین طوایف» کشور، در جریان تنظیم «میثاق ملی»، سیستم محاصصة مطرح شد و دیگر نتوانستند از آن رهایی یابند.

نباید گمان کرد این سیستم فقط در کشورهایی که هیچ قومی اکثریت ندارد به وجود می آید. خیر. در لبنان هم همین الان اکثریت جمعیتی با شیعیان است (ده‌ها سال است در لبنان سرشماری رخ نداده این آمار، به دست آمده از دستگاه‌های خدماتی است). ولی میبینیم که این مشکل بالفعل در لبنان وجود دارد.

می گویند محاصصة در جاهایی که جنگ داخلی بوده، و برای رفع فتنۀ داخلی رخ داده و در ایران، با چنین وضعی مواجه نیستیم. این هم صحیح نیست. چه در لبنان چه در عراق، پیش از محاصصة درگیری قومی نبود، از قضا جنگ‌های داخلی و کشتار قومی-مذهبی، در هر دو کشور بعد از محاصصة رخ داد.
در لبنان، محاصصه از سال ۱۹۴۳ میلادی شروع شد، ولی جنگ داخلی در سال ۱۹۷۵ آغاز گردید.  در عراق هم محاصصه از ۲۰۰۵ شروع شد، ولی کشتارهای مذهبیِ داخلی از ۲۰۰۶.

همچنان گفتنی در این باره بسیار است، اما به هر روی، راه سهیم کردن اقوام و مذاهب، «تقسیم» سمت‌های حکومتی نیست. اگر قرار است در دولت جدید از «تجربیات دنیا» استفاده کنیم، از این تجربهٔ زنده هم استفاده ببریم.