پزشکیان و شرافت رأی سلبی
سخنی با آنان که قرار است از ترس جلیلیون به پزشکیان رای دهند.
به گزارش جهت پرس؛ امین فرج اللهی، کارشناس سیاسی، درخصوص تفکرات آقای پزشکیان و افرادی که با رای ندادن به آقای جلیلی خواهان رای دادن به پزشکیان هستند در یادداشت خود نوشت:
مسعود پزشکیان وقتی خودش صحبت میکند، تصورات خیلیها به هم میریزد. اصلاحطلبانی که دو دهه است ذهن نسل جوان را با مفاهیمی مثل دموکراسی، جامعهمدنی، آزادی، توسعه سیاسی، مقابله با بنیادگرایی، پلورالیسم سیاسی و معرفتی و امثال اینها پر کردهاند، حالا کسی نامزدشان است که سرشتش یک چپ خطامامی دهه شصتی است، با همان دغدغههای عدالتاجتماعی. متدینی که به جای متون مقدس لیبرالدمکراسی، خطبه نهجالبلاغه و قران تحویلشان میدهد و یک خط در میان تاکید میکند که باید در چارچوب کلان نظام و منویات رهبر معظم انقلاب حرکت کرد.
او نه چون عبدی و حجاریان از طیف اهل فکر و اندیشه اصلاحطلبانِ لیبرالشده است، نه چون کرباسچی و مرعشی و جهانگیری از حلقه مدیران اجرایی مشهور اصلاحات است، نه مثل سیدمحمد خاتمی خرداد ۷۶ اهل فکر و فرهنگ است که بتواند نماد خواستههای یک نسل و طبقه معرفی شود، نه مثل حسن روحانی ۹۲، سابقه و تجربه دیپلماتیک و امنیتی دارد که بشود رویش مانور داد. حتی یک سیاستمدار میانی اهل فکر و اندیشه مثل مهاجرانی سالهای دهه هفتاد هم نیست. در کل، مسعود پزشکیان کسی نیست که بتوان روی کاریزمای شخصی یا سابقهاش موج ایجاد کرد و رایآوری داشت.
این را بهتر از هرکسی اصلاحطلبان میدانند. همهی سرمایه امروز پزشکیان یک چیز است و آن تعریف کردنش در یک دوقطبی تند و احساسی به عنوان منجیِ ایران از دست یک جریان تندرویِ متحجرِ گشتارشادی فیلترکننده اینترنت مخالف آزادی زنان است. در نتیجه این فضاسازی، مردم از ترس لولویی که قرار است ایران را کرهشمالی کند، بروند به پزشکیان رای بدهند. نسبت واقعیت مسعود پزشکیان با این تصویر خیالی وعدهداده شده، مثل مردی است که با هیکل معمولی جلوی آینه ایستاده و بقیه دارند از پهلوان صاحباندامی که در آینه میبینند تعریف میکنند. تصویری که با صحبت کردن خود او در مناظرات، غیرواقعی بودنش توی چشم میزند.
واقعیت این است که بخش مهمی از بدنه رای پزشکیان، کسانی هستند که نه از حب او و جریان سیاسیاش، بلکه از بغض اصولگرایی و جلیلی به او رای میدهند. اما بنظرم، رای سلبی هم باید کفی از شرافت را داشته باشد. یعنی ما ببینیم اگر داریم کسی مثل جلیلی را از میدان به در میکنیم، چه کسی را به جایش بر صندلی مسئولیت مملکت مینشانیم؟ واقعا حاضریم مملکت را دست کسی بدهیم که درباره هیچ حیطه و موضوع، نه سیاستخارجی، نه اقتصاد، نه فرهنگ؛ اطلاعات اولیه را هم ندارد؟ اگر معتقدیم دستفرمان جلیلی کشور را نابود میکند، چرا به این فکر نمیکنیم که دستفرمان پزشکیان با این حجم از دوری از واقعیات،، چه بلایی بر سر کشور میآورد؟ آیا مایی که الان از ترس جلیلی به پزشکیان رای میدهیم، حاضریم مسئولیت سرنوشت کشور در یک سال و دو سال و سه سال بعد، با دولت پزشکیان را بپذیریم؟
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.