راه و بیراه پیروزی در دور دوم انتخابات / آیا دلاوریِ دست دادن به مستضعفین را داریم؟

محمد یلمز در یادداشتی درباره استراتژی های انتخاباتی در دور دوم انتخابات نوشت: فرمول پیروزی در دور دوم انتخابات‌ها، رقم زدن اتفاقی نو و موج‌آفرینی با به میدان آوردن نیروهای اجتماعی جدید است.

راه و بیراه پیروزی در دور دوم انتخابات / آیا دلاوریِ دست دادن به مستضعفین را داریم؟
175852

به گزارش جهت پرس؛ محمد یلماز نوشت : رحمت خدا بر خمینی (ره) که جامعه‌ی دینی ما را به آزمونِ واقعیت کشاند تا در رکود و فسادِ خودحق‌پنداری و خودهمیشه‌پیروزانگاری به طاغوتی در لباس دین مبدل نگردد.

و شکر خدای را که بعد از گذشت ۴۵ سال از تشکیل جمهوری اسلامی، هنوز نیروی مردمیِ به کنترل درنیامده‌ای در صحنه است که می‌تواند مسئولانه و مستقل کنش نموده و لااقل در عرصه‌ی انتخابات، اراده‌ای غیر از اراده‌ی ساختار رسمی قدرت را به میان آورده و برای آن بجنگد و پیروز شود.

مرحله‌ی اول انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم با میزان مشارکت و‌ نتایجی خلاف همه‌ی نظرسنجی‌ها به پایان رسید.

چنان‌که در یادداشت چند روز قبل با عنوان «تحمیل تحلیل غلط از مدل رأی توده‌ها: پلِ پیروزیِ پزشکیان» اشاره کرده بودم، راهِ در دسترس برای شکست دادن آ.پزشکیان، انصراف همدلانه‌ی آ.قالیباف به نفع آ.جلیلی در روز چهارشنبه و ایجاد موج مثبت به نفع او بود، تا در مرحله‌ی اول کار تمام شود.

امروز کاری دشوار و البته نه ناشدنی ما را به خود فرا می‌خواند. دلخوشی به جمعِ جبریِ آرای نامزدها در دور اول یا اثربخشیِ حمایت ستادهای نامزدهای حذف‌شده رهزن است.

ادبیات «جبهه‌ی انقلاب» و ترسیم خود و دیگری بر اساس آن، خدمتی بزرگ به رقیب خواهد بود؛ و تداوم تمرکز بر زدن دوره‌ی آ.روحانی نیز نه تنها رمقی تازه به کمپین انتخاباتی آ.جلیلی نمی‌بخشد، بلکه موجبات دلزدگی و ریزش آرا را نیز فراهم می‌نماید.

فرمول پیروزی در دور دوم انتخابات‌ها، رقم زدن اتفاقی نو و موج‌آفرینی با به میدان آوردن نیروهای اجتماعی جدید است.

شکستنِ نگرانیِ جامعه از تصویرِ خشک، سخت‌تعامل، صیانتی و گشتِ ارشادیِ آ.جلیلی در جای خود لازم و موثر است، اما اگر کمپین سعید جلیلی موفق به ارائه‌ی تعبیر و تصویری تازه و قوی
از ماجرای اصلی دعوای این انتخابات و عمقِ دیده‌نشده‌ی آن به مخاطب نشود، عرصه را به رقیب واگذار خواهد کرد.

بنابر گزارش های اولیه -که آمار مشارکت نیز موید آن است-، مشارکت مستضعفین و‌ پایین‌شهرنشینان در انتخابات دور اول پررنگ نبوده است.

همچنین بسیاری از ایشان نیز با تشخیصِ صحیح نسبت به این‌که شخص آ.پزشکیان از مرفهان بی‌درد نیست، به وی رأی داده‌اند و ریسک حاکم شدنِ حامیانِ پرحرف و بی‌غم او که در این چند دهه هم از توبره خورده‌اند و هم از آخور را به جان خریده‌اند.

آیا نیروهای متعهد و مستقل انقلابی که تا همین جا هم به جای مصرفِ امکانات، مقدسات و داشته‌های مادی و معنویِ کشور،  روی پای خود ایستاده اند، می‌توانند از مبارزه‌ای بگویند که با توده‌های مردم مستضعف در آن شریک شوند؟

آیا می‌توانند «ما-آنها»های سبک زندگی‌ای را به «ما-آنها»های واقعیِ سیاسی-اقتصادی تبدیل کنند؟

آیا می‌توانند «جبهه‌ی انقلاب»، «جبهه‌ی مستضعفین» فهم کنند و در همین مدت کوتاه نشان دهند که برای تبدیل نشدنِ آن به «سفره‌ی انقلاب» خواهند جنگید؟

آیا می‌توانند صادقانه چنین باشند و نشان دهند که نه برای تحمیل سلائق و علائق خود به دیگران که برای سپر شدن در مقابل تحمیل‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی موجود به میدان آمده‌اند؟

آیا می‌توانند خیلی ناراحتِ ناعادلانه بودن مناسبات موجود داخلی و خارجی باشند و خود را در قامت نیروی اصلی تغییر آن ببینند و نیازمندانه دستِ یاری‌خواهی به سمت مردم دراز کنند؟

پیروزی در انتخابات و موفقیتِ دولتِ بعد، یک‌جا پیش هم نشسته‌اند منتظر ما. دلاوری از آنِ خود کردنش را داریم؟

محمد یلماز