فرصتهای انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی چه مواردی هستند؟
جلیلی در شرایطی انتخابات را شروع میکند که در نقطه صفر نیست و بخشی از آرای مثبت یا منفی را به خود جذب کرده است، البته این نکتهای است که اختصاص به او ندارد و دیگر نامزدهای شناختهشده هم چنین وضعیتی دارند.
به گزارش جهت پرس؛ محمد زعیمزاده، جانشینسردبیر روزنامه فرهیختگاندر یادداشت خود فرصتهای مهم انتخاباتی سعید جلیلی را بررسی کرد و نوشت:
جلیلی کنشگری است که چند فرصت مهم دارد:
1- بدنه ایدئولوژیک: سابقه و گفتمان طرح شده از سوی جلیلی فرصتی را برای او فراهم میکند که از مهمترین گزینهها برای جذب بدنه اجتماعی حامیان ایدئولوژیک باشد. جلیلی یک بار در انتخابات 92 این تجربه را مرور کرده است.
2-شرایط اجتماعی و عاطفی پس از پرواز اردیبهشت، میتواند ظرفیت مضاعف کنشگری برای جلیلی فراهم سازد. اینکه این موضوع چقدر کار کند به تواناییهای تاکتیکی جلیلی و البته آرایش انتخاباتی برمیگردد.
3-شناختهشدگی نسبی از ویژگیهای مهم جلیلی است. از حضور جلیلی به جای لاریجانی در مذاکرات هستهای و شش سال حضور در گفتوگوها که درنهایت منجر به انتخابات 92 شد، نام و چهره جلیلی در رسانههای عمومی دیده شد و تصویر مثبت یا منفی ایرانیان از او در همین سالها پیریزی شد. حضور در دو انتخابات ریاستجمهوری که یکی منجر به شکست و دیگری منجر به انصراف شد، در تثبیت این تصویر کمک کرد. درواقع جلیلی در شرایطی انتخابات را شروع میکند که در نقطه صفر نیست و بخشی از آرای مثبت یا منفی را به خود جذب کرده است. البته این نکتهای است که اختصاص به او ندارد و دیگر نامزدهای شناختهشده هم چنین وضعیتی دارند.
4- بازنمایی نسبی تصویر نامزد بابرنامه: استفاده از ادبیات دولت سایه و حضور در انتخاباتها چنین تصویری را در ذهن بخشی از مردم خصوصا در بدنه ایدئولوژیک پدید آورده است. اینکه عموم مردم هم این حس را دارند یا چنین برنامههایی را موفق و شدنی میدانند یا نه، بحث دیگری است.
سعید جلیلی علاوهبر فرصتهای بالا چند محدودیت مهم هم دارد:
1-فرانرفتن از بدنه ایدئولوژیک: پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری اتفاقی نیست که به صرف پای کار آمدن بدنه وفاداران رخ بدهد. در یک مشارکت نرمال، برد در انتخابات ریاستجمهوری حداقل نیاز به نزدیک به 20 میلیون رای دارد، یعنی 200 استادیوم آزادی پر از جمعیت. جلیلی برای پیروزی در انتخابات حداقل باید بتواند علاوهبر همه بدنه وفادار، بخش مهمی از مستضعفین و دهکهای پایین جامعه را هم با خود همراه کند و در میان طبقه متوسط هم امتیاز منفی بزرگی نداشته باشد. کاری که محمود احمدینژاد و سیدابراهیم رئیسی توانستند بهطور نسبی انجام دهند. آیا جلیلی چنین توانمندیای دارد؟
2- رقیب داشتن در بدنه ایدئولوژیک: از دولت سیزدهم ممکن است دو طیف بهعنوان رقیب گفتمانی برای جلیلی به میدان بیایند. یک طیف تکنوکرات که امور اقتصادی را در دست داشته و برچسب دولت سیزدهم را دارند و دوم مدیران ایدئولوژیکتر و جوانتر که ممکن است در مصادر فرهنگی و اجتماعی کار کنند. علاوهبر اینها مدیران نزدیک به بدنه رای جلیلی در دستگاههای حاکمیتی هم حضور دارند که ممکن است در انتخابات حاضر شوند. این افراد که احتمالا شناخهشدگی کمتری نسبت به جلیلی دارند ممکن است بخشی از سبد رای او از بدنه وفادار را جذب کنند و با سیاستورزی بهتر، به رقیبی جدی بدل شوند.
3- افت سیاسی در مناظرهها و فرآیند تبلیغات: تجربه جلیلی در دو انتخابات قبلی نشان داد او با یک بدنه رای تثبیتشده در انتخاباتها روبهرو است که گسترش پیدا نمیکند، چون عموما فرآیندهای تبلیغاتی او برای بدنه خاکستری خیلی جذاب نیست. این البته مربوط به دو انتخابات قبلی است اما نطق جلیلی در روز ثبتنام هم تا حدودی این ایده را تایید میکند.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.