لیبرالیسم، نئولیبرالیسم و لیبرتارینیسم

کارشناس فرهنگی شاهین کارخانه در نوشتاری به بررسی ظهور و بروز و تفاوت های انواع لیبرال می پردازد.

لیبرالیسم، نئولیبرالیسم و لیبرتارینیسم
158231

به گزارش جهت پرس؛ شاهین کارخانه در یادداشتی درباره لیبرال می نویسد:در سنت فکری لیبرال جریان‌های مختلفی وجود دارد. وجه مشترک جنبش‌های لیبرال این است که از آزادی های مدنی، سیاسی و اقتصادی دفاع می‌کنند. علاوه بر این، جریان‌های لیبرال بر بازارهای آزاد تکیه می‌کنند و به دولت نقشی جزئی در جامعه می‌دهند. بنابراین لیبرالیسم با کمونیسم، ناسیونال سوسیالیسم و همچنین دولت‌های رفاه امروزی مخالفت می‌کند.
تفاوت جریان‌های لیبرال چیست؟ ابتدا باید به لیبرالیسم کلاسیک جان لاک، آدام اسمیت یا ویلهلم فون هومبولت اشاره کرد. لیبرالیسم کلاسیک مداخله دولت در اقتصاد را رد می‌کند و می‌گوید آزادی افراد را نمی‌توان محدود کرد، حتی توسط دولت. نمایندگان مدرن لیبرالیسم کلاسیک خواهان یک دولت حداقلی هستند که فردیناند لاسال نیز از آن به عنوان دولت نگهبان شب یاد می‌کند. یک دولت حداقلی تنها مسئول دفاع از حقوق مالکیت است. امنیت داخلی و خارجی را از طریق پلیس، قوه قضائیه و ارتش تامین می‌کند. مالیات فقط برای این منظور مشروع است. نه آموزش، بهداشت، حقوق بازنشستگی و نه کمک به نیازمندان بر عهده دولت نیست. این نیازها می‌تواند توسط جامعه مدنی در رقابت بهتر و ارزان‌تر تامین شود. نمایندگان لیبرال دولت حداقلی شامل متفکرانی مانند لودویگ فون میزس، فردریش هایک، رابرت نوزیک و آین رند هستند.
تولد نئولیبرالیسم در قرن بیستمنئولیبرالیسم، که توسط شرکت کنندگان در کنفرانس والتر لیپمن، نشست لیبرال‌ها در پاریس در سال 1938 نامگذاری شد، خود را از لیبرالیسم کلاسیک متمایز می‌کند. نئولیبرالیسم مخالف جریان‌های توتالیتر است و با سوسیالیسم مبارزه می‌کند. با این حال، رویکرد لسه‌فر لیبرالیسم کلاسیک را که طرفدار یک دولت حداقلی است، مولد نمی‌داند. در عوض، نئولیبرالیسم خواستار دولتی قدرتمند است که شرایط و چارچوبی را تعیین کند و در نتیجه زندگی اقتصادی را هدایت کند. علاوه بر این، دولت باید امنیت اجتماعی اولیه را تامین کند. او باید تشکیل انحصارها و کارتل‌ها را ممنوع کند. معمولا مکتب شیکاگو و اردولیبرالیسم آلمانی را به نئولیبرالیسم نسبت می‌دهند. لیبرال‌های کلاسیک مانند اقتصاددان اتریشی لودویگ فون میزس موافق نئولیبرالیسم نبودند. میزس و هایک در مخالفت کنفرانس نئولیبرال‌ها، انجمن مونت پلرین را تأسیس کردند.
لیبرالیسم آمریکاییامروزه لیبرالیسم آمریکایی دیگر بخشی از مکتب فکری لیبرال نیست. زیرا در آمریکا اصطلاح لیبرالیسم توسط مخالفان لیبرالیسم غصب شد و معنایی مانند سوسیال دموکراسی دارد. تفسیر امروزین لیبرالیسم از سوی لیبرال‌های امریکایی بیشتر به خوانش جان استوارت میل برمی‌گردد که آزادی برای او نه تنها نبود اجبار فیزیکی، بلکه فقدان ظلم اکثریت و سنت‌ها بود. بنابراین میل با مذهب، سنت و هنجارهای اجتماعی همسو نیست. این امر دولت را از تهدیدی برای آزادی به ضامن آن تبدیل می‌کند. او باید از کارگران و مصرف کنندگان در برابر قدرت شرکت‌ها محافظت کند. لیبرالیسم به سبک آمریکایی یک دولت مالیاتی و بازتوزیع بزرگ ایجاد می‌کند. میلتون فریدمن یا فردریش آ. فون هایک، که برای مدت طولانی در ایالات متحده زندگی می‌کردند، دیگر از کلمه «لیبرال» در زبان انگلیسی استفاده نمی‌کردند، بلکه به اصطلاح «لیبرتارین» یا «آزادی‌خواه» روی آوردند. در اروپا واژه لیبرال» هنوز هم معنای اصلی خود را دارد، اگرچه در اروپا افراد بیشتری از اصطلاح «لیبرتارین» برای توصیف لیبرال‌های رادیکال‌تر استفاده می‌کنند. یعنی کسانی که می خواهند دولت را به طور رادیکالی محدود کنند یا کسانی که می‌خواهند کاملاً بدون آن کار کنند، و به اصطلاح آنارکوکاپیتالیست نامیده می‌شوند.