در دنیای امروز کودکان به غلط و نادرست ناخواسته برای خودشان الگوهایی را در زندگی فردی و اجتماعی‌شان انتخاب می‌کنند که هیچ‌کدام بویی‌شان از جنس‌ قهرمان واقعی نبوده ولی به عنوان ابرقهرمان به کودکان ما شناسانده شده‌اند و چون کودکان ما همچون لوح سفیدی هستند و منتظرن خوراک ذهنی درخور سن و سال خود دریافت کنند وقتی می‌بینند که همچین خوراکی موجود نیست به‌طور ناخواسته به سمت این الگوها کشیده می‌شوند و یکسری اَبَر قهرمانان پوچ و توخالی می‌شود تمام دنیا و فکر و ذکرشان. 

تربیت کودک مهمترین اصل جامعه اسلامی
این مطلب را باید در نظر بگیریم که در جامعه اسلامی تربیت کودکان مهمترین عنصر در این جامعه محسوب می‌گردد چون این کودکان هستن که آینده این مرز و بوم را می‌سازند. اگر یک درصد از این عناصر غافل شویم عواقب آن را در سال‌های آتی هم در زندگی‌شان و به طبع در جامعه خواهیم دید. والدین و افراد موثر در زندگی کودکان باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر الگوهای مناسب، اسلامی و ایرانی را برای کودکان نشناسانند، کودکان به سمت الگوهای غربی که آنها برایشان از قبل و با نقشه آماده کرده‌اند کشیده خواهند شد. ما در این سرزمین و در اسلام الگوهایی را داریم که هر کدام نمونه‌های بارز و ارزشمند و درخوری هستند که تک‌تک‌شان جزو نخبگان بودند و برای حفظ و امنیت این آبادانی جانشان را در کف دست گرفته و از زندگی‌شان گذشت کرده تا ذره‌ای از این خاک دست دشمن نیافتد. حال این بی‌انصافی است که ما چنین قهرمانانی را برای کودکان‌مان الگو قرار ندهیم و اَبَرقهرمانانی همچون مردعنکبوتی، بت‌من و … که چیزی جز خوی وحشی‌گری و پوچالی برای کودکان ندارند را برایشان الگو قرار دهیم. در این خاک اَبَرقهرمانانی همچون شهیدان: حاج قاسم سلیمانی، محمدابراهیم همت، احمد متوسلیان، صیاد شیرازی، بابایی و …. داریم که می‌توانیم آنها را با استفاده از کتاب و انیمیشن‌های گوناگون معرفی کنیم تا با شناختن این افراد مسیر مناسبی را برای زندگی و آینده خود و مملکت‌شان انتخاب نمایند.
یکی از اَبَرقهرمانان کشورمان که در کتاب «ماشین گِلی بابا» به آن پرداخته شده است، سردار شهید مهندس علی‌رضا نوری قائم مقام فرماندهی لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) تهران و یکی از مسئولین رده بالای حراست راه‌آهن تهران بوده است که این کتاب توسط شیما ناصری به نگارش درآمده است. این کتاب یکی از خاطرات مستند و واقعی پسر کوچک شهید نوری است که به زبان ساده و کودکانه برای رده سنی (ب) و (ج) به رشته تحریر درآمده و نشر دارخوین آن را منتشر نموده و در بازار نشر عرضه شده است. 

یک خاطره، یک داستان کودکانه
شیما ناصری، نویسنده کتاب «ماشین گِلی بابا» در گفت‌و‌گو با جهت  پرس در مورد پرداختن به یکی از خاطرات زندگی شهید علی‌رضا نوری برای کودکان گفت: یک روز در نشر 27 بعثت فیش‌های زندگی‌نامه مستند شهید علی‌رضا نوری را برای حروف نگاری تحویلم دادند. موقع تایپ فیش‌ها و بعد از آن متن اصلی کتاب، از زندگی عاشقانه‌ای و همه چیز تمامی که شهید علی‌رضا نوری داشت خیلی لذت بردم و یک علاقه خاصی به این شهید پیدا کردم. هر روز که مطالب زندگی‌اش به دستم می‌رسید و من آنها را تایپ می‌کردم انگار با تمام خاطرات زندگی شهید نوری زندگی می‌کردم و گاهی در حین تایپ از خاطرات خنده‌ام می‌گرفت و گاهی گوشه چشمانم خیس می‌شد. نوری یک شخصیت چند بعدی بود. در عرصه خانواده همسری مهربان و پدری فداکار و در عرصه کار و جبهه فردی جهادی و انقلابی و  نخبه. تمام این ابعاد دست به دست هم داد تا بعد از اتمام حروف‌نگاری کتاب صبح روز نهم یکی از خاطراتی که بیشتر نظرم را جلب کرده به زبان کودکانه به رشته تحریر دربیاورم و همچنین آرزوی کودکی‌ام را در این مرحله از زندگیم به حقیقت تبدیل کنم. پس دست به قلم شدم و متن را نوشتم و حدود بیست بار متن اولیه را با بازنویسی کردم و در تمام مراحل نوشتن از نظرات برادرزاده‌ عزیزم، محیا ناصری در نگارش متن کمک گرفتم تا متن نهایی، متنی مورد علاقه و ساده و روان برای کودکان باشد.

اهمیت دقت در نوشتن برای کودکان
ناصری در ادامه بیان کرد: نوشتن برای کودکان خیلی سخت‌تر از نوشتن برای بزرگسالان است. او بر این عقیده است که خوراک فکری و ذهنی که از همان رده‌های کودکی به کودک خورانده می‌شود اثر مستقیمی بر روی زندگی کودک در آینده خواهد داشت. اگر ذهن کودک با خوراک ذهنی نامناسب تغذیه شود مسلماً از مسیر اصلی منحرف خواهد شد و این خودش نوعی حق‌الناس است که قطعاً بر گردن نویسنده کتاب خواهد افتاد. برای همین قبل از نوشتن و دست به قلم شدن این مطلب را در نظر می‌گیرم و بر این باور هستم که بتوانم با کتاب‌هایم اَبَرقهرمانان سرزمینم را برای نسل کودک معرفی نمایم.

کتاب روان برای کودکان
شیماناصری گفت: شخصیت زندگی شهید نوری ابعاد مختلفی دارد. اینکه در یک داستان کودکانه بتوانیم به فرد این را معرفی کنیم خیلی سخت است. چون متن کتاب باید خیلی ساده و روان باشد و طوری تنظیم گردد که تعداد صفحات آن کودک را خسته نکند و در پایان از آن متن درس بگیرد و شروع و پایان و هدفی متناسبی داشته باشد. در این کتاب به آخرین دیدار پدر خانواده اشاره می‌شود. فرزند دوم خانواده که داستان از زبان او بیان می‌شود به رابطه صمیمی و گرم آخرین روز دیدارشان و خاطرات آن روز اشاره می‌نماید و در ادامه داستان به نحوه استتار در جنگ نیز اشاره می‌شود تا کودک علاوه بر پی بردن به روابط گرم و صمیمی خانواده با لفظ استتار و مفهوم آن نیز آشنا شود.

شناخت ابر قهرمان
نویسنده ماشین گِلی بابا مهم‌ترین نکته کتابش را این چنین ذکر کرد: این کتاب برای آشنایی کودکان با الگوهای واقعی کشور نوشته شده است. اَبَرقهرمانان واقعی که باید الگوی نسل جدید شوند و این نسل باید بدانند که امنیت و حفظ این کشور در گرو از خودگذشتگی چه افرادی بوده است. افرادی که با عشق به خانواده خویش برای حفظ امنیت کشور جانشان را فدای این مرز و بوم کردند. کودکان حق دارند با چنین الگوهای واقعی در زندگی‌شان آشنا شوند و برای ادامه مسیرشان آنها را الگوی خود قرار دهند.

ماشین گلی بابا
ناصری در مورد انتخاب عنوان کتابش گفت: ماشین گِلی بابا از روی یکی از عکس‌های شهید نوری که داخل تویوتای استتار شده است و همچنین خاطره آخرین روز دیدار ایشان با خانواده‌اش گرفته شده است. شهید علی‌رضا نوری با ماشین گِلی از جبهه به خانه برمی‌گردد و در این کتاب به داستان آن روز و اتفاقاتش به زبان کودکانه که همراه با چاشنی طنز و درام است می‌پردازد.

کلام آخر
ناصری در پایان گفت: این کتاب از همان روزهای نخست مورد استقبال کودکان رده سنی (ب) و (ج )قرار گرفت. البته این را نیز باید خاطرنشان شوم که قبل از چاپ و عرضه آن در بازار نشر، توسط چند کودک که یکی از آنها برادرزاده‌ام بود مورد آزمایش و خطا قرار گفت تا بازخورد اولیه آن را قبل از انتشار ببینم. همچنین چاپ دیجیتال آن نیز برای خانواده شهید فرستاده شد و الحمدلله رب‌العالمین حامد نوری فرزند دوم شهید نوری که کتاب از زبان ایشان بیان شده بود مورد استقبال و رضایت قرار گرفت. این را نیز در خاتمه باید خاطرنشان شوم که کتاب یکی از پرفروش‌های کتب کودک نشر دارخوین در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و نمایشگاه کتاب دفاع مقدس قم بود.