ناچار شدیم از حسن روحانی  حمایت کنیم/ اما و اگر موفقیت اصلاحات در انتخابات پیش رو

به گزارش جهت ، حزب متبوع حق شناس در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدای حزبی معرفی می‌کند از این رو معتقد است اگر یک نیروی حزبی سکاندار دستگاه اجرایی شود، حزب او پاسخگو خواهد بود. کنایه‌ای غیر مستقیم هم به «حسن روحانی» می‌زند و می‌گوید: «نامزد حزبی در پاستور نمی‌نشیند و درب ارتباطی خود را ببندد و […]

ناچار شدیم از حسن روحانی  حمایت کنیم/ اما و اگر موفقیت اصلاحات در انتخابات پیش رو

به گزارش جهت ، حزب متبوع حق شناس در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدای حزبی معرفی می‌کند از این رو معتقد است اگر یک نیروی حزبی سکاندار دستگاه اجرایی شود، حزب او پاسخگو خواهد بود.

کنایه‌ای غیر مستقیم هم به «حسن روحانی» می‌زند و می‌گوید: «نامزد حزبی در پاستور نمی‌نشیند و درب ارتباطی خود را ببندد و حتی استاندران را به حضور نپذیرد و مسئولیتی هم در قبال رأیی که از مردم گرفته است، نداشته باشد.»

او در عین حال به تشریح فرآیند انتخاب نامزد واحد از سوی نهاد اجماع‌ساز پرداخت و ضمن تاکید بر معرفی یک چهره اصلاح‌طلب در انتخابات ریاست‌جمهوری، در واکنش به موضع‌گیری برخی از اعضای کارگزاران در حمایت از کاندیداتوری «علی لاریجانی»، گفت: «فضای سیاسی کشور در ۱۴۰۰ با ۹۲ به شدت متفاوت است و حتی اگر رهبر جریان هم اعلام نظر کند بدنه اصلاحات با آنها همراهی نخواهد کرد. اگر کارگزارنی‌ها هم همان روش انتخابات مجلس یازدهم را اعمال کنند به جایی نخواهند رسید.»

پیش‌بینی این فعال سیاسی اصلاح‌طلب که در شورای شهر تهران هم عضویت دارد این است که اگر میزان مشارکت مردم در شهر تهران بالا باشد فهرست اصلاحات شانس زیادی برای پیروزی دارد زیرا خوب عمل کرده‌اند، به طوری که عملکرد آنها با دولت و مجلس قابل قیاس نیست!

دل پُری هم از مجلس نهم دارد و می‌گوید: «در این دوره، نمایندگان تعداد اعضای شورا شهر تهران را کاهش دادند و این کار، کارشناسی نبود از این رو انتظار داریم مجلس فعلی در این دو ماه باقی مانده با طرح دوفوریتی، تعداد اعضای شوراهای کلانشهرها را فزایش دهد تا بدین وسیله بخشی از عمده مشکلات حل شود.»

این بخشی از اظهارات «محمدجواد حق‌شناس» عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتگویی مشروح با خبرنگار مهر است.

خلاصه گفتگو با محمدجواد حق‌شناس به شرح ذیل است:

 

از حزب جمهوری اسلامی تا حزب اعتماد ملی/ حسن روحانی نسبتی با احزاب ندارد

 

* متأسفانه نقش احزاب و حضور آنها در قدرت در کمترین حد ممکن است و این دقیقاً به خاطر وجود چنین معضلی است که در قانون پیش بینی نشده است.

 

* شاهد هستیم رئیس‌جمهوری که امروز سرکار است هیچ نسبتی با احزاب ندارد. رئیس‌جمهور قبل از او هم همین طور بود، نسبت دو رئیس‌جمهور اسبق (هاشمی و خاتمی) با احزاب نیز در حداقل تعریف شده بود.

 

* حزب جمهوری در آن مقطع، حزب کاملاً جدی و چارچوب‌دار بود اما متأسفانه تعطیل شد و اثری از آن حزب باقی نماند.

 

* حزب اعتماد ملی به عنوان یکی از احزاب اصلاح‌طلب در نهاد اجماع ساز حضور دارد. احزاب عضو این نهاد، کاندیداهای خود را معرفی می‌کنند و کاندیدای حزبی تا زمان ثبت‌نام در انتخابات می‌تواند در فضای جامعه ظهور و بروز خود را داشته باشد.

 

* حضور ما (حزب اعتماد ملی) در نهاد اجماع ساز مشروط به این نیست که این نهاد به نامزد حزب ما رأی دهد.

 

ناچار شدیم از حسن روحانی  حمایت کنیم

* در سال ۹۲ در وضعیتی قرار گرفته بودیم که ناچار شدیم از «حسن روحانی» حمایت کنیم. در فضای «پسا انتخابات» ۸۸ بودیم و جامعه با یک علامت سوال بزرگ روبه رو شده بود، حتی بخشی عمده‌ای از جریان اصلاحات بخصوص بدنه اصلاحات اصلاً تمایلی برای حضور در انتخابات نداشت. فضای سیاسی کشور در ۱۴۰۰ با ۹۲ به شدت متفاوت است و حتی اگر رهبر جریان هم اعلام نظر کنند بدنه اصلاحات با آن همراهی نخواهد کرد.

 

کارگزاران شکست می‌خورند

* حزب کارگزان سازندگی در انتخابات مجلس یازدهم فهرست ۳۰ نفره ارائه داد اما کف رأی لیست کارگزاران در تهران چیزی حدود ۵ هزار نفر و یا کمتر بود پس اگر کارگزاران بخواهد مثل انتخابات مجلس رفتار کند بعید است دستاوردی بهتر از آنچه در انتخابات مجلس در تهران به دست آورد، کسب کند.

 

اما و اگر موفقیت اصلاحات در انتخابات پیش رو

* بخش اعظم جریان اصلاحات -نهاد اجماع‌ساز- نمی‌تواند بدنه خود را نادیده بگیرد. بدنه‌ای که به شدت معترض است و حتی به حضور در انتخابات راضی نیست و اگر می‌خواهد راضی باشد باید از انتخابات رقابتی مطمئن شود پس اگر می‌خواهیم بین گزینه بد و بدتر قرار بگیریم و سراغ گزینه بد برویم قطعاً این بار جواب نخواهد داد.

 

* اگر مشارکت در انتخابات براساس آنچه در مجلس شکل گرفت، اعمال شود قطعاً جریان اصلاحات با این میزان مشارکت حداقلی در شهر تهران موقعیت نخواهد داشت و جریان رقیب ما وارد شورا خواهد شد، اما اگر میزان مشارکت بالا باشد به نظر می‌رسد در شهرهای بزرگ و تهران شانس جریان اصلاحات خوب باشد.

 

شورای شهر اصلاح‌طلب، موفق بود!

* شورای شهر تهران (با اعضای اصلاح طلب) دررابطه با شهر فروشی، شفافیت، مبارزه با فساد، جلوگیری از تخریب باغات و مسائل فرهنگی و اجتماعی کارکرد قابل قبولی داشته است.

 

تعداد اعضای شورای شهر تهران کافی نیست

* متأسفانه مجلس نهم اتفاق بدی را رقم زد و تعداد نمایندگان شورای شهر تهران را از ۳۱ نفر به ۲۱ نفر کاهش داد. اگر می‌خواستند کارشناسی عمل کنند باید شورای ما در طراز شورای استانبول، پاریس و لندن بود، حداقل تعداد اعضای آنها بالای ۱۰۰ نفر است؛ تهران را با شورای ۲۱ نفره نمی‌توان اداره کرد چرا که مسائل و جمعیت تهران به عنوان پایتخت بسیار زیاد است.

 

* ای کاش مجلس می‌توانست در این ۲ ماه باقی مانده با طرح دوفوریتی برای کلان شهرها تعداد نمایندگان شوراها را افزایش می‌داد چون از این طریق خونی در رگ شوراها-کلان شهرها- جاری خواهد شد و بخشی از عمده مشکلات کشور هم حل می‌شود.