به احزاب فراگیر نیاز داریم/ مردم را پشتوانه خود میدانم
به گزارش جهت، حسین دهقان از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ضمن گفتگویی، برخی از مواضع خود را بیان کرده است که خلاصه آن در ادامه میآید: نه اصلاح طلبم نه اصولگرا * من اعلام کردم که تعلق سیاسی به این دو جریان سنتی سیاسی جامعه (اصلاح طلب ، اصولگرا) ندارم و طبیعتاً بخش عظیمی از […]
به گزارش جهت، حسین دهقان از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ضمن گفتگویی، برخی از مواضع خود را بیان کرده است که خلاصه آن در ادامه میآید:
نه اصلاح طلبم نه اصولگرا
* من اعلام کردم که تعلق سیاسی به این دو جریان سنتی سیاسی جامعه (اصلاح طلب ، اصولگرا) ندارم و طبیعتاً بخش عظیمی از مشکلات امروز جامعه را هم ناشی از نزاع بین این دو جریان میدانم، چون همواره این دو جریان به دنبال پیادهسازی اهدافی که خودشان آن را مطلوب و حق میدانند، بودهاند و شاید مردم کمتر موضوع تلاش و فعالیت آنها تلقی شدهاند. نه اینکه بگوییم آنها نخواستند به مردم خدمت کنند اما باید بگوییم هیچکدام از این جریانها نمایندگی قاطبه مردم را نکردند و نمیکنند.
منازعات و درگیریها عامل حال بد مردم
* اگر ما مردم را خطاب قرار دهیم و مردم به عنوان عنصر تعیین کننده در امر حضور و تعیین کننده در سرنوشت خودشان قلمداد شوند، من فکر میکنم که بسیاری از این مسائل حل خواهند شد. لذا خیلی روشن بگویم که من پشتوانه خودم را مردم میدانم، مردمی که مطالبات دارند و برای آن مطالبات به دنبال پاسخ هستند.
* اگر ما دموکراسی را پذیرفتیم و گفتیم که نظام ما مردمسالاری دینی است به این معناست که خواست مردم حاکم است که البته این امر در چارچوب شرع تحقق مییابد.
* منازعه، درگیری و تعارض امروز برای منافع و حال بهتر مردم نیست، این بحثها امروزه برای این است که من باشم و شما نباشی، حتی من خوشحال میشوم که شما پیروز نشوی و حتی اگر حضرت عزرائیل هم انجام ماموریت کند، جشن میگیرم که یک مانع برداشته شده است.
در ایران حزب نداریم/ چند حزب فراگیر میخواهیم
* احزاب در ایران وجود خارجی ندارند، ما گرایشهای سیاسی داریم و بعد جبهههای سیاسی از میان آنها شکل میگیرند و شاهد شکلگیری احزاب قدرتمند با تعاریف روشن یک حزب نیستیم. احزاب ما معمولا فقط برای انتخاباتاند، دو ماه قبل از اینکه کلید انتخابات زده شود جلو میآیند و فعال میشوند، بعد از انتخابات هم میروند به خانه خود و فراموش میکنند که مردم را به یک سمت و سویی بردهاند و حداقل باید نسبت به آراء مردم پاسخگو باشند.
* من قائل به این هستم که ما باید در کشور به سمت داشتن دو یا سه حزب بزرگ فراگیر در سطح ملی حرکت کنیم، اگر این انجام شود تازه دموکراسی شروع به معنادار شدن میکنند.
* تشکلهای مردمی که محور کارشان یا یک حوزه خاصی است یا امور اجتماعی است، بیش از آنکه اکنون هست باید تقویت شوند و گسترش پیدا کنند، چون دولت نیاز به آنها دارد. دولت برای اداره بهتر امور جامعه باید امور اجتماعی را تا هر اندازه که مردم میتوانند انجام دهند، به خودشان واگذار کند و بهترین عناصری که دراین وضعیت میتوانند کارکرد مناسب داشته باشند، این مجموعهها هستند. اما یک چیزی را NGOها باید مراقبت کنند و آن این است که قرار نیست کارکرد و نقش سیاسی پیدا کنند، هم خودشان باید احتیاط کنند که وارد فعالیت سیاسی نشوند و هم دولت باید از سیاسی شدن آنها جلوگیری کند. توجه داشته باشیم که “ان جی او” به ما هو “ان جی او” یعنی مردم برای مردم، حتما و اکیداً بالاترین سطح مشارکت را با خود میآورد.
درباره قانون اساسی
* ما یک میثاق ملی داریم به نام قانون اساسی، در قانون اساسی ما حقوق همگان تعریف شده است، از آن طرف نقش بخشهای مختلف جامعه هم آنجا کاملا دیده شده است. ما در مساله زنان و خانواده اصل روشن قانون اساسی داریم و خارج از آن نمیخواهیم عمل و رفتار کنیم.
* وقتی یک فردی که همه اتکای او به یک مجموعه توانمند اجتماعی-حزباللهی است، با حمایت آن مجموعه به قدرت برسد و بعد همان مجموعه را متهم میکند، خب چرا؟ آن روز که این مجموعه برای خودش مینواخت، این فرد حرکات موزون خوبی داشت. حالا چرا به یکباره عوض شده است؟ باید یکدیگر را برای خدمت به مردم بپذیریم و همه میتوانند با بالاترین ظرفیتشان در خدمت باشند. صریحتر اگر بگویم من قبول ندارم که دولت نمیتواند این فضا را اداره کند. سوال؟ اکنون همه دولتهای ما ستاد مبارزه با کالا و ارز دارند، از آن طرف میگوییم که ۴۰ میلیارد دلار قاچاق در کشور وارد میشود. بالاخره مرز کشور که روشن است، مبادی ورودی هم که روشن است، آنها هم که میآورند هم روشن هستند، خب چه کسی باید این وسط جلوگیری کند؟
قاچاق کالا و حواشی آن/ با FATF چه کنیم؟
* آقای نقدی در زمان آقای احمدی نژاد شد رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و موادمخدر، آقای قالیباف هم در زمان آقای خاتمی، خب یعنی اینها خودشان انجام میدادند؟ ما ناتوانی، بیعرضگی و مسئولیت ناشناسی خودمان را با فرافکنی حل میکنیم. راحتتر بگویم، یک آبکش درست کردهایم، اگر این را ببندیم، درست میشود.
* من فکر میکنم ما هنوز به یک چیز باور نداریم و آن اینکه اقتصاد ملی ما و جامعه ما ظرفیتی بسیار فراتر از آن چیزی که امروز دارد به عرصه میآورد، دارد و اگر ما این توان و قدرت اقتصادی داخلیمان را آنچه که بالقوه است را به مرحله بالفعل برسانیم، امکان هر نوع تعاملی هم با دنیا پیدا میکنیم.
* در موضوع FATF من معتقدم که اولا اگر آن را فقط از منظر FATF میدیدیم و دوماً مضرات و منافع آن را میسنجیدیم، یعنی هزیه-فایده میکردیم که هزینهها و فواید آن برای ما چیست؛ به اینجایی که الان هستیم نمیرسیدیم که در اینکه با آن چه کار کنیم، بمانیم و به مجمع تشخیص مصلحت نظام هم برود و آنجا هم نتوانند تصمیم بگیرند، چون نگران هستند.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.