نقدی بر نیش و کنایه چهره اصلاح‌طلب به اصولگرایان

درس طالبان به جریان اصلاحات چیست؟

اینکه آقای عبدی چگونه توانسته‌اند با این سابقه دوستانشان به این احساس برسند که اصولگرایان تندرو هستند! از معماهای بزرگ روزگار ماست.

درس طالبان به جریان اصلاحات چیست؟

عباس عبدی، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب به تازگی در یک توییت نوشته است: “شاید یک علت دفاع تندروهای اصولگرا از طالبان این است که، مردم ما رفتار طالبان را ببینند بعد بگویند خدا پدر اصولگرایان ایرانی را بیامرزد و به وجود آنها دعا کنند که این‌ اندازه هم خشن و بسته و عقب‌مانده نیستند.”

*عجیب است که آقای عبدی پس از یک عمر فعالیت سیاسی و حتی اطلاعاتی! این حقیقت ساده را نمی‌داند که منافع خارجی ایران تابع جناح‌ بندی‌های سیاسی نیست و اقتضائات عقلانی است که باید و نبایدهای تصمیمات ایران پیرامون رخدادهای بین‌المللی را تعیین می‌کند.

ثانیا مردم ایران اگر هم قرار باشد که تندروی‌های سابق طالبان را با تندروی‌های کسانی در داخل ایران مقایسه کنند؛ آن کسان، اصلاح‌طلبان هستند نه اصولگرایان.

همان اصلاح‌طلبانی که در دهه شصت معتقد بودند باید در پیشانی دختر بدحجاب پونز فرو کرد، فیلمساز خاطی را باید فی‌المجلس شلاق زد، عینک‌های آفتابی اسکی‌ بازهای پیست دیزین را باید مصادره کرد، بازجویی باید خشن باشد، ویدئو حرام است و صدامِ پلید هم “خالد بن ولید” است که باید در جریان حمله به کویت به او یاری رساند!

اینکه آقای عبدی چگونه توانسته‌اند با این سابقه دوستانشان به این احساس برسند که اصولگرایان تندرو هستند! از معماهای بزرگ روزگار ماست…

جالب است که اعضای ارشد طالبان تندروی‌های گذشته را محکوم و بر تغییر روش‌های خود تأکید کرده‌اند اما در اردوگاه اصلاح‌طلبان ایرانی شاهد هیچ توبه و برائتی از رفتارهای تند آقایان در دهه ۶۰ نیستیم. و همین نبود توبه‌ است که مثلا می‌بینیم اعضای ارشد این جریان همچنان به گزینه‌هایی مثل مجازات و اعتراض خیابانی و اشغال مراکز حساس نظام اصرار دارند!