گزارشی از نمایشگاه «چشم در چشم»

حتماً عکس‌ها و ویدئو‌های نمایشگاه «چشم در چشم» موزه هنر‌های معاصر را در فضای مجازی دیده‌اید. این نمایشگاه فقط محدود به پنج گالری نماند که آثار در آن‌ها به نمایش درآمدند و توانست صفی از مردمی را ایجاد کند که به‌دنبال هنر بودند.

گزارشی از نمایشگاه «چشم در چشم»
213847

به گزارش جهت پرس؛ 55سال پیش، یعنی در سال 1348 هجری شمسی مسابقه‌ای برگزار شد؛ مسابقه‌ای که در آن معماران بهترین طرحشان را ارائه می‌دادند که مناسب موزه بود و با ویژگی‌های مدرن و جهانی طراحی شده بود. فرح پهلوی که برگزار‌کننده‌ این مسابقه بود، طرح پسر عمویش، کامران دیبا را انتخاب کرد. دیبا که معمار ایرانی- فرانسوی بود، در طرحش از ویژگی‌های مدرن و منحصربه‌فردی استفاده کرد که تا امروز مورد توجه قرار دارد. همچنین طرح او پیوند خوبی با بافت فرهنگی و تاریخی ایران داشت.

این طرح با استفاده از فضای باز، حیاط مرکزی و هندسه ساده و درعین‌حال پیچیده، توانست همزمان ارتباطی معنایی و بصری با آثار هنری معاصر و فضای فرهنگی ایران برقرار کند. 9 سال بعد، نتیجه‌ این مسابقه ساخته و با نام «موزه هنر‌های معاصر» افتتاح شد. این موزه درطول این سال‌ها، صد‌ها گالری مختلف را به‌نمایش گذاشته، اما شاید تا امروز تنها گالری بوده که هنردوست‌ها برای دیدنش تا خیابان پایینی موزه، صف کشیده باشند.

حتماً عکس‌ها و ویدئو‌های نمایشگاه «چشم در چشم» موزه هنر‌های معاصر را در فضای مجازی دیده‌اید. این نمایشگاه فقط محدود به پنج گالری نماند که آثار در آن‌ها به نمایش درآمدند و توانست صفی از مردمی را ایجاد کند که به‌دنبال هنر بودند. در صف که ایستاده بودم، به یاد گفته کیوریتور این رویداد افتادم. جمال عرب‌زاده- که بیش از ۱۰۰ اثر از هنرمندان شناخته‌شده را جمع کرده و به اجرا درآورده بود، در مصاحبه‌ای اشاره کرد که «چشم در چشم» پربازدیدترین نماشیگاه تاریخ این موزه بوده است. تاحدی‌که در بسیاری از روز‌های پایان هفته، تعداد بازدیدکنندگان به بیش از دوهزار نفر رسیده که این عدد بزرگی در دنیای موزه است.

صف به‌آرامی جلو می‌رفت و ما حاضران در صف نگران بودیم که نکند از سر بدشانسی نتوانیم وارد موزه شویم. صحبت‌هایی که با افراد در صف داشتم، برایم عجیب بود که جلوتر از این گفت‌وگو‌ها بیشتر صحبت می‌کنم. بالاخره خودم را از سوز پاییزی نجات دادم و توانستم وارد موزه شوم. به‌سرعت هزینه‌ نیم‌بهای بلیت را پرداخت و عزم خود را جزم کردم که باید با همه‌ توان کل موزه و همه پنج ‌گالری را ببینم. با ورودم به فضای اصلی موزه، با تابلوی محمد احمدی روبه‌رو شدم. تابلوی بزرگی که نمای نزدیک صورت یک مرد مسن را نقاشی کرده بود. چشم‌های سیاه مرد بین رنگ‌های قهوه‌ای و کرم صورتش باعث شده بود خیره‌کننده به‌نظر بیاید.