نگاهی به نمایش آپرکات؛

کرم‌هایی که به جان من افتاد

کرم‌هایی که قرار بود زندگی‌شان را تکان دهد، اما آواری شدند بر سر خانه‌ای از جنس شن و مه که از همان پای‌بست ویران بود.

کرم‌هایی که به جان من افتاد
206099

به گزارش جهت پرس؛  

نمایش آپرکات نوشته محمدرضا قلی‌پور و به کارگردانی بهنام زینعلی، نگاهی دارد به زندگی خانواده‌‎ای متزلزل که اگرچه سایه‌هایی کمرنگ از عشق و دوست‌داشتن را در میان مرد و زن داستان می‌شود دید، اما گرفتار کرم‌هایی می‌شوند که قرار بود نجات‌بخش این زندگی شوند که برعکس به جانشان افتاد و … در نهایت، پس از ۱۰ ثانیه، ناک اوت.

کرم‌هایی که به جان من افتاد

نرم‌تنانی که می‌لولند، مردی تقریبا پا به سن گذاشته اما با خیال‌های کودکانه که سردرگم است(الیاس)، زنی که سخت برای زندگی‌اش می‌جنگد(نغمه) چه در چهاردیواری خانه‌اش و چه در رینگ بازی و زن(بِیدا) و مرد جوانی(فرزاد) که کم و بیش گرفتاری‌های خاص خود را دارند.

کرم‌هایی که به جان من افتاد

آپرکات میز آن سنی است ناهمگون از پیوندهایی سست که گاهی به کرمی بند است؛ کرم‌هایی که می‌لولند و می‌لولند و قلب‌ و ذهنی که‌ می‌تواند خالق ایده‌هایی بدیع برای ساختن باشد، به مامنی برای رشد و نموشان تبدیل می‌شود و دیگر چیزی برجای‌نمی‌گذارند و می‌شوند نشخوارهایی که ستون‌های سست این خانه را فرومی‌ریزند.

مردی که بازنده است؛ از همان ابتدا هم بازنده بود اما در مقابل، زنی که برای برنده شدن سخت می‌کوشد… و به آرزویش هم می‌رسد اما در قابی که مستند تمام تلخی‌های زندگی‌اش می‌شود نجات‌بخش او.

مستندی از لحظه‌های جدال با غول سرسخت زندگی، مستندی که جایزه می‌گیرد؛ جایزه‌ای که می‌شود سرآغاز مسیری که این بار و به تنهایی قرار است فقط خودش باشد و خودش. بجنگد و بجنگد تا قهرمان زندگی‌اش باشد.

آپرکات که این روزها در پردیس شهرزاد روی صحنه است، ورای داستانی که دارد ، پیچیده است؛ شاخه به شاخه است؛ بی‌سرانجامی برای هر یک. کارگردان تلاش کرد ذهن مخاطبان را درگیر کرم‌هایی کند که گاهی وسط قصه لول می‌خوردند اما قصد داشت چیز دیگری بگوید؛ مبارزه برای برد و در مقابل تقلایی برای هیچ. و این قصه هنوز ادامه دارد.

در آپرکات که تا ۲۴ آبان ادامه دارد، کتایون سبحانی، امیر ملکی، فرزانه سلامی و بهنام زینعلی ایفای نقش می‌کنند و خواننده خردسال، مهرسا قلابرودی که ترانه‌ای از جدایی را پایان بخش صحنه می‌کند.

کرم‌هایی که به جان من افتاد

در خلاصه آپرکات می‌خوانید: هیچی دیگه… خلاصه الیاس هی اومد خرابکاری قبلی رو درست کنه، دوباره خراب کرد. نغمه هی رفت مسابقه داد تا پولشو بزنه به یه زخمی، نشد. اما اینکه الیاس مقصره یا نغمه یا فرزاد یا بِیدا یا سلیم یا صاب خونه یا پیرمرد همسایه یا گوینده رادیو دیگه نمیدونم والا.
حالا وسط زندگی داغون اینا این همه کرم یا کِرِم چیکار میکنه؟ نمیدونم والا.