سید نیما موسوی نوشت: با مطالعه سبک زندگی خاندان پهلوی به نکته‌ای برمیخوریم و آن تفاوت زیست آنان با خاندانهای پادشاهی در منطقه و جهان عرب و حتی سلسله های پادشاهی در دنیاست. سبک زندگی ایشان بیش از اینکه به خانواده‌های اشراف زاده و لو لاییک شباهت داشته باشد بیشتر شبیه خانواده‌های نوکیسه ایرانی است. این خلق و خوی نوکیسگی تا جایی بود که حتی باعث آزردگی «فوزیه» همسر شاه که یک شاهزاده مصری بود شد؛ بویژه جاییکه خانواده سلطنتی در برخی مهمانیهای دربار از «همسر شاه» تقاضای رقص میکردند. این آزردگی‌ها سرانجام باعث طلاق وی از شاه شد‌. از سوی دیگر رفتارهای اشرف پهلوی بویژه سبکسری‌های جنسی وی کمتر شباهتی به یک خانواده اشراف‌زاده سلطنتی دارد؛ بطور مثال نقل فردوست که بیان میدارد اشرف برای نزدیکی به «لوون پالانچیان» مهندس ارمنی‌تبار حتی به پای او می‌افتد از همین‌رو می‌باشد. در مورد «نور پهلوی» دختر رضا پهلوی که خود را ولیعهد ایران میداند چنین رفتاری را در صفحه اینستاگرام او میبینیم. معاشرت با مردانی از ملیت‌های مختلف در کلابهای شبانه، شباهتی به رفتار کسی که خود را «ملکه» و «ولیعهد ایران» میداند ندارد. در مورد خود رضا پهلوی نیز شاهد چنین سبک زندگی هستیم. کسیکه خود را شاه ایران و ادامه دهنده راه پادشاهان باستانی ایران زمین میداند ولی حتی در منزل خود با فرزندانش به زبان فارسی صحبت نمی‌کند. اگر نقطه مثبت هر نظام سلطنتی را «محافظه‌کاری» بدانیم؛ چنین فردی خود را مقید به گرامیداشت آیینهای ملی و مذهبی که صبغه‌ای فراتر از عمر نظام سیاسی کنونی دارد نمی‌داند و مبدأ مبارزات خود را تقویم میلادی می‌انگارد. در گذر از اینکه اتحاد امروز وی با تجزیه طلبان و فدرالیستها که از طریق شهریار آهی مشاور وی انجام میشود؛ معارض کارویژه سلطنت برای حفظ تمامیت ارضی است. این خلق و خوی نوکیسگی را در طبقه متوسط نوظهور جامعه ایران میبینیم که در دو سه دهه اخیر یک شبه ره صدساله رفته‌اند. خانواده‌هایی که ریشه و اصالت پشت کوهی را با اقتصاد مصرفی رنگ آمیزی کرده‌اند؛ در نخستین فرصت ضمن تغییر نام خانوادگی، خودروی شاسی بلند چینی میخرند، تفاخر به واژگان بیگانه را در صحبت کردن خود دارد، فراغت روزانه را به کافه‌گردی میگذراند و مشتری تولیدات فرهنگی فاخر شبکه «منوتو» هستند. تفریحات این طبقه به اقامت آخر هفته در ویلای کردان و یا سفر سالی یکبار به پاتایا و آنتالیا منجر میشود.