نگاهی به دور از تعصب و جنجال به مصاحبه محمد جواد ظریف
یک تحلیلگر سیاسی درباره مصاحبه جنجالی ظریف نوشت: بخشی از این موضع گیری ها علیه او، برخاسته از شخصیتِ خودبزرگپندار محمد جواد ظریف و بی توجهی های مکررش به تحلیل ها و نقدهای دلسوزان و همچنین عدم پذیرش اشتباهات گذشته اش با توجه به اینکه گذر زمان بسیاری از آنها را آشکار کرد؛ بوده و معنای آن یک دهنکجی مداوم و مستمر از سوی ظریف به سمت منتقدانی است که از ابتدای دولت روحانی مودبانه او را نقد کردند اما هربار به جای دریافت پاسخ های قانع کننده با فریادهای او با چهره ای خشمگین مواجه شدند.
به گزارش جهت پرس؛ حسین مداحی در یادداشتی به موضوع ظریف و مواضع اخیرش درباره مذاکره پرداخت و نوشت: از روزی که ظریف با فرید زکریا گفتگو کرد، تحلیلها و ارزیابیهای مختلفی انجام شد.از اصلاح طلب گرفته تا اصولگرا و کیهان و جماران و ….اما واقعا گمان می کنم بسیاری از منتقدان، متن کامل مصاحبه را دنبال نکرده اند و فقط بخش هایی از مصاحبه را مبنای قضاوت خود قرار دادهاند.
بنظرم ارزیابی کسانی که با دقت برنامه را رصد کرده و مصاحبه را دیدند نظری متفاوت با آنچه این روزها در تکفیر ظریف گفته می شوند ، دارند.
تخلیصی از مصاحبه را در زیر برایتان آوردم . قضاوت با خود شما خواننده عزیز:
۱. در بخش مربوط به جبهه مقاومت مصاحبه که فرید زکریا تلاش میکرد، نشان دهد که جمهوری اسلامی ایران در موقعیت ضعيف قرار گرفته است، دکتر #ظریف نهتنها بر خلاف منافع ملی صحبت نکرد، بلکه بسیار قوی و در چارچوب سیاستهای نظام نیز بحث کرد.
۲. در بخش مربوط به موضوع هستهای و سیاست ایرانهراسی و اسلامهراسی غرب، آقای ظریف مستند و مستدل و کاملاً در چارچوب اظهارنظر کرد.
۳. آقای ظریف فرآیند خلف وعده آمریکا و نقض عهد آنان در موضوع #برجام را به درستی و در چارچوب روایت رسمی کشور بیان کرد. او مثلاً گفت بر اساس اقدامات غیرقانونی آمریکا درباره خروج از توافق هستهای، نقطه گریز هستهای در ایران از یکسال به چند روز رسیده است.
۴. درباره این موضوع که جمهوری اسلامی ایران در منطقه گروه نیابتی ندارد، استدلالی ارائه کرد که برای همگان نیز کمککننده است. او گفت گروههای مقاومت پیش از انقلاب اسلامی نیز با اسرائیل در حال نبرد بودهاند. ظریف گفت چون گروههای مقاومت مبارزه میکنند، در نتیجه حمایت ما از آنان تولید شده است. او گفت حمایت، مبارزه را تولید نمیکند. بلکه مبارزه سبب حمایت شده است. علت مبارزه نیز اشغالگری، تجاوز و نقض حقوق بشر توسط صهیونیستها است.
۵. درباره اینکه اسرائیل رژیمی نسلکش، اشغالگر و آپارتاید و ناقض حقوق بشر است، چندین بار با صراحت در مصاحبه آن را مورد تأکید قرار داد.
۶. آقای ظریف درباره حل مسئله فلسطین، تقریباً نظر رسمی نظام مبنی بر تشکیل یک دولت فلسطینی و حق تعیین سرنوشت فلسطينيان را بیان کرد. او گفت کلید حل مسئله فلسطین در اسرائیل است و این رژیم باید دست از خودکامگی بردارد تا قضیه حل شود. ظریف گفت ما به حمایت از فلسطین ادامه خواهیم داد.
۷. درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، فرید زکریا مدعی شد من سال گذشته به عربستان سفر کردم، زنان سعودی گفتند که حقوق ما در عربستان بیشتر از زنان در ایران است. اما پاسخ های ظریف:
_ در کابینه دولت چهاردهم چهار زن حاضر هستند.
_ اگر به خیابانهای تهران بیایید برخی خانمها موهای خود را نپوشاندهاند، این خلاف قانون است، اما دولت تصمیم گرفته، که زنان را تحت فشار قرار ندهد.
_ اقلیتهای قومی در بخشهای مختلف کشور منصوب شدهاند.
۸. مجری پرسید برخی تندروها شما را دوست ندارند و میخواهند با شما برخورد کنند، آیا موفق خواهند شد؟ آنان مدیریت خیلی بخشهای کشور را در دست دارند. اما پاسخهای ظریف؛
_ اگر آنها اینقدر که شما میگویید همه چیز را مدیریت میکنند، به من اجازه حضور در اجلاس داووس داده نمیشد.
_ این نشان میدهد ایران یک جامعه تکصدایی نیست. ما صداها و دیدگاههای مختلفی داریم. در برخی انتخاباتها آنها برنده هستند و ما بازنده و گاهی اوقات نیز ما برنده میشویم و آنها بازنده.
_ انتخابات اخیر در ایران کاملاً رقابتی و سخت بود. اگر رقیب پزشکیان انتخاب میشد، شرایط تفاوت پیدا میکرد. اگر جلیلی رئیس جمهور بود، ممکن بود یک جنگ در منطقه داشته باشید. بنابراین در ایران تکثر دیدگاهها وجود دارد. من به دیدگاههای مختلف احترام میگذارم.
_ من اصلاً نمیخواهم کسانی که علیه من حرف میزنند، دولت آنان را ساکت کند. زیرا اگر ما منتقدین را خاموش کنیم، روزی آنان نیز با ما همین رفتار را خواهند داشت.
_ منتقدین میگویند انتصاب من غیرقانونی است، اما تفسیر ما متفاوت است. قرار است دادگاه درباره انتصاب من تصمیم بگیرد. اگر دادگاه بگوید که باید بروم، خب میروم، این پايان دنیا نخواهد بود، دوباره تدریس را شروع میکنم.
حالا با یک نگاه منصفانه و بیطرفانه این مصاحبه را ارزیابی کنید. آیا بین آنچه در مصاحبه رد و بدل شده با واکنشهای بیرونی منتقدان تناسب وجود دارد؟ آیا نقدها در این زمینه بر مدار انصاف و عدالت بیان شده است؟
گمان می کنم باید بخشهای مثبت و مؤثر مواضع محمد جواد ظریف بازتاب پیدا میکرد اما گاهی اوقات قضاوتها در کشور ما بر مبنای تعصبات و هیجانات صورت میگیرد که مع الاسف این یک خطای بزرگ اخلاقی و سیاسی است و باید بشدت از آن دوری گزید.
قویا معتقدم تولید محتوی در اینستاگرام و پست هایش ، واتساپ و استتوس هایش و سایر فضاهای سایبری و حقیقی با توجه به عدم دسته بندی مخاطبِ امثال این رسانه ها با محیط “تحلیل” و “نقد” در “رسانه های اختصاصی” از سایر فضاها در رسانه های غیر تخصصی جداست و این دو فضا از حیث مخاطب و محتوی کاملا با هم متفاوت هستند .
متاسفانه در این مدت شاهد بودم که بسیاری از نقدهای منتشره در رسانه های تخصصی به محمدجواد ظریف، محتوهایی بودند که ارزشگذاری آنها علیرغم انتشار در بستر تخصصی ، مخصوص رسانه های تخصصی نبود و برخی از این نقدها شبیه به محتواهای مخاطب پسند اینستاگرامی بود که در آن اصول نقد و یا تحلیل رعایت نشده بود.
وقتی فضای نقد به بستری برای عقده گشایی های سیاسی تبدیل شود جدا از اینکه این موضوع مورد پسند شرع مقدس نخواهد بود ، دامنِ عفیفِ تحلیل و نقد را چنان آلوده می کند که آبِ توبه هم آنرا پاک نمی کند (!)
متاسفانه شاهد بودیم در اکثر این نقدها نه جامعیتی وجود داشت و نه اصل بی طرفی رعایت شده بود. نقدها مشفقانه نبودند و خبری از احترام و تعامل سازنده مخابره نمی شد .
علیرغم نادرست بودن این رویه، اینکه چرا عباراتی چنین تلخ و زننده خطاب به وزیر سابق خارجه ایران گفته می شود؛ خود تحلیلی مفصل دارد اما به گمانم بخشی از این موضع گیری ها علیه او، برخاسته از شخصیتِ خودبزرگپندار محمد جواد ظریف و بی توجهی های مکررش به تحلیل ها و نقدهای دلسوزان و همچنین عدم پذیرش اشتباهات گذشته اش با توجه به اینکه گذر زمان بسیاری از آنها را آشکار کرد؛ بوده و معنای آن یک دهنکجی مداوم و مستمر از سوی ظریف به سمت منتقدانی است که از ابتدای دولت روحانی مودبانه او را نقد کردند اما هربار به جای دریافت پاسخ های قانع کننده با فریادهای او با چهره ای خشمگین مواجه شدند.
بگذریم .
دوست دارم اشتباهات راهبردی آقای معاون راهبردی ؟ را در مصاحبه ی او با فرید زکریا بررسی کنم و باز هم قضاوت بر عهده شما خوانندگان عزیز باشد :
- همانطور که قبلا نیز اشاره شد آقای ظریف در موضوع فرآیند خلف وعده آمریکا و نقض عهد آنان در موضوع برجام را به درستی و در چارچوب روایت رسمی کشور بیان کرد اما همچنان اصرار دارد از برجام دفاع کند. برجامی که به اعتراف خود ظریف بر اساس بدترین تحلیلها، ایران را تا ۱۵ سال از دستیابی به فناوری سلاح هستهای دور نگه میداشت. سوال اینجاست: وقتی منتقدان عملکرد ایشان ۷ سال پیش چنین روزهایی را پیشبینی کرده بودند، چرا همچنان بر این توافق اصرار وجود دارد ؟
- ظریف مجدداً از امکان ایجاد فرصت برای توافق در دوره ی ترامپ سخن گفته و می گوید :
خروج از توافق توسط جان بولتون به ترامپ تحمیل شد در حالیکه این ادعا تلویحا از زبان ترامپ مردود شمرده شده و او را یک احمق دانسته که از او استفاده ی خود را تماما و کمالا کرده است ؛ آنوقت وزیر خارجه ی ما سعی دارد دامن ترامپ را برای خروج از برجام سفید و تمیز نماید. آقای ظریف ظاهرا فرموش کرده است که در مصاحبه های خود در سال ۱۳۹۷ با شبکه الجزیره، آمریکا را مذاکره کننده ای غیرقابل اعتماد دانسته و همچنین در مصاحبه ای دیگر ترامپ را به همین صفت متّصف کرد .
خوب است یک بار دیگر یادآوری کنیم که ترامپ همان کسی است که
اولا : از برجام خارج شد
در ثانی: تحریم های جدیدی را بعد از توافق برجام علیه ایران وضع کرد.
و ثالثا : قائل به فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی بود .
حالا اصرارهای غیر منطقی و غیر راهبردی معاون راهبردی ! برای تطهیر دامن ترامپ و نه دولت آمریکا برای چیست ؟
- ظریف در بخشی از مصاحبه برای تطهیر دامن ترامپ به شنیده هایش از برخی سران اروپایی اشاره می کند که ” خروج از برجام توسط جان بولتون و برخی دیگر ” به ترامپ تحمیل شده است بهمین خاطر قائل به این است که با نبود چنین افرادی در دولت جدید ترامپ ، او به مذاکره ای سالم به دور از دورغ و دغل باز خواهد گشت. در اینجا چندین سوال مطرح است که آقای ظریف باید به آنها پاسخ دهد اما برای کفایت به دو سوال مهم بسنده می شود :
الف : مگر برجام فقط با حضور آمریکا رسمیت داشت ؟؟؟
اگر رهبران اروپایی معتقد بودند که خروج از برجام به ترامپ تحمیل شده بود چرا خودشان در جریان مذاکرات پساترامپ ، هیچ اقدام مثبتی انجام ندادند و علیرغم صدور بیانیه مبنی بر انجام ۱۱ تعهد ، به جز اینستکس ( انهم بصورت دست و پا شکسته ) همه ی آنچه را وعده داده بودند روی کاغذ رها کردند و رفتند ؟؟؟
ب : اگر بر اساس گفته های ظریف جان بولتون و پمپئو که از افراطی های دولت ترامپ بودند و اکنون در کابینه نیستند و با وجود نبود چنین تندروهایی به توافق نردیکتر هستیم ، آیا انتسابات جدید ترامپ را ندیده است ؟
آیا مارکو روبیو نسخه ی دیگری از پمپئو نیست و ظریفی که معتقد است در اعتماد به کری اشتباه کرده است ( که البته باید بگویم اساسا اعتماد ظریف به عنوان یک سیاستمدار ! به دشمن اشتباه است همانطور که رییس جمهور پزشکیان هم در روزهای اول ریاست جمهوری اش به اشتباه بزرگ خود اعتراف کرد ) اینبار میخواهد عراقچی را دامان ربیو بفرستد ؟!!
و بعد از اتمام مذاکرات دومرتبه بیاید و اعتراف کند که اشتباه کرده و سپس مسئولیت اشتباه خود را بپذیرید ؟؟
پذیرش اشتباه از جانب ظریف به چه کاری می آید وقتی که کشور را لبه ی پرتگاه بی اعتمادی مردمی برد که مدتها منتظر نتایج مذاکرات بودند اما در عین ناباوری دیدند که خنجر دشمن از دست دوست بر قلب رآکتورهای نیروگاه های هسته ای فرو رفت .آیا این مهم با یک معذرت خواهی حل می شود ؟
آیا ظریف چون مصونیت قضایی دارد و کسی نمی تواند به او بگوید که بالای چشمش ابرو است هر کاری د لش می خواهد می کند و آخر سر هم یک معذرت خواهی ؟؟
- آیا ترامپ دستور مستقیم ترور شهید سلیمانی را صادر نکرده است ؟ بنا را بگذاریم بر همه ی آنچه ظریف گفته صحیح باشد، چطور با قاتل سردارمان انتظار دارد که پای میز مذاکره بنشیند ؟ آیا اساسا چنین مذاکره ای نه از منظر سیاسی بلکه از نظر شرعی درست است ؟!
- به پوشش زنان بدون حجاب اشاره شد و اینکه این مسئله بر خلاف قانون است اما سریعا در ادامه گفته شد که :
اما دولت تصمیم گرفته است که زنان را تحت فشار قرار ندهد. این وعدهای بود که رئیسجمهور پزشکیان داد و این وعده در حال اجراست.
خود آقای ظریف ( علیرغم غیرشرعی بودن کشف حجاب ) بر غیر قانونی بودن این پوشش اعتراف دارد اما با توجه به وعده های انتخاباتی رییس جمهور پزشکیان، او را مسئول عدم برخورد با پدیده ای می داند که (هم) غیر قانونی و (هم) غیر شرعی است . سوالی که اینجا مطرح می شود این است که :
الف : آیا شایسته است قوه ی مجریه ای که باید مجری قانون باشد خود شاهد لگدمال کردن قانون کشور توسط عده ای دیگر بوده و با آن هم موافق باشد ؟
ب : اگر به اعتراف ظریف این یک کار غیر قانونی است چرا رییس دولت به آن وعده داده است ؟
ج : اینکه ظریف ادعا کرده است : آقای پزشکیان اجرای قانون را با موافقت ارکان نظام به تعلیق درآورده است؛ هم خود جای سوال دارد که طی کدام جلسه و کدام مصوبه این اتفاق افتاده است . و البته جا دارد اشخاص حقوقی ای که ظریف از آنها نام می برد مثل رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و دیگران، مانند شورای امنیت ملی نیز در این زمینه پاسخگو باشند . گمان می رود ظریف در توجیه عدم اجرای قانون توسط پزشکیان پای رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه و شورای امنیت ملی را هم پیش میکشد تا دامن پزشکیان را از خطای عدم اجرای قانون پاک کرده و یا سایرین را هم در این مسئله سهیم نماید !!
- ممکن بود اگر جلیلی رییس جمهور بود الان در منطقه یک جنگ داشته باشید.
( و براساس برخی ترجمه ها : ممکن است منطقه درگیر جنگ باشد ) :
در خصوص این ادعا نیز چند مسئله و توجه به آن لازم است :
الف : آقای ظریف ادعا کرد که با حضور جلیلی ممکن است منطقه درگیر جنگ شود ، در حالیکه در طول ۵ دهه عمر پربرکت انقلاب اسلامی حتی یک جا سابقه نداشته است که جمهوری اسلامی حتی تمایلی به شروع درگیری داشته باشد چه رسد به جنگ منطقه ای . سیاست جمهوری اسلامی که صد البته وابسته به یک فرد یا یک جناح نبوده است همواره پشتیبان صلح در سرتاسر جهان بوده است .
ب : از روزی که مراسم تحلیف رییس جمهور پزشکیان برگزار شد تا امروز شاهد اتفاقات بزرگی در منطقه و ایران بوده ایم.
هنیئه در ایران ترور شد . رهبران مقاومت در سایر کشورها ترور شدند . به ایران حمله هوایی شد و تعدادی از جوانان این کشور به شهادت رسیدند . در داخل هم شاهد انفجار قیمت ارز و طلا وتورم بی سابقه در کشور بوده ایم و هستیم . اگر این اسمش جنگ منطقه ای نیست پس چیست ؟!
اتفاقا اظهارات از روی ضعف سیاستمدارانی که از خیلی قبل ترها معتقد بودند دیگر لازم نیست بودجه نظامی کشور افزایش پیدا کرده و دیگر دوره ی موشک گذشته است و امروز هم معتقد هستند که سلاح را بر زمین می گذارند تا دنیا بیاید و جنایتکارانی که مرتکب نسلکشی شده اند، را دستگیر کند؛ با ارسال پالس ضعف و خستگی (نشانه های کاهش اقتدار داخلی ) در حال سوق دادن جنگ به سمت داخل هستند.
ج: قطعا مشخص است که طیف گسترده ای از سیاستمداران مثلا اصلاح طلب یا اصولگرا به دلیل منافع شحصی خودشان و یا ملاحظات گروهی و جناحی و یا حتی از روی دلسوزی با شخص و یا شخصیت سعید جلیلی مشکل داشته و با طرز تفکر و شیوه های مقابله ی او با مسائل داخلی و خارجی مخالفند، اما بر اندیشه های سالم و خرد متعارف پوشیده نیست که مطرح کردن اختلافات داخلی در منظر بین المللی به حفظ وحدت و انسجام داخلی صدمه ای در خورتوجه وارد کرده و سوءاستفادههای احتمالی توسط دشمنان خارجی را در بر خواهد داشت.
- انتظار می رود اشخاص حقیقی و حقوقی که صلاحیت تفسیر قانون را ندارند از تفسیر قانون خودداری کنند. از طرفی دیدگاه منطقی و عقل سلیم حکم می کند آدمی اگر دلسوز نظام سیاسی کشور خود می باشد از ورود به محل اختلاف جهت تشویش اذهان جامعه سیاسی خودداری کرده و برای کشور هزینه ایجاد نکند. .پر واضح است وقتی نهادهایی که وظیفه تفسیر قانون آنجایی که محل اختلاف است را دارند و در وظیفه ی خود کوتاهی می کنند دامنه ی این اختلاف نظر را حاشیه اجلاس داووس هم می رود و آقای ظریف از تفسیر خودش از قانون صحبت می کند در حالیکه در جایگاه تفسیر قانون نیست.
با توجه به آنچه در این نوشته و نوشته ی قبلی ذکر شده است پیشنهاد می کنم این دو مطب در کنار یکدیگر خوانده شود











نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.