جهت دو انتخابات 2020 آمریکا و 1400 ایران را بررسی میکند
شبکههای اجتماعی در قبال کاندیداهای ایران و آمریکا چه کردند؟/ تهمتپراکنی و نفرت افکنی دستاورد فضای مجازی در انتخابات/ نظرسنجیهای انتخاباتی یک شبه چگونه تغییر میکردند؟
نگاهی به رویدادهای سیاسی اخیر آمریکا و ایران یعنی انتخابات ریاست جمهوری هر دو کشور به خوبی نشان میدهد که فضای مجازی به عنوان یک ابزار رسانهای کارآمد و موثر مورد استفاده قرار گرفتهاند.

نگاهی به دو رویداد سیاسی اخیر آمریکا و ایران یعنی انتخابات ریاست جمهوری هر دو کشور به خوبی نشان میدهد که فضای مجازی به ویژه شبکههای اجتماعی به عنوان یک ابزار رسانهای کارآمد و موثر مورد استفاده جدی بازیگران این رقابتهای سیاسی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
موج سومی که شبکههای اجتماعی بهوجود آوردند
شبکههای اجتماعی دوران انحصاری رسانههای با سابقه و قدرتمند جهانی در حوزه اطلاع رسانی را از بین ببرد؛ و مردم بی واسطه میتوانند با سایر کاربران ارتباط برقرار کرده و نظرات خود را بدون سانسور بازگو کنند.
از این رو انقلابی با پدیدار شدن شبکههای اجتماعی در فضای مجازی و رسانهای به وقوع پیوست که علاوه اینکه واسطهگری و هدایت خبری را تا حدود زیادی از بین برد، فضای واقعیتری به موضوع افکارعمومی داد.
تاثیر شبکههای اجتماعی در پیروزی ترامپ در انتخابات 2017
شاید اوج تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی را در استفاده دونالد ترامپ از توئیتر و فیسبوک در رقابت انتخاباتی سال 2017 و همچنین 4 سال بعد از آن میتوان مشاهده کرد. ترامپ یک دیپلماسی توئیتری بهوجود آورد و به طور مستقیم سیاستهای رسانهای خود را به اجرا گذاشت.
وی توانست با همین ابزار رسانهای و با کمک شبکه خبری فاکس نیوز خود را تجهیز کند و با شکست سد محکم رسانههای قدرتمند ایده و اهداف خود را به گوش جامعه آمریکا برساند. وی با حمله به رسانههای رسمی و «فیک نیوز» خواندن آنان، این سلطه رسانهای را شکست و با کمک شبکههای اجتماعی فضای رسانهای را به خود معطوف کرد. وی با بازی با کلمه «فیکنیوز» سعی کرد از رسانههای رسمی اعتبارزدایی کند و بیشتر مردم را معطوف به شبکههای اجتماعی کند.
او در فضای توئیتر با حمله به افراد مختلف اجازه خودنمایی را از منتقدان خود گرفت. بگومگوهای پینگ پونگی وی با سایرین مانند «محمد جواد ظریف» در نوع خود هم باعث داغ شدن فضای خبری جهان و نیز منجر به افزایش اهمیت شبکههای اجتماعی شد.ترامپ در این فضا سیاستهای کشورش را عریان مطرح میکرد.
قطع دسترسی ترامپ از شبکههای اجتماعی با ابزار قانونی/ ترامپ چطور از صحنه سیاست جهانی محو شد؟
در انتخابات اخیر آمریکا، ترامپ از طریق شبکههای اجتماعی، حملات تندی را علیه دموکرات ها بهخصوص «جو بایدن» و «کامالا هریس»، معاون وی انجام داد تا اینکه زمان بررسی نتایج انتخابات در این کشور با اتفاقات خاصی روبرو شد.
فاکس نیوز به عنوان رسانه حامی ترامپ کمکم دست از حمایت خود از او برداشت اما این شبکههای اجتماعی بودند که صدای وی برای مطرح کردن ادعایی همچون تقلب در انتخابات این کشور را منعکس کردند.
مجموعه توئیتهایی که ترامپ درباره تقلب و تخلف در انتخابات آمریکا منتشر کرد، اگرچه در رسانههای رسمی مورد تحلیل قرار گرفته و به طور جهت دار به مخاطبان ارائه میشد اما بیواسطه از طریق شبکههای اجتماعی به مردم میرسید.
آنچه باعث شد ترامپ در صحنه رسانهای جهان کمرنگ شود، قطع دسترسیهای وی از شبکههای اجتماعی مختلف بود. توئیتر دسترسی ترامپ را لغو کرد، اما او سعی کرد از طریق اینستاگرام حرفهای خود را به جامعه برساند؛ اینستاگرام نیز اقدام به قطع دسترسی وی کرد؛ فیسبوک نیز در این جهت با دو شبکه اجتماعی دیگر همراستا شد.
درواقع حمله به کنگره آمریکا از سوی برخی از طرفداران ترامپ بهانه قانونی برای خشونتآفرینی را در اختیار حاکمیت آمریکا برای محو کردن وی از صحنه سیاسی این کشورداد و حالا ترامپ علاوه بر اینکه از کاخ سفید رفته است، در رسانههای جهان هم نمودی ندارد. توئیتر برای همیشه حساب کاربری ترامپ را قطع و فیسبوک هم دو سال این حساب را تعلیق کرده است. «نیک کلگ»، مدیر ارتباطات جهانی فیس بوک گفته است ترامپ به خاطر حوادث 6 ژانویه از خط قرمزها عبور کرده و بنابراین ممکن است بعد از دو سال نیز همچنان از حضور در فیس بوک ممنوع شود.
مسئولان توییتر، دی ماه سال 99 در توضیح بسته شدن حساب کاربری ترامپ، گفتند که پس از «بررسی دقیق» توییتهای اخیر این حساب کاربری و به دلیل «خطر تحریک بیشتر به خشونت» این تصمیم را گرفتهاند.
جالب اینجاست که پس از این اقدامات فیسبوک و توئیتر، ارزش بازاری دو شرکت ۵۱.۲ میلیارد دلار کاهش یافت، اما قانونمداری (بر اساس منافع غرب و آمریکا) برای آنها به عنوان یک اصل و اولویت برتر تعریف شده است و برای این منظور ضرر و زیان مالی چندان برای آنان مطرح نیست!
شبکههای اجتماعی ابزاری برای اعمال فشار سیاسی غرب
اگرچه شبکههای اجتماعی مثل توئیتر و فیسبوک فیلتر هستند اما این موضوع سبب نشده که سیاسیون درجه اول همچون رئیس جمهور برای مطرح کردن نظرات خود از این شبکه ها استفاده نکنند.
فضای شبکههای اجتماعی خصوصا توئیتر این امکان را برای سیاستمداران ایرانی فراهم کرده که بیشتر بتوانند در راستای اعمال سیاستهای جناحی، معطوف کردن فضای افکارعمومی به خود و همچنین عملیات روانی، تلاش کنند. درواقع این فضا در حوزه به چالش کشیدن رقیب و جنگ رسانهای، مورد استفاده برخی سیاسیون قرار گرفته و در زمینه سیاست خارجی نیز اهداف مقامات ایرانی در فضای بین الملل را پوشش داده است. اما در این راستا این شبکه ها در انتخابات کارویژه خاصی یافتند.
کاندیداهای ریاست جمهوری و محدودیت های فضای مجازی
در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم ورود کاندیداها به این فضا بسیار قابل توجه بود. خصوصا اینکه خانواده برخی از نامزدها مانند همسر همتی نیز به این فضا جهت جذب افکارعمومی وارد میدان شدند. برخورد توییتر با این نوع فعالیتها قابل توجه بود؛ چند هفته بعد از شروع به کار فعالیت اکانت ناصر همتی، اکانت وی بدون هیچ توضیح یا دلیلی مسدود و تعلیق شد! اگرچه چند روز بعد این اکانت دوباره فعالیت خود را شروع کرد اما هیچ توضیحی برای محدود شدن این اکانت از سوی توییتر ارائه نشد.
اکانت محسن رضایی به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم که یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران بود، چندین بار مسدود شد؛ توییتر بدون هیچ دلیلی این اقدامات را انجام داد؛ این نامزد انتخابات ریاست جمهوری ادامه فعالیت خود را در ایام انتخابات در بستر اینستاگرام پیگیری کرد، اما اینستاگرام هم در اقدامی عجیب، پست های تبلیغاتی وی را از صفحه او حذف کرد.
فعالیت آزادانه فیک نیوزها؛ شبهاتی که پاسخ داده نشد
پیش از انتخابات، کارشناسان حوزه رسانه نسبت به بروز و ظهور فیک نیوزها و انتشار اخبار نادرست در ایام منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ در فضای مجازی، هشدار داده بودند. اخبار جعلی، اخبار گمراهکننده و اخبار مضر از جمله خبرهایی بودند که در ایام انتخابات در راستای تخریب افراد و یا حتی کاهش مشارکت مردم منتشر شدند.
درخواست کمک سعید جلیلی از مردم برای پرداخت بدهیهای ستاد تبلیغاتیاش، اجرای برابری دیه زن و مرد برای اولین بار توسط همتی، حمله به رای دهندگان با سنگ در جیرفت، اعلام حمایت احمدی نژاد از محسن رضایی، انتشار نامه جعلی منتسب به وزارت بهداشت برای واکسیناسیون رای دهندگان و … برخی از اخبار مضر و فیک بودند که در فضای مجازی در ایام انتخابات منتشر شدند.
نظرسنجیهایی که در چند دقیقه جابهجا شدند
در ایام انتابات نظرسنجی های گسترده ای در فضاهای مختلف منتشر شد که هر کدام نتایج عجیبی را به دنبال داشت؛ به عنوان مثال کمی بعد از روند طبیعی شروع یک نظرسنجی، حملات گسترده سایبری به این نظرسنجیها آغاز شده و نتیجه آنها تغییرات اساسی میکرد.
حملات سایبری تا جایی بود که برخی از سایتها و خبرگزاریها هم این نظرسنجیها را از روی خروجی خود حذف کردند.
تهمتپراکنی و نفرت افکنی دستاورد فضای مجازی در انتخابات
به خاطر نبود قوانین و چارچوب، فضای مجازی به عنوان یک فضای غیررسمی رسانهای در ایران شناخته میشود و از این رو تخلفات رسانهای حتی ازسوی برخی مقامات در آن معمول است. نمونه آن، تهمت پراکنی و نفرت افکنی است که در ایام انتخابات بیشتر از هر زمانی بروز و نمود پیدا میکند.
برخلاف غرب شبکههای اجتماعی قوانین ایران را تحت پوشش قرار نمیدهند و به عنوان ابزاری برای عملیات روانی و فشار بر کشور مورد استفاده قرار میگیرند. در سال 88 همین شبکههای اجتماعی بخشی از حوادث و اغتشاشات را هدایت میکردند و باعث دامن زدن به آشوبها شدند؛ این درحالی است که حالا با یک اتفاق یعنی حمله به کنگره آمریکا شبکههای اجتماعی ترامپ را با بهانه ترویج خشونت و زیرپا گذاشتن قانون و امنیت از دور خارج میکنند. در انتخابات ریاست جمهوری ایران شبکههای اجتماعی به ابزاری برای کمپینهای تحریم انتخابات تبدیل شده بودند؛ چه اینکه ضدانقلاب حالا از آن به عنوان یک ابزار تبلیغاتی علیه نظام استفاده میکند و با استفاده از مزدوران خود و عناصر گروهک تروریستی منافقین لشکرکشی سایبری در این حوزه علیه کشورمان به راه میاندازد.
جالب اینجاست برخی از کاندیداها برای هر چه تندتر کردن فضای رسانه ای از فضای شبکههای اجتماعی جهت طرح حرفهای ساختار شکنانه بهره میگرفتند اما در انتخابات آمریکا همین تابو شکنیها خود قانون شکنی محسوب شده و باعث قطع دسترسی فردی مثل ترامپ که روزگاری رئیسجمهور بود، شده است.
به عنوان مثال در بستر فضای مجازی احمدی نژاد از آنجایی که رد صلاحیت شده بود، بارها نهادهای قانونی را زیر سوال برده و بدون ارائه کردن اسناد و مدارک، اتهاماتی را متوجه دستگاه های قضایی و مجری کشور کرد اما در سایه بی قانونی، این اظهارات وی تنها شبهات را در ایام انتخابات بیشتر کرده و پاسخ قاطعی و قانونی به وی داده نشد.
از سوی دیگر کمپینهایی با عنوان رایبیرای در همه بسترها در شبکههای اجتماعی، مردم را نسبت به صندوق های رای دلسرد کرده و از مردم خواستند تا انتخابات را تحریم کنند. اقدام آنها که خلاف امنیت ملی کشور بود از سوی اینستاگرام و توییتر رد نشد، اما هنگامی که اکانتهایی با دغدغه ملی سعی در تشویق مردم برای حضور در پای صندوق های رای کردند، از سوی این شبکههای اجتماعی مسدود و یا محدود شدند.
بنابراین یک استاندارد دوگانه مشخص که در یک طرف فضای قانونمند بر اساس منافع غرب و آزادی محدود و هدایت شده با یک نظم خاص حاکم شده و از سوی دیگر شاهد بیقانونی در همین فضا در کشورهای دیگر هستیم که حتی این شبکهها به عنوان ابزار اعمال فشار روانی مورد استفاده قرار میگیرند و کشورها چارهای جز فیلتر این رسانه های مجازی برای جلوگیری از مسموم سازی افکار عمومی ندارند. هرچند برخی از کشورها مانند چین نیز سعی کردهاند با بومیسازی شبکههای اجتماعی مشکل را تا حدود زیادی رفع کنند. بدین جهت شبکههای اجتماعی را باید به عنوان ابزار دیگری برای پیشبرد اهداف غرب تلقی کرد که به علت مدیریت آن از سوی این کشورها در خدمت منافع آنان قرار دارد.
نظرات
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
از ارسال نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد خودداری کنید.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نماييد.
نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.