دوران طلایی دموکرات‌ها!

دموکرا‌ت‌ها نه‌تنها در طول دوران بایدن کمترین گام موثری در راستای احیای توافق هسته‌ای برنداشتند، بلکه به قول خود درصدد استفاده از اهرم‌های ایجاد شده در دوران ریاست جمهوری ترامپ جهت وادار ساختن تهران نسبت به پذیرش تعهدات یکطرفه در قبال برجام شدند.

دوران طلایی دموکرات‌ها!
207115

به گزارش جهت پرس؛ طی روزهای اخیر، اکثر رسانه‌های آمریکایی و اروپایی در رویکردی هماهنگ و هدفمند در حال مخابره آدرس راهبرد فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران هستند.در این میان، برخی مخاطبان داخلی نیز بدون توجه نسبت به آنچه طی هشت سال اخیر در عرصه نظام بین الملل رخ داده، نسبت به چنین موضوعی ابراز ترس می‌کنند.

سوال اصلی اینجاست که آیا در طول دوران چهار ساله حضور بایدن و دموکرات‌ها در راس معادلات سیاسی واشنگتن، اساسا تحریمی علیه ایران لغو یا تعلیق شده است؟! آیا منظومه فشار حداکثری آمریکا علیه ایران از بین رفته است؟!

دموکرا‌ت‌ها نه‌تنها در طول دوران ریاست جمهوری بایدن کمترین گام موثری در راستای احیای توافق هسته‌ای برنداشتند، بلکه به قول خود در صدد استفاده از اهرم‌های ایجاد شده در دوران ریاست جمهوری ترامپ جهت وادارساختن تهران نسبت به پذیرش تعهدات یکطرفه در قبال توافق هسته‌ای (برجام) شدند. این بازی وقیحانه دموکرات‌ها در جریان برگزاری مذاکرات هسته‌ای موسوم به احیای برجام در وین، مسقط و دوحه نمود ویژه ای پیدا کرد. به عبارت بهتر، دموکرات‌ها به‌جای ابطال یا حتی تعدیل استراتژی فشار حداکثری ترامپ علیه ایران، تلاش کردند از آن به مثابه یک چارچوب عملیاتی در راستای تحمیل امتیازات بیشتر به کشورمان استفاده کنند.

رقبای ترامپ و در راس آنها بایدن نیز از «تکمیل استراتژی فشار حداکثری آمریکا» علیه کشورمان استقبال کردند اما نتیجه این رویکرد وقیحانه خود را به بدترین نحو ممکن مشاهده نمودند. دموکرات‌ها، چنانچه بارها نیز اعلام کرده‌اند، قصد داشتند  از اجزا و متعلقات این استراتژی، جهت کسب امتیازات جدید از کشورمان (در حوزه‌های هسته‌ای، منطقه‌ای، موشکی و امور مربوط به بازرسی‌های آژانس) استفاده کنند. بنابراین، بایدن و دموکرات‌ها نیز از دستپخت اخیر ترامپ استقبال کردند.

در چنین شرایطی، شکست دموکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر نیز مصداق دوباره شکست استراتژی فشار حداکثری آمریکا علیه ایران بوده است. در این خصوص، اساسا دوگانه‌ای میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان متصور نیست که بخواهیم به واسطه جابه‌جایی قدرت در واشنگتن آن را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهیم!

در طول سال‌های 2020 تا 2024 میلادی کمترین تجدید نظری در استراتژی فشار حداکثری آمریکا در برابر تهران رخ نداده و در مقابل، قدرت تاب آوری ایران اسلامی در برابر این استراتژی قوی و در مقابل، منظومه ها و اجرای این استراتژی تضعیف شده است .بدون شک ترامپ حتی اگر بخواهد، قادر به احیای بخش‌هایی از این استراتژی تقابلی مطلق علیه ایران نخواهد بود زیرا کشورمان راهکار مواجهه با آن را آموخته است.

فراتر از آن، ایران قطعا در صورت استمرار حماقت ترامپ و همراهانش در این مسیر، قدرت تحمیل هزینه‌هایی غیرقابل پیش‌بینی را بر واشنگتن خواهند داشت که حتی رئیس جمهور جدید آمریکا را وادار به تعدیل لحن خود در قبال ایران در جریان مبارزات انتخاباتی اخیر کرد.