تاسیان؛ یک روایت ناقص و ساده‌سازانه از ارتباط دستگاه امنیتی پهلوی و سیستم روشنفکری

روزنامه فرهیختگان نوشت: سریال «تاسیان» تا اینجای کار یک روایت ناقص و ساده‌سازانه از ارتباط دستگاه امنیتی پهلوی و سیستم روشنفکری ارائه کرده است.

تاسیان؛ یک روایت ناقص و ساده‌سازانه از ارتباط دستگاه امنیتی پهلوی و سیستم روشنفکری
244557

به گزارش جهت پرس؛ درحقیقت ساواکی‌های تاسیان بیش از آنکه نسبتی با واقعیت داشته باشند، حاصل ورود و حضور کمدی در اثر هستند، افرادی که آمده‌اند تا پخمه نشان داده شوند، افرادی که معلوم نیست دقیقاً چه کاری انجام می‌دهند و در میانه قصه کجا ایستاده‌اند. چنین رویکردی نسبت به ساواک، آن هم ساواک دوران اوج جنایت، بیش از آنکه نسبتی با واقعیت داشته باشد، منسوب به نگاهی کاریکاتوری است که بیشتر می‌شود آن را در کلام امثال فرح پهلوی پیدا کرد. نگاهی که با تقلیل مسئله، ماجرا را به یک بازجویی ساده خلاصه می‌کند و از ابزار‌های بازجو اسمی نمی‌برد. با این حال، نمی‌شود تاسیان را با تعجیل قضاوت کرد. حداقل می‌شود گفت تاسیان پاکروان توانسته، تا حدی لباس‌ها و سر و شکل آدم‌هایش را به آدم‌های ۵۶ نزدیک کند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا ۵۶ تاسیان به ۵۶ امثال ساعدی نزدیک می‌شود؟

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که ساختن روایت از تاریخ چندان نیازی به برش عین به عین زمانه ندارد، بلکه آنچه مهم است روح زمانه است که باید به تصویر کشیده شود. اگر بخواهیم کنایه در لفافه سخن گفتن را کنار بگذاریم باید بگوییم، روح زمانه تاسیان با روح زمانه ساعدی در تعارض است. همانطور که مغروقان در تاریخ می‌دانند، ساعدی نه عاشق چشم و ابروی انقلاب ۵۷ بوده و نه تعلق خاطری به آیت‌الله خمینی داشته است. شاید زمانی که خبر ترور فرزند امام هم به گوشش رسیده، با بی‌خیالی سیگارش را دود کرده و در جلوی پنجره اتاقش به آینده توده فکر کرده. با این حال اگر ساعدی و کلامش را حاصل روح زمانه در نظر بگیریم، جهانِ زیست او با زیست شیرین نجات و سایر حاضران در تاسیان تفاوتی از زمین دارد تا آسمان. نگارنده این گزارش به هیچ وجه، هیچ تعلق خاطری نسبت به تفکر چپ ندارد اما وقتی چپ‌های تاسیان و انقلابی‌هایش مشتی جوانِ خامِ از همه‌جا پرت در نظر گرفته می‌شوند که برای زدن مخ همکلاسی دخترشان مفاهیم جامعه‌شناسی را یاد می‌گیرند، نشان می‌دهد ماجرا از تقلیل و کاریکاتور گذشته و به تحریف رسیده.