زهرا لایق حقیقی: در زمان دولت آقای روحانی اجلاس شانگهای با هدف بهبود شرایط اقتصادی کشورها برگزار شد. به دلایلی دولت آقای روحانی از شرکت در این اجلاس و تلاش برای به عضویت درآمدن در این اجلاس امتناع کرد. سال گذشته اعضا بعد از چندین سال با درخواست عضویت کامل ایران موافقت کردند و بعد از امضای سند تعهدات در اجلاس، ایران به طور کامل عضو این سازمان شد. اهداف این سازمان مقابله با چالش‌های تروریزم، جدایی طلبی و فراطی گری مذهبی است.  سازمان همکاری شانگهای با مشکلات دیگری نیز مثل منابع آب، کمبود بودجه، فروش و قاچاق مواد مخدر، ضعف زیرساخت های اقتصادی و سیاسی و مشکلات مرزی درون کشورهای آسیای مرکزی روبرو است و هـمـچـنـیـن نیازمندی‌های مختلف اعضاء به عنوان عوامـل تاثیرگذار بر سازمان باشد.

بر همین اساس همکاری‌های مخـتـلـف منطقه ای شکل گرفته است . هریک از کشورهای عضو سازمان با امید و اهدافی در ترکـیـب این سازمان قرار دارند، کشورهای آسیای مرکزی استفاده از امکانات اقتصادی و امنیتی چین و روسیه را برای تقویت ثبات اقتصادی و امنیتی خود مهم می دانند و چین و روسیه نیز اهداف منطقه ای و بین المللی مهمتری دارند.

ماجرای ایران از زمانی آغاز شد که ایران عضو این سازمان شد. سازمان شانگهای با تشکیل مثلث چین، روسیه و ایران تهدید بزرگی برای غرب در منطقه شرق آسیا بود. پس باید این اتفاق با برنامه‌های فوری از بین برود. بعد از تلاش غرب برای برهم زدن این مثلث متوجه ماجرایی اساسی از سمت ایران شد که تمام معادلات غرب را به هم زد.

در این گزارش مراحل نقشه غرب را برای ایران بررسی میکنیم، نقشه‌ای که بخشی از آن در قالب اغتشاشات خیابانی روزهای اخیر نمود پیدا کرده است.
 

نقشه اول غرب :متوقف کردن و از پا درآوردن اقتصاد روسیه

آمریکا که منافع خود را در حال خطر میبیند شروع به تحریک اوکراین و حمایت‌های فریبنده همیشگی خود از او می‌نماید. اوکراین راضی به جنگ با حمایت ناتو می‌شود و پا در میدان نبرد میگذارد. آمریکا روی غرور پوتین حساب کرده بود و تا حدودی نقشه خوب پیش رفت. پوتین لشکر خود را به سمت پایتخت اوکراین حرکت داد و شروع به یک جنگ همه جانبه کرد. که خواسته ناتو هم همین بود که روسیه را در اوکراین زمین‌گیر کند و هزینه‌های سرسام آور جنگ نظامی را متوجه روسیه و اوکراین نماید تا تضعیف روسیه و بدست آوردن زمان لازم برای تخریب اعتماد بلوک شرق به توانمندی های کشورهای بزرگ منطقه بتواند نفوذ خود در منطقه را حفظ کند که در این بین پوتین به ایران آمد و در دیدار با رهبر انقلاب نکاتی را دریافت نمود و بعد از بازگشت به روسیه روال جنگ روسیه با اوکراین عوض شد. پوتین نیروهای خود را از مناطق عظیمی از  اوکراین فراخواند. همه از این رفتار پوتین تعجب کردند اما بعد از عقب نشینی پوتین شروع به تحریم انرژی و غلات اروپا و غربی‌ها نمود که باعث شد آثار مخرب جنگ از روسیه و اوکراین به عقبه میدان جنگ یعنی در اروپا خود نمایی کند و حامیان اصلی جنگ به الاجبار گرفتار آتشی که خودشان برافروخته بودند شدن و این مرحله اول ناکامی آمریکا در توطئه خنثی کردن قدرت منطقه ای ایران، چین و روسیه بود.
 

نقشه دوم غرب: تایوان
آمریکا برای شکست ضلع دوم این مثلث یعنی خارج کردن چین از مدار قدرت جهانی به سمت تایوان رفت. با توجه به اینکه چین تایوان را جز لاینفک کشور خود می داند،  آمریکاها شروع به تحریک و حمایت های فریبنده  از استقلال تایوان کردند. آمریکا از طریق جنگ نیابتی قصد حذف چین از این مثلث را داشت. چین شروع به آماده شدن رزمایشی قوی برای نشان دادن قدرت خود در این بین شد و تصمیم جدی برای مقابله نظامی با این توطئه آمریکا را داشت که در مشورت با مقامات عالی رتبه ایران از جنگ نظامی با تایوان به نیابت از آمریکا بر حذر شد و جنگ اقتصادی و مبارزه با دلار آمریکا را جایگزین مبارزه نظامی با آمریکا کرد و از این باتلاق طراحی شده بیرون آمد.

برنامه آمریکا برای تضعیف و از بین برن ضلع سوم مثلث
با توجه به نقش راهبردی جمهوری اسلامی در معادلات سیاسی و نظامی و ... در منطقه و هماهنگی کامل قدرت های چین و روس با ایران آمریکا در یک برنامه تعجیلی برای سرنگونی جمهوری اسلامی از درون نظام به یک عملیات گسترده و فراگیر با تمام امکانات تدارک دیده شده در چندسال گذشته اعم از رسانه های دیداری و شنیداری و چند ملیتی عبری عربی اروپایی آمریکایی و تامین بیش از 50 هزار سلاح و ورود قاچاق آن به داخل کشور برای تکمیل عملیات فریب خود با عملیات نظامی و از طرفی پیاده سازی الگو های عملیاتی خود در لیبی سوریه و مصر و بکارگیری تمامی نیروهای آموزش دیده خود اعم از سلبیریتی ها، اصلاح طلبان، سلطنت طلبان، جریان های تجزیه طلب اعم از دموکرات کموله پاک و ... اقدام به یک جنگ ترکیبی و شناختی گسترده و بی نظیر بر علیه ایران نمود که جمعیت هدف او در داخل کشور نوجوانان و جوانان و بخصوص قشر دانشگاهی بود که البته برای رعب و وحشت و به عقب راندن توده عظیم مردمی به تمام نیرو های آموزش دیده خود دستور داده بود که در نهایت خوشونت و ارعاب از قطعه قطعه کردن پیکر نیرو های مظلومی که به دست آنها گرفتار می شدند تا به مسلخ بردن جوانان این مملکت به قتلگاه های خونین و وحشت آفرین خود با قمه شمشیر کارد و... حمله ور می شدند و فیلم تهیه می کردند و در اختیار تمامیه افراد جامعه قرار می دادند که البته با رهبری های داهیانه مقام معظم رهبری و هوشیاری ملت بزرگ و بصیر ایران و قدرت نمایی نیروی مقتدر انتظامی و مجموعه های امنیتی کشور و بسیجیان سلحشور مانند 43 سال گذشته خنثی و باعث درماندگی دشمنان این ملت شد.

کلام آخر
و البته آمریکایی‌ها می‌دانستند اگر این ماجرا تمام شود و چیزی دستگیرشان نشود ایران به قدرتی تبدیل خواهد شد که مورد اعتماد کشورهای منطقه بخصوص روسیه و چین می شود و با پذیرش این اعتماد و ایجاد قدرت و وحدت در سازمان شانگهای منافع ایران و همه کشورهای سازمان شانگهای در یک جامعه هدف نزدیک به 3.5 میلیارد نفر جمعیت می تواند ایران، روسیه و چین  و به تبع آنها کشورهای منطقه را تبدیل به یک قدرت بزرگ جهانی نموده که می تواند خلاء وجود آمریکا و اروپا را در جهان پر نماید  و این جام زهری است که آمریکایی ها باید بپذیرند که سر بکشند و این نوید آن پیامی است که رهبری انقلاب چند سال پیش در خصوص افول قدرت آمریکا اشاره فرمودند و همچنین در فرمایشات اردیبهشت درمورد یک جامعه جهانی جدید صحبت کردند که این ماجرا نوید تحقق یافتن آن بیان است.