۵ پرده از طرح مشترک یهود و پروتستان‌ها درباره موعود

پروتستان‌ها به همراه یهودیان در قرن هفدهم، ۵ پرده سناریوی مشترک برای ظهور منجیِ خود طراحی کردند. در قسمتی از سناریو به این نتیجه رسیدند دولتی یهودی را شکل دهند تا مقدمه ظهور ماشیح باشد.

۵ پرده از طرح مشترک یهود و پروتستان‌ها درباره موعود
210687

به گزارش جهت پرس؛ تشکیل دولت یهود در منطقه‌ی فلسطین ریشه در باورها و پیشگویی‌های کتاب مقدس یهودیان دارد. طبق تفسیری از تورات و سایر متون دینی یهودی، قبل از ظهور ماشیح (منجی یهود)، باید دولتی یهودی در سرزمین مقدس برپا شود. این باور در طول تاریخ، برای بسیاری از یهودیان به خصوص در دوران تبعید و پس از آن، به عنوان یک امید و آرزو مطرح بوده است. صهیونیسم به عنوان یک جنبش سیاسی و افراطی در اواخر قرن نوزدهم میلادی، این آرزوهای دینی و تاریخی را به هدفی سیاسی و عملی تبدیل کرد.

در نیمه اول قرن بیستم، با افزایش فشارها و آزار یهودیان در کشورهای مختلف اروپا، تلاش‌ها برای مهاجرت به فلسطین شدت گرفت. گروه‌هایی از یهودیان با حمایت صهیونیست‌های مسیحی و با تلاش‌های سازمان‌های صهیونیستی، به این سرزمین نقل مکان کردند. این حرکت‌های مهاجرتی در قالب طرح‌های رسمی و غیررسمی انجام گرفت و در نهایت با اعلامیه بالفور در سال 1917 که توسط دولت بریتانیا صادر شد، تأسیس یک «خانه ملی برای یهودیان» در فلسطین به رسمیت شناخته شد و اینچنین شد که آرام آرام تصرف خودشان را آغاز کردند.

با وجود تلاش‌های فراوان برای ایجاد یک دولت یهودی، این هدف با چالش‌های بسیاری مواجه شد. ساکنان بومی فلسطین و کشورهای عربی همسایه با این طرح مخالفت کردند و تنش‌های شدیدی بین یهودیان و اعراب ایجاد شد. در نهایت، با پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین و با حمایت گسترده بین‌المللی، در سال 1948 دولت اسرائیل به طور رسمی و البته غیر قانونی تأسیس شد. این رویداد نقطه عطفی در تاریخ یهودیان و خاورمیانه بود، زیرا تحقق بخشی از باورهای دینی و تمدنی آنها به شمار می‌رفت، اما در عین حال آغازگر درگیری‌ها و نزاع‌های سیاسی و نظامی طولانی‌مدت در منطقه شد.

در چهارمین شماره از موضوع «تخصصی صهیونیسم مسیحی و سیطره بر جهان» که با حضور محمدحسین طاهری آکردی دانشیار ادیانِ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه و در میز پژوهشی مؤسسه حق‌پژوهی به‌عنوان مرکز تخصّصی نقد و بررسی فرق، ادیان و جریانات همراه بود، به موضوع «5 مرحله » پرداختیم.

* قبلاً درباره باور مشترک مسیح‌باوری در آیین مسیحیت و یهودیت گفتید. در این باره بیشتری توضیح دهید.

مسیحیان اعتقاد دارند که عیسی علیه‌السلام ماشیح موعود آنها است. بر اساس باور مسیحیان، به علت گناه آدم و حوا، انسان‌ها از اساس گناهکار شدند. خداوند برای بخشایش آنها شریعتی داد تا با اجرای آن، بخشیده شوند، اما بنی‌آدم این شریعت را انجام ندادند و بخشیده نشدند. در نتیجه، خدا تصمیم گرفت برای بخشایش آنها راه دیگری پیدا کند. از آنجا که قربانی باید پاک باشد و انسان‌ها چنین نبودند، خداوند تصمیم گرفت که خود به صورت انسانی در بیاید و فدای گناهان انسان‌ها شود. به همین دلیل کلمه خدا گوشت شد و از رحم مریم جسمانی شد و به دنیا آمد. به همین دلیل، حضرت عیسی پدر ندارد، چون خدا پدر اوست. قرآن درباره این موضوع پاسخ می‌دهد: مثَل عیسی نزد خداوند همانند مثَل آدم است که او را از خاک آفرید. خداوند اینگونه اشاره می‌کند که عیسی همانند آدم پدر ندارد و از خاک خلق شده است؛ پس سخنی بی‌ربط نیست.

آیاتی که در قرآن می‌خوانید، هرکدام حکایت از یک بحث فلسفی یا کلامی مهم دارند. در میان پژوهش‌های علمی و دینی، به مباحث فقهی بیشتر پرداخته شده تا به مبحث ادیان و تفاوت‌های آنها.

باور برخی از مسیحیان این است که با آمدن عیسی و بخشیده شدن، دیگر نیازی به رعایت احکام شریعت مانند نماز، روزه، زکات و حج نیست. آنها اعتقاد دارند که این احکام مربوط به زمانی بود که انسان‌ها گناهکار بودند و حالا که بخشیده شده‌اند، نیازی به آنها ندارند.

اما مسیحیان اعتقاد دارند که عیسی علیه‌السلام در آخرالزمان بازخواهد گشت و ملکوت الهی را بار دیگر برپا خواهد کرد. در اسلام نیز به ظهور مهدی اعتقاد دارند، اما درجه باورها متفاوت است. اهل سنت معتقدند که یک روز مهدی خواهد آمد، در حالی که امامیه باور دارند که مهدی هم اکنون وجود دارد، اما از دیدگان غایب است و باید برای ظهورش دعا کرد. این اعتقادات نشان‌دهنده تفاوت‌های مهم در ادیان است.

پروتستان‌ها، صهیونیسم مسیحی و آخرالزمان

* مسیحیان مانند ما تشطط آرا دارند و نقطه اتصالشان در موضوع منجی با یهودیان کجاست؟

پیوریتن‌ها در میان پروتستان‌ها گروهی هستند که به شدت به عقاید مرتبط با صهیونیسم مسیحی پایبندند. آنها اعتقاد دارند که آخرالزمان و قیامت در مسیحیت یکی هستند. درک این موضوع ممکن است کمی دشوار باشد، زیرا در اسلام، ظهور امام زمان و برپا شدن دولت کریمه، با ورود به آخرت و قیامت تفاوت دارد. در حالی که در اعتقاد مسیحیان صهیونیست، این دو واقعه به صورت هم‌زمان رخ می‌دهند و آخرالزمان با آغاز قیامت پیوند می‌یابد.

در مسیحیت، بسیاری از گروه‌ها معتقد به بازگشت دوباره مسیح در آخرالزمان هستند، همان‌طور که در اسلام همه مسلمین به ظهور مهدی باور دارند. تفاوت در این است که میزان تلاش و فعالیت برای آماده‌سازی ظهور، میان گروه‌ها متفاوت است. در میان شیعیان، گروهی به نام امامیه به فعالانه بودن در این زمینه معروفند. در مسیحیت، پروتستان‌ها (برخلاف کاتولیک‌ها و ارتدوکس‌ها که به سنت‌های کلیسایی توجه دارند) بیشتر بر اساس کتاب مقدس عمل می‌کنند و تفسیر خود را از آن ارائه می‌دهند.

این تفاوت‌ها در اعتقادات، زمینه‌ای برای بحث‌های گسترده‌تر و مفصل‌تر درباره صهیونیسم مسیحی فراهم می‌کند. این مقدمه‌ای است برای شروع بررسی تاریخچه و تأثیرات این باورها در طول زمان.

* این پروتستان‌ها اعتقادشان را بر اساس کتاب مقدس‌شان گرفته بودند؟

شما نحله‌های مختلف پروتستانی دارید. الان در آمریکا بیش از 500 فرقه ثبت شده است. خودشان ثبت میکنند. اگر به 300 _ 400 سال قبل برگردیم، همین پروتستان،‌ یعنی همان‌ها که کتاب مقدس‌محور بودند و طبق کتاب دانیال نبی و اشعیا و مکاشفه یوحنای عهد جدید  ــ که محتوایش آخرالزمانی است ـــ موعود گرا بودند و از طرفی هم هزاره‌گرا بودند، این‌ها آدم‌هایی بودند که کتاب مقدس خوانده بودند، سه ویژگی داشتند. یعنی معتقد بودند مسیح قرار است دوباره بیاید، آن کسی که میخواهد بیاید بعد از هزار سال می‌آید، ما الان در قرن 17 هستیم. باید تلاش کنیم در هزاره‌ی خودمان که سال 2000 است، مسیح بیاید. چکار کردند. این نکته را توجه کنید.

مثال بزنم؛ شما می‌گویید امام زمان چه زمانی می‌آید؛ آیات و روایات را بررسی می‌کنید و بعد زمان‌بندی می‌کنید و می‌گویید باید سفیانی بیاید تا امام زمان بیاید. پس برویم و سفیانی درست کنیم. حالا به مسیحیت بازگردیم.

مقدمه تمدن ماشیحایی، تشکیل دولت یهود بود

این مسیحیان پروتستان گفتند ما می‌خواهیم مقدمات ظهور را فراهم کنیم تا مسیح در سال 2000 بیاید؛ چون اگر در این زمان نیاید، در 3000 می‌آید. این‌ها وقتی تحقیق کردند، پیش‌بینی کردند باید ابتدا آرماگدون که هفت سال طول می‌کشد، انجام شود و در این جنگ، دو سوم جهان بمیرند. یک سوم جهانی که مسیحی و معتقد به مسیح هستند، بمانند تا مسیح بیاید. این جنگ ارماگدون چه زمانی شکل می‌گیرد؟ دوباره آیات و روایاتشان را دیدند و به این نتیجه رسیدند مسیحی که بار اول آمده بود، شما یک امپراتوری روم داشتید، یک دولت یهودی و یک معبد داشتید که این معبد سال 70 میلادی خراب شد. خب پس باید اینها را بازسازی کنیم، تا مسیح برگردد. این معبد چگونه ساخته می‌شود؟ پس باید قبل از ظهور مسیح و جنگ آرماگدون، معبدی باشد که مسیح برای معبد بیاید.

* خب به اعتقاد آنان این معبد را چه کسی می‌سازد؟

می‌گویند آن معبد اول را چه کسی ساخته بود؟ یهودی‌ها. این معبد را چه کسی باید بسازد؟ یهودی‌ها. خب قبلش یک دولت یهودی مستقر بود که معبد را ساخته بود، پس ما باید کمک کنیم و یک دولت یهودی بیاید، این معبد ساخته شود. ابتدا باید ابتدا جنگ آرماگدون شکل بگیرد تا مسیح بیاید. حالا این دولت یهودی چه زمانی شکل می‌گیرد؟ بنابر آنچه که در کتاب مکاشفات دانیال و اشعیا و امثالهم آمده، قبلش یهودی‌ها باید در عالم پخش شده باشند. پس چکار کردند؟ یک سناریوی پنج پرده‌ای برای جهانِ 2000 طراحی کردند. حالا چه زمانی به تصمیم رسیدند؟ گفتند قرن هفده هستیم و هنوز 300 – 400 سال مانده است.

5 پرده از طراحی پروستان‌ها برای ظهور منجی

* تا الان هم که چنین اتفاقی نیفتاد.

فعلاً صبر کنید. می‌خواهیم از قرن 17 با هم به سمت جلو حرکت کنیم. این سناریوی پنج پرده را تعریف کردند. جالب است که یکی از یهودیان می‌گفت در پرده‌ی چهارم ما را از بین می‌برند. پس:

1. اول باید یهودیا در عالم پخش شوند  2. به فلسطین بروند و کشور بسازند 3. معبد بسازند و این معبد باید به جای مسجد الاقصی باشد 4. جنگ آرماگدون شکل بگیرد 5. مسیح بیاید.

گفتند برای اینکه مسیح بیاید، ما باید تاریخ را پیشگویی کنیم. مفهوم پرافسی (prophesy) در صهیونیسم یعنی پیشگویی کردن. پس پنج پرده برای عالم تعریف کردند. منتها هر مرحله، گامی دارد. گفتیم صهیونیسم به چه معنا بود؟ هر کس معتقد است که در تپه صهیون آخرالزمان باید دولت یهودی شکل بگیرد. اینها گفتند گام اول، این تفکر باید در میان مسیحیان پخش شود. چرا؟ گفتم یهودی‌ها در قرون وسطا توسری خور بودند، مسیحی‌ها اینها را راه نمی‌دادند. در اصناف راه نمی‌دادند. از اینها پول قرض می‌گرفتند و بر نمی‌گرداندند. در همه ادیان نزول حرام است؛ فقط یهودی‌ها اجازه مید‌هند به غیر یهودی نزول بدهی و به زعم آنان اشکال ندارد. برای همین همیشه یهودی‌ها در این زمینه پولدار بودند. بانکدارهای عالم در اروپا هم یهودی‌ها بودند. دلیلش این حکم است. حالا پرانتز را ببندیم.

یهودیان گفتند چکار کنیم؟ به این نتیجه رسیدند باید کاری کنیم که مسیحیان عالم، یهودیان را بپذیرند. می‌گویند ما باید کاری کنیم مسیحیان عالم، یهودی‌ها را بپذیرند. پس گام اول نیاز به صهیونیسم مسیحی داریم. مسیحیان هم معتقد شدند اینها باید دولت بسازند تا آخرالزمان شود و جهان را نجات دهیم. پس ما نسبت به یهودی‌ها خوشبین باشیم.

یهودیان به این نتیجه رسیدند باید کاری کنیم که مسیحیان عالم، یهودیان را بپذیرند. می‌گویند ما باید کاری کنیم مسیحیان عالم، یهودی‌ها را بپذیرند. پس گام اول نیاز به صهیونیسم مسیحی داریم. مسیحیان هم معتقد شدند اینها باید دولت بسازند تا آخرالزمان شود و جهان را نجات دهیم. پس ما نسبت به یهودی‌ها خوشبین باشیم.

من سه مقاله با عناوین «گونه‌شناسی  انواع صهیونیسم»، «صهیونیزم فرهنگی و سیاسی» و «ماشیح و دولت ماشیحانی» دارم. این مباحث را با ارجاعات خودشان آوردم. ما در مقاله ماشیح و دولت ماشیحانی طبق تورات، تلمود، فلسفه و عرفان یهودی ثابت کردیم که این دولت ماشیحانی که قرار است در تپه صهیون شکل بگیرد، آیا همین دولت اسرائیل است؟ با منابع خودشان ثابت کردیم نه. این خیلی نکته مهمی است. اینها در قرن 17 در  انگلستان قدرت داشتند. الیور کرامول (Oliver Cromwell) که بیمارستانی در لندن به نام اوست، قدرت پیدا کرد. به امپراطور هلند نامه می‌نویسد و می‌گوید به من یک مشت یهودی بده. بعد بعضی از یهودیان را به آمریکا می‌فرستد. این کنسرواتیوهای یهودی1 آمریکایی که حامیان اصلی اسرائیل‌اند و آی‌پکس و ایپک در کنار مسیحیان صهیون در آنجا نفوذ دارند، ریشه‌های همان یهودیان هستند. چرا؟ زیرا:

گام اول این بود که باید یهودیان در عالم پخش شوند. یهودیان همه جا رفته بودند، اما انگلستان و آمریکا یهودی نداشت. پس این می‌شود گام اول. بعد برای این مرحله تا 1900 وقت تعیین کردند.

گام دوم: تشکیل صهیونیزم یهودی

گام دوم این بود که در قرن هفدهم، برنامه‌ریزی برای تأسیس یک دولت یهودی در فلسطین آغاز می‌شود. برای این منظور، ابتدا باید یهودیان متقاعد شوند که قبل از ظهور ماشیح، تشکیل دولت یهودی در فلسطین مجاز است. یهودیان در آن زمان معتقد بودند که این کار ممنوع است، بنابراین باید پذیرش این مسئله در میان آنها ایجاد شود. در نتیجه، گام دوم ظهور صهیونیسم یهودی بود، در حالی که گام اول صهیونیسم مسیحی بود. هدف این بود که یهودیان تشویق شوند تا قبل از ظهور، به تشکیل دولت یهودی در تپه صهیون بپردازند.

گام سوم: ساخت معبد در مکان مسجدلاقصی

در گام سوم نیاز به ساخت یک معبد در محلی که هم‌اکنون مسجد الاقصی در آن واقع شده است، اهمیت پیدا می‌کند. در این مرحله، مسلمانان باید متقاعد شوند که برای رسیدن به صلح جهانی و آینده بازگشت مسیح، اجازه دهند دولت یهودی در فلسطین شکل بگیرد و معبد جایگزین مسجد الاقصی شود. این فرایند به عنوان “صهیونیسم اسلامی” شناخته می‌شود.

گام چهارم: پیش‌بینی جنگ آرماگدون

در گام چهارم  به پیش‌بینی جنگ آرماگدون می‌پردازند، جنگی که گفته می‌شود دو سوم جهان نابود خواهد شد. این جنگ که به مدت هفت سال ادامه خواهد داشت، از سال 2000 آغاز می‌شود و تا 2007 ادامه دارد. تصور می‌شود که شروع جنگ با تخریب مسجد و ساخت معبد است و پس از آن، نبردی بزرگ بین مسلمانان و یهودیان رخ می‌دهد که سایر مناطق دنیا، از جمله بودایی‌های شرق آسیا را نیز درگیر می‌کند. بر اساس این دیدگاه، دو سوم جهان شامل شمال آفریقا و قاره آسیا نابود می‌شود و اروپا، آمریکا و جنوب آفریقا باقی خواهند ماند.

در نهایت، پس از این دوران سخت، در سال 2007 مسیح بازخواهد گشت و جهان پر از عدل و داد خواهد شد که این اتفاق نیفتاد.

—————————-
پاورقی
1. «کنسرواتیوهای یهودی» به جریانی از یهودیت اشاره دارد که در راستای حفظ و نگهداری سنت‌ها و آداب یهودی فعالیت می‌کند، اما در عین حال به تغییرات و تعدیلاتی در دین و مناسک دینی برای سازگاری با دنیای مدرن نیز اعتقاد دارد.این جریان میان یهودیت ارتدوکس (که به طور سنتی و سخت‌گیرانه به قوانین و آداب پایبند است) و یهودیت لیبرال یا اصلاح‌طلب (که تغییرات بیشتری را می‌پذیرد) قرار دارد. کنسرواتیوها به دنبال این هستند که ارزش‌های یهودی را حفظ کنند در حالی که به نیازها و چالش‌های معاصر پاسخ دهند. از نظر مذهبی، کنسرواتیوها به تفسیر متون مقدس و اعمال دینی به روشی می‌نگرند که همزمان به اصول سنتی احترام بگذارند و به مقتضیات زمان و محیط نیز توجه داشته باشند.